استيون جرارد نحوه دعوت شدن خود به تيم ملي انگليس را هرگز فراموش نخواهد كرد، هنگامي در اوايل سال 2000 ميلادي كوين كيگان سرمربي وقت تيم ملي انگليس با تماسي تلفني او را به تيم ملي دعوت كرد، براي او باورنكردني بود كه سرانجام روياي دوران كودكيش به واقعيت تبديل خواهد شد.
در پايان ماه مي همان سال ميلادي،استيون جرارد اولين بازي ملي خود را براي سه شيرها،درست يك روز بعد از تولد بيست سالگي اش مقابل اوكراين انجام داد و حال بعد از چهارده سال، خداحافظي خود از تيم ملي را اعلام مي كند و به روابطه پيچيده خود با سه شيرها پايان مي دهد، تا بتواند بهتر در خدمت عشق واقعي اش ليورپول باشد.
هر كس كه به استيون جرارد فكر كند، ناخود آگاه به ياد تيم ليورپول ميفتد، از 7 سالگي جرارد عضوي از اين باشگاه است و پسر عمويش را نيز كه از طرفداران متعصب ليورپول بوده است در فاجعه هيلزبرو در سال 1989 از دست داده است. شايد هيچ كس به جزء جرارد نتواند نماد و هويت اين باشگاه پرطرفدار انگليسي باشد.
از سال 2003 بازوبند كاپيتاني قرمزها نيز در اختيار جرارد قرار گرفته است، دو سال قبل از آن وي توانسته بود با ليورپول يك سه گانه كوچك شامل، قهرماني در جام حذفي، سوپر كاپ انگليس و جام يوفا را جشن بگيرد و در سال 2005 با درخشش بي نظير خود در فينال فراموش نشدني استانبول، ليورپول را بعد از مدت ها به مقام قهرماني رقابت هاي معتبر ليگ قهرمانان اروپا برساند. البته در سال 2007 نيز جرارد با ليورپول به فينال اين رقابت ها رسيد ولي اين بار آنها موفق به شكست دادن ميلان نشدند و به نايب قهرماني بسنده كردند.
با توجه به درخشش در رده باشگاهي،جرارد هرگز با تيم ملي انگليس موفق به كسب موفقيتي نشده است و تنها برخي بازي هاي او در رده ملي در خاطره ها باقي مانده است، براي مثال بازي درخشان او در سپتامبر 2001 مقابل آلمان در ورزشگاه المپيك مونيخ از رقابت هاي انتخابي جام جهاني 2002 كه با نتيجه عجيب 5-1 به نفع سه شيرها به پايان رسيده بود، هنوز در ذهن قوتبال دوستان باقي مانده است.
بعد از اين پيروزي خيره كننده مقابل آلمان رقيب ديرينه، كه با درخشش فوق العاده استيون جرارد به همراه بود (يك گل زده و يك پاس گل)، مطبوعات جزيره به تمجيد از عملكرد وي پرداخته و او را ستاره جديد سه شيرها خطاب نمودند. پيروزي مقابل آلمان ها به تاريخ پيوسته است و نسل طلايي و پر اميد انگليسي ها در آن سال ها متشكل از ديويد بكام، مايكل اوون، پل اسكولز، تدي شرينگهام و استيون جرارد، اما نتوانستند به سال هاي بي عنوان سه شيرها پاياني بخشند و از آن تيم پر ستاره براي ملت ديوانه فوتبال انگليس در جام جهاني 2014 تنها استيون جرارد باقي مانده بود.
اكثر كارشناسان و دوستداران فوتبال جزيره معتقد بودند كه استيون جرارد با توجه به قابليت ها و توانايي هايي كه دارد مي تواند انگليس را سرانجام به موقيتي بزرگ برساند، با وجودي كه وي همواره در ديدارهاي انتخابي و دوستانه در فرم ايده الي بوده است اما در رقابت هاي جام جهاني و يورو هميشه باعث ياس و نا اميدي هواداران انگليسي شده است.
نظير رقابت هاي يورو 2004 كه جرارد با وجود عملكردي خوب در مرحله گروهي در ديدار مرحله يك چهارم نهايي مقابل پرتغال، در موقعيتي نبود كه بتواند تيمش را به پيروزي برساند و از زمين مسابق تعويض شد، همين اتفاق در جام جهاني 2006 و باز هم در مقابل پرتغال در مرحله يك چهارم نهايي تكرار شد و او نتوانست در ضربات پنالتي عملكرد خوبي داشته باشد و سه شيرها از رسيدن به جمع چهارم تيم برتر جام باز ماندند. البته در بازي حساس انتخابي يورو 2008 نيز اتفاقي مشابه افتاد.
در آن زمان بازوبند كاپيتاني تيم از جان تري جنجال آفرين گرفته شده بود و به استيون جرارد واگذار شده بود و او رهبر تيم در ميدان به حساب مي آمد. سه شيرها در دو بازي حساس انتخابي رقابت هاي يورو 2008 مقابل روسيه (1:2) و كرواسي (2:3) تن به شكست دادند و نتوانست جواز حضور در رقابت هاي يورو 2008 را كسب نمياد و جرارد به عنوان سمبل و نماد شكست سه شيرها معرفي شد و مطبوعات انگليسي بعد از اين ناكامي بزرگ به او لقب بازنده بزرگ دادند.
در جام جهاني 2010 نيز شرايط تغيير نكرد، در آفريقاي جنوبي نيز جرارد كاپيتان تيم بود و شاگردان فابيو كاپلو اين بار دقيقا مقابل آلمان رقيب هميشگي، شكست سنگين 4:1 در مرحله يك هشتم نهايي را پذيرا شدند و با جام جهاني وداع نمودند. با وجود اين كه جرارد پايه گذار تنها گل تيمش در اين ديدار بود، اما وي در اين ديدار در ميانه ميدان كاملا بي تاثير بود. بعد از اين رقابت ها بحث ها و گمانه زني هاي شديدي در مطبوعات انگليسي در خصوص صلاحيت جرارد براي رهبري تيم در گرفت.
