عملكردي كه آلمان درنيمه اول ديدار مقابل الجزاير از خود نشان داد، بسيار ضعيف و دور از نتظار بود. حملات سريع و خطرناك الجزاير و از دست رفتن توپ در ميانه ميدان توسط آلمان ها به دليل عدم تمركز خط مياني، نشان از اين داشت كه سيستم مورد نظر يوگي لوو، كارآيي چنداني ندارد و چنين اشتباهاتي در يك جام جهاني مي توان مرگ آور باشند.
اما آيا اين بدان معنا است كه آلمان در مقابل تيم هاي بزرگ تر از الجزاير شانسي نخواهد داشت؟ در اين تورنمنت آلمان نشان داده كه در مقابل تيم هاي دفاعي به مشكل برخواهد خورد و نمي تواند ريتم خوب بازي خود را مقابل اين تيم ها به نمايش بگذارد.
در ديدار اول، پرتغال جريمه دفاعي بازي نكردن خود مقابل آلمان را با كسب يك شكست 4:0 پرداخت و در بازي دوم غنا در لحظاتي از بازي به خصوص در اواخر نيمه اول نشان داد كه نقطه ضعف آلمان ها كجاست.
هنگامي كه تيم حريف يك دفاع فشرده را براي مقابله با آلمان ها در نظر مي گيرد، شاگردان يوگي لوو با مشكل مواجه مي شوند. چون سرعت بازي تركيبي در خط مياني آلمان كافي نيست، در مقابل دو دفاع زنجيري نياز به بازي با سرعت بالا است كه بازيكناني نظير اوزيل، گوتزه،شواين اشتايگر و كروس هنوز نتوانسته اند مشكل تيم آلمان را در اين زمينه رفع نمايند.
آيا براي افزايش كارآيي تيم و غلبه بر چنين مشكلاتي بايد تغييرات اساسي در تيم صورت پذيرد؟ بهتر نيست فيليپ لام به دفاع كناري راست برگردد و در خط مياني از دو هافبك دفاعي استفاده شود و اوزيل به عنوان بازي ساز اصلي تيم به مركز زمين منتقل شود؟ چنين تغييراتي بي ترديد امكان پذيرند اما يوگي لوو حاضر به انجام آن نخواهد بود.
بازي مقابل الجزاير در حقيقت اعترافي بود كه تاكتيك تيم آلمان با سيستم 3-2-1-4 با شكست مواجه شده است، گرچه چنين قضاوتي با توجه به كسب سه برد و يك تساوي كمي سخت گيرانه به نظر مي رسد.البته با يك سيستم جديد نيز نمي توان ايجاد تغييرات زياد در جهت بهبود عملكرد تيم را تضمين نمود و اغلب نحوه بازي تيم حريف نيز در اين موضوع تاثيرگذار خواهد بود.
با اين وجود مي توان به موفقيت آلمان ها مقابل فرانسه در مرحله يك چهارم نهايي كمي اميدوار بود، چون بازي شاگردان ديدي دشام محدود به دفاع و ضد حمله نمي باشد، بلكه آنها مي خواهند بازي خود را براي رسيدن به دروازه آلمان انجام دهند، كه اين سبب بوجود آمدن فضاهايي مناسب براي هافبك هاي آلمان خواهد شد.در جام جهاني 2010 نيز بازي آلمان هنگامي شكوفا شد كه در مراحل يك چهارم و يك هشتم نهايي مقابل تيم هاي آرژانتين و انگليسي فرار گرفت كه سيستم بازي آنها بر دفاع فشرده استوار نشده بود.
مانشافت بايد بار ديگر نشان دهد كه از مهم ترين فاكتور موفقيت در يك تورنمنت برخوردار است: قابليت درس گرفتن و جلوگيري از اشتباهات تكراري، شاگردان يوگ لوو بايد از اشتباهات خود در ديدار مقابل الجزاير درس گيرند و از آن همانند تجربه اي براي ادامه رقابت ها استفاده نمايند.
در نيمه اول بازي مقابل الجزاير به نظر مي رسيد كه آلمان ها بازي را به اميد نيمه دوم و تغييرات سرمربي رها كرده اند و شايد دليل اصلي ضعيف ظاهر شدن آلمان ها در اين نيمه همين موضوع بوده است كه البته از دست دادن نيمه اول به اميد استفاده از موقعيت ها در نيمه دوم چندان منطقي به نظر نمي رسد و همانطور كه سرمربي تيم نيز وعده داده است، اين نقيشه براي بازي هاي بعدي مي بايست برطرف گردد.
بي ترديد درديدار مقابل فرانسه چنين سهل انگاري ها و لغزش هايي بدون پيامد نخواهد بود و در صورت بروز مجدد چنين اشتباهاتي و درس نگرفتن از بازي با الجزاير، مانشافت نخواهد توانست در بين چهار تيم پاياني جام قرار گيرد.