طرفداری- پسری ساکت و آرام، با خواسته های بزرگ و جاه طلبانه که کودکیِ سخت و زجرآوری را تجربه کرد. کاسمیرو به همراه دو برادر و مادرش که مگدا نام داشت، در فقیرترین منطقه سائوپائولو، مستقل زندگی می کردند. سائو خوزه دوس کامپوس، مکانی است که تنها چندساعت با سائوپائولو فاصله دارد و محله فقیرترین های این شهر محسوب می شود.
خانه آن ها به قدری کوچک بود که هر شب کاسمیرو برای خوابیدن به خانه خاله یا مادربزرگش می رفت. او تقریبا هیچوقت یک اتاق مخصوص به خود نداشت و تا زمانی که در 14 سالگی به آکادمی سائوپائولو نپیوسته بود، هیچوقت این حس را تجربه نکرد. او اولین بار بود که از خانواده اش جدا می شد و این برای مگدا سخت بود. آن خانواده با وجود بی پولی، مریضی و تمام مصیبت ها، همچنان همدیگر را دوست داشتند.
زمان به سرعت برق و باد گذشت و کاسمیرو 18 ساله شد. او اکنون چهره جذاب تیم اصلی سائوپائولو شده بود، اما مثل تمام برزیلی ها، تحت تاثیر پول و شهرت قرار گرفت. او به ماشین های اسپورت و زنان علاقه زیادی داشت و زندگی پر زرق و برق شبانه او، تیتر یک رسانه ها می شد. روزنامه ها با تیتر «جغدی در شب» به انتقاد از زندگی شبانه کاسمیرو می پرداختند.
اما این بار برخلاف تمام برزیلی ها، کاسمیرو از اتفاقات پیش آمده درس گرفت تا در برنابئو، به یکی از بهترین هافبک های دفاعی جهان تبدیل شود. هم تیمی هایش در رئال مادرید، او را «Casemito» صدا می زنند که نشانه تحسین است. میتو در زبان اسپانیایی و پرتغالی، معنای افسانه و اسطوره را می دهد. البته شاید کنجکاو باشید، نام کامل کاسمیرو را بدانید. کارلوس هنریکه کاسمیرو (Carlos Henrique Casimiro) که دوران حرفه ای اش را در سائوپائولو آغاز کرد.
جالب است بدانید باشگاه در ابتدا نام وی را به اشتباه «Casemiro» در پشت پیراهن نوشت و بعد از آن دیگر هیچوقت این اشتباه درست نشد و تا الان هم، همه این هافبک برزیلی را به این نام می شناسند. در اولین بازی اش تمام نگاه ها را معطوف توانایی های خود کرد. کم کم کارلوس نقش جمع کننده اشتباهات سایر بازیکنان را ایفا کرد، طوری که همه می دانستند اگر حرکتی اشتباه انجام دهند، کارلوس آن پشت تمام کارها را حل و فصل خواهد کرد.
خوزه آنخل سانچز، مدیر ارشد رئال مادرید که توانایی کاسمیروی 21 ساله را دیده بود و او را در ژانویه به تیم B باشگاه آورد، از اولین برخوردش با هافبک برزیلی می گوید: " او به من گفت پنج بازی فرصت دهید، تا نشان دهم لایق حضور در ترکیب اصلی رئال مادرید هستم." با این حال درخواست کاسمیرو عملی نشد و سه ماه بعد برای اولین بار در ترکیب اصلی قرار گرفت. عملکرد او چندان دلچسب نبود تا لوس بلانکوس ترغیب شود کارلوس به صورت قرضی به پورتو برود. شاید لحظه کلیدی در زندگی کاسمیرو، به زمانی برمی گردد که با پورتو در لیگ قهرمانان اروپا مقابل دورتموند قرار گرفت. خود کارلوس هم اعتقاد دارد، در آن بازی زندگی اش عوض شد.
بالاخره در سال 2014 بود که رئال مادرید با پنج گل، بایرن مونیخ را تحقیر کرد و در یک فینال کاملا مادریدی، لادسیما را به دست آورد. کاسمیرو تنها با شش بازی در رقابت ها، مدال قهرمانی را برگردن آویخت. عملکرد او در پورتو و کمک به این تیم در رسیدن به مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان کافی بود تا رئال مادرید بند بازخرید وی را فعال کند تا زین الدین زیدان، از کاسمیرو، غولی در خط هافبک بسازد.
زیدان، خود از ماکله له و نقشش در تیم ملی فرانسه و رئال مادرید آگاهی کامل داشت، پس تصمیم گرفت از این هافبک برزیلی، یک ماکله له دیگر بسازد. البته تمام تحسین و تمجید ها نباید به کاسمیرو تعلق بگیرد، زیرا بازی در کنار تونی کروس و مودریچ، از بهترین های اروپا همه چیز را آسان تر می کند. در اولین فصلی که زیدان از کاسمیرو یک مهره اصلی ساخت، این تیم توانست در فینال میلان دوباره اتلتیکو مادرید را شکست دهد. وقتی از سیمئونه پرسیدند کدام بازیکن تهدیدی برای اتلتیکو محسوب می شود، بدون شک کاسمیرو را معرفی کرد، چون باور داشت او تعادلی را به تیم می آورد که مهم ترین فاکتور برای موفقیت است. ال چولو معتقد است بودن کاسمیرو در تیم مقابل، نظم خط هافبک تان را برهم می زند و باعث می شود کمی جمع و جورتر بازی کنید. بعد از پیروزی 2-1 در الکلاسیکو، سیمئونه در مصاحبه ای، عنوان کرده بود: "کاسمیرو چهره رئال مادرید را تغییر داده است."
فوتبال، بازی اما و اگرهاست. خیلی ها به این فکر می کنند چه می شد اگر کاسمیرو در جام جهانی 2014 برای برزیل بازی می کرد؟ شاید آن نظم و استحکام نه چندان قابل اتکای خط هافبک برزیل، مقابل آلمان نابود نمی شد. شاید بتوان شاهکار زیدان را برگرداندن کاسمیرو عنوان کرد. بدون شک نقش وی در تیمی که توانست برای اولین بار دو بار پیاپی، عنوان لیگ قهرمانان را از آن خود کند، غیرقابل انکار است.
هنوز هیچکس آن والی وحشتناک کاسمیرو مقابل ناپولی را فراموش نکرده است. شوتی که به کنج دروازه ناپلی ها چسبید. کاسمیرو برای خودش شادی پس از گل مخصوصی نداشت و درست 48 ساعت قبل از بازی تصمیم گرفت پس از هرگل، لوگوی باشگاه را بوسیده و نگه دارد تا قدردانیای باشد برای اعتماد باشگاه به او. فینال کاردیف و بعد از گل آسنسیو، کاسمیرو به جای شادی با هم تیمی هایش، زانو زد و از خدای خود به خاطر این فرصت گران بها، تشکر کرد. مادرش مگدا، به پسر خود افتخار می کرد، درست مانند هواداران رئال مادرید که پس از نیمه اول فینال کاردیف، به کاسمیرو افتخار می کردند.
به قلم تام سندرسون از وب سایت Thesefootballtimes