چنين بحث هايي تا به امروز نيز ادامه دار بوده اند و برخي از كارشناسان جرارد را بيشتر يك استراتژيست خجالتي مي دانند تا رهبر موثر تيم در زمين، سر آلكس فرگوسن سرمربي اسطوره اي منچستريونايتد نيز در بيوگرافي خود به اين موضوع اشاره اي داشته است كه، "جرارد هيچ گاه بازيكن بزرگي نبوده است."، اما نظر بيشتر هواداران انگليسي با فرگوسن در اين خصوص متفاوت بوده است، جرارد هميشه از حمايت فراوان طرفداران و هم تيمي هاي خود چه در ليورپول و چه در تيم ملي انگليس برخوردار بوده است و تمام انگليس براي او احترام خاصي قائل بوده و هستند.
در اين مدت استيون جرارد اما ترجيح داده كه بيشتر سكوت نمايد، تا اينكه روي هاجسون سرمربي جديد تيم ملي انگليس در سال 2012 از وي حمايت نمود و از او به عنوان بازيكن كليدي تيم خود نام برد و تقاضا نمود تا سرانجام جرارد به عنوان رهبر و ليدر تيم پذيرفته شود.
با اين وجود بازهم جرارد به سكوت خود ادامه داد و ترجيح داد تا در زمين فوتبال اين اعتماد را پاسخگو باشد. رقابت هاي يورو 2012 را جرارد به خوبي آغاز نمود و در مرحله گروهي موفق به ارسال سه پاس منجر به گل شد، به طوري كه از سوي مجله معتبر آلماني kicker، به او نمرات خيلي خوبي تعلق گرفت و در تيم منتخب مرحله گروهي آن رقابت ها جاي داده شد، در مرحله يك چهارم نهايي مقابل ايتاليا كار به ضربت پنالتي كشيده شد و جرارد با قبول مسئوليت به عنوان اولين بازيكن پشت توپ قرار گرفت و با شكست بوفون در اولين ضربه انگيزه اي فراوان به هم تيمي هاي خود تزريق نمود، با اين وجود اما در پايان اين انگليس بود كه باز هم شكست را پذيرا بود و بازهم جرارد در مسير كسب موفقيتي بزرگ با تيم ملي كشورش با شكست مواجه شد.
در جام جهاني 2014 برزيل، اما استيون جرارد اميدوار بود كه سرانجام انگليس را به موفقيتي بزرگ برساند و به جهانيان نشان دهد كه وي در لباس تيم ملي انگليس نيزموفق است، به همين دليل وي با تلاش فراوان خود را به ايده ال ترين فرم خود رساند، در فصل منتهي به جام جهاني، او با ليورپول در ليگ برتر نيز فوق العاده ظاهر شد و بعد از 24 سال شانس فتح اين رقابت ها را نيز داش، در مرحله انتخابي جام جهاني نيز جرارد با گل هاي حساس خود مقابل لهستان، مسير انگليس را براي رسيدن به جام جهاني هموار نمود.
اما در برزيل باز هم چيزي تغيير نكرد و همانند ساير تورنمنت هاي قبلي و حتي وحشتناك تر از آن، انگليس بعد از قبول شكست مقابل اروگوئه خيلي زود از رقابت ها كنار زده شد. بعد از حذف زودهنگام سه شيرها در مرحله گروهي و قبول دو شكست متوالي در دو بازي نخست، رسانه هاي اين كشور خواهان تغيير و تحولي بزرگ و انقلاب گونه در تيم ملي كشور خود شدند.
اين تقاضاها به نحوي به صورت غيرمستقيم شامل كناره گيري جرارد از رقابت هاي ملي نيز مي شد، با اين وجود كاپيتان تيم در ابتدا كمي خود را عقب كشيد و گفت:"كناره گيري از تيم ملي تصميم بسيار بزرگ و سختي است كه من براي آن نيز به زمان دارم." اما حدود يك ماه بعد جرارد خداحافظي خود از تيم ملي را اعلام نمود.
جرارد در توجيه تصميم خود گفت:"براي اين كه با اطمينان بتوانم باز هم در بالاترين سطح براي هواداران ليورپول بازي كنم، تصميم درستي در خصوص كناره گيري از بازي هاي ملي گرفتم." و به نوعي بازي خوب در ليورپول را پيامد كناره گيري از تيم ملي دانست. ليورپول در فصل پيش رو بعد از پنج سال غيبت، در ليگ قهرمانان اروپا حضور خواهد داشت و جرارد مي خواهد از حضورش در ليورپول لذت برده و با اين تيم به افتخارات ديگري برسد، به همين دليل وي مايل نبود تا فشارها و استرس هاي ناشي از حضور در تيم ملي به اين هدفش لطمه اي وارد نمايد.
با اين حال جرارد از اينكه ديگر نخواهد توانست لباس تيم ملي كشورش را به تن نمايد ناراحت است:"من از تمامي دقايقي كه در تيم ملي كشورم حضور داشتم و نماينده كشورم بودم لذت بردم، امروز روز تلخي براي من است چون ديگر نخوام توانست لباس سه شيرها را به تن كنم."شايد هيچ كس نتواند پيش بيني كند كه كناره گيري جرارد از تيم ملي انگليس، اوضاع اين تيم را وخيم تر خواهد كرد و يا همانند شانسي براي اين تيم خواهد بود.