milan @ضرورت دانش اندوزی برای همه کس و در همه جا
از ویژگی های مهم دین اسلام، سفارش به گسترشِ برابر حق آموزش، میان همه افراد جامعه است. این مسئله سبب می شود تا فاصله طبقاتی میان افراد کم شود و حتی فرد در پایین ترین طبقه جامعه نیز با اعتماد به نفس و خودباوری برای تحصیل علم بکوشد و از موهبت بزرگ دانش بهره جوید. استاد مطهری در این باره می نویسد:
پیغمبر فرمود: «طلب دانش بر هر مسلمانی واجب است.» و به این وسیله تبعیض میان طبقه ای و طبقه دیگر، میان ارباب و نوکر، میان عالم زاده و امیر زاده و سایر طبقات قائل نشد. هم فرمود: «علم را طلب کنید، ولو در چین باشد.» علی هذا، تعلیم را محدود نکرد به محل و مکان معیّن و آنچه در محیط سکونت وجود دارد، بلکه سفر برای علم، «خَوضِ لُجَجِ و سَفْک مُهَج» [برای تحصیل علم] را شایسته دانست. علم، یگانه چیزی است که در هر جای دنیا هست، باید آن را تحصیل کرد. علم مانند مال نیست که قابل غصب و سرقت باشد یا تحصیلش مستلزم سلب دیگری باشد، بلکه از نوع استضائه است. این چراغ، هر جای عالم وجود دارد و می توان از آن پرتو گرفت.
پیام متن:
1. واجب بودن تحصیل علم، محدود به زمان، مکان و شرایط خاص نیست و بر همگان تحصیل آن لازم است.
2. همگانی بودن حق تحصیل دانش، بسیاری از گرفتاری ها و هنجارهای اجتماعی از جمله اختلاف طبقاتی را از میان می برد.
علم های واجب
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله می فرماید: «طَلَبُ العلمِ فَریضَةٌ علی کُلِّ مُسْلِمٍ؛ دانش جویی بر هر مسلمانی واجب است.» با توجه به گونه های مختلف رشته های علمی، بسیاری از اندیشمندان بر آن شده اند تا مفهوم این کلام پیامبر را درباره علم واجب به درستی بدانند. استاد مطهری، تحصیل برخی علم ها را به خودی خود واجب می شمارد و تحصیل برخی دیگر را به عنوان مقدمه درک دانش های نوع اول واجب می داند:
علم ها بر دو قسم است؛ بعضی از علوم خودش فی حدّ ذاته دارای هدف است، مثل معرفة اللّه که بر هر کسی واجب عینی است. بعضی از علم ها هست که خود هدف نیست، بلکه وسیله است. آن وقت هر هدفی از هدف های اسلام که توقف به علم داشته باشد، علم آن هم واجب می گردد. مثلاً در اسلام، طبابت یکی از واجبات کفایی است و علم طب وسیله ای است برای آن. پس علم طب هم به نحو واجب کفایی واجب می شود. پس «طلبُ العلمِ فریضةٌ» شامل آن هم می شود. تجارت، واجب کفایی است و در حدودی که احتیاج به علم دارد، تحصیل علم آن واجب می گردد... بسیاری از علوم واجب است، به عنوان مقدمه یک واجب دیگر.
پیام متن:
تحصیل هر دانش مفیدی، واجب است، با این تفاوت که برخی علم ها به خودی خود واجبند، مانند شناخت پروردگار و برخی دیگر مثل طب، چون ما را به امر واجبی چون طبابت می رساند، لازم و واجب هستند.
دانش هسته ای، نیاز روز مسلمانان
از دیدگاه روشن و عمیق استاد مطهری، تحصیل دانش های گوناگون و تلاش در آموزش رشته های علمی به روز در هر زمانی، تعصب و جمود را برنمی تابد. پس باید با اراده و تلاش، در پی فراگیری دانشