به گزارش کانون هوادران دورتموند در ایران؛ این سوال که تا چه زمانی فوتبال دوستان ایرانی باید نطاره گر بازی تیم های مورد علاقه صدا و سیما باشند مدت هاست بی پاسخ مانده. دو شبکه ورزشی ملی که برای پخش فوتبال های اروپایی فقط و فقط از سلیقه شخصی خودشان استفاده می کنند و مدت هاست سلیقه دیگر مخاطبین برایشان ذره ای ارزش و اهمیت ندارد. خسته کننده است این داستان که هرگاه منتظر تماشای دیدار تیم مورد علاقه ات باشی و به اجبار باید نظاره گر بازی بارسلونا با اسپورتینگ گیخون یا رئال مادرید با گرانادا باشی!
فقط یک سوال از آن کسانی که اسم خودشان را کارشناس امور پخش برنامه های ورزشی صدا و سیما گذاشته اند، داریم. آیا دیدار دورتموند برابر شالکه به عنوان چهارمین دربی بزرگ فوتبال دنیا یا جدال لیوپول-منچستر یا یوونتوس-رم، برای تمامی دنیا حساس تر است یا جدال تیمهای مورد علاقه شما با تیمی گمنام!
هرگز نمی توان بزرگی و پرهوادار بودن تیمهای رئال مادرید و بارسلونا را کتمان کرد که بدون شک پرهوادارترین باشگاههای اروپایی در کشور عزیزمان ایران هستند، ولی آقایان شک نکنید اگر از خود هواداران عزیز این دو تیم در کشورمان هم سوال کنید، حساسیت بالای برخی فوتبال ها برایشان غیرقابل انکار است.
اما می خواهم چند خطی در خصوص دورتموند بنویسم؛ پسران طلایی دوست داشتنی که در سال های سیاه خود به کل از سوی صدا و سیما فراموش شدند و حالا که چندین سال است بازگشتی رویایی به روزهای بزرگ گذشته خود داشته و بدون شک در حال حاضر یکی از چشم نوازترین فوتبال ها را در میان تیمهای بزرگ اروپایی به نمایش می گذارند نیز باز هم به شدت مورد بی مهری قرار می گیرند!
پیش از کسب عنوان نایب قهرمانی اروپای سال گذشته، با ارائه فوتبالی بی نظیر، اگر هواداری از دورتموند از این آقایان می پرسید که چرا بازیهای زیبای تیم من از صدا و سیما پخش مستقیمی ندارد، پاسخ کوتاه و بی منطقی نصیبش می شد: "تیم تو اکنون در لیگ قهرمانان چه کرده؟" در حالی که آن شخص حتی یک بازی زنده هم از به اصطلاح همین تیم تو مشاهده نکرده بود تا خودش با چشم هایش شاهد فوتبال روان دورتموند باشد.
اما حالا چه؟ بهانه چیست!؟ بهانه شما برای عدم پخش دیدارهای نایب قهرمان اروپا چیست؟ اگر تیمهای مورد علاقه آقایان بود، حال در بوق و کرنا کرده و این را بهانه برای پخش بازی تیم شان برابر تیمهای درجه 2 و 3 از تلویزیون ملی می کردند!
معنا و مفهوم توهین به شعور مخاطب را می دانید؟ توهین به شعور مخاطب یعنی اینکه من در زیرنویس یک کانال ملی وعده پخش زنده دیدار دورتموند در هفته چهارم بوندس لیگا را بدهم و گزارشگر تلویزیونی من هم بر این وعده تاکید کند اما تمامی هواداران دورتموند را با پخش دیدار آرسنال-تاتنهام به بدترین شکل فریب دهم!
آقای به اصطلاح مدیر و کارشناس، روی سخنم با شماست! تا به حال از خود پرسیدی که از دورتموند به عنوان یکی از تیمهای بزرگ و پرافتخار اروپا، تیمی که از گذشته هواداران خود را در ایران داشته، طی سالیان اخیر چند بازی زنده بوندس لیگایی پخش شده؟ این رقم که شاید به تعداد انگشتان دو دست هم نرسد را با پخش مستقیم بازیهای تیمهای مورد علاقه خودتان مقایسه کنید!
ما نمی گوئیم دیدارهای دورتموند نایب قهرمان اروپا، برابر تیم های کوچک آلمان را پخش مستقیم کنید، نه! کاری که همواره برای تیم های مورد علاقه خودتان از تلویزیون به اصطلاح مردمی و ملی انجام می دهید؛ ولی حداقل جدال های حساس دورتموند برابر تیمهای بزرگ و نامی آلمان را برای هواداران دورتموند و فوتبال آلمان به نمایش بگذارید! باور کنید ما نمی توانیم به زور هوادار تیمی باشیم که شما به آن علاقه دارید! عشق و علاقه ذاتی است، نه تحمیلی! اگر قرار به رخ دادن این واقعه بود در این چندسال رخ می داد شک نکنید!
در پایان دوست دارم کمی هم از برخی گزارشگران فوتبالی صدا و سیما گله کنم! به راستی داستان تلفظ های عجیب نام ستاره های دنیای فوتبال تمامی ندارد؟ چرا باید هوادار یک تیم فوتبال زمان تماشای بازی تیمش شاهد تلفظ عجیب نام بازیکن تیمش از زبان گزارشگر آن مسابقه باشد؟ تلفظی که گاهی اوقات آن هوادار را به شک می اندازد که آیا این بازیکن که نامش مدام تکرار می شود همان بازیکن تیم من است؟
خنده دار تر این است که جدال تیمت بعد از مدتها از یک کانال ورزشی ملی پخش زنده باشد و گزارشگر نام ستاره تیمت را "لوودانوسکی" بخواند! باورش سخت است که او حتی نام روبرت لواندوفسکی برترین مهاجم فصل گذشته فوتبال اروپا را هم نداند. یا اینکه پیر اوبامیانگ ستاره گابونی فصل گذشته لیگ فرانسه (دومین بازیکن برتر فصل در یک لیگ معتبر اروپایی) را مارسل دی یانگ، ستاره کانادایی، بیان کند!
بگذارید این بار بپرسیم: "این قصه تکراری، پایانی ندارد؟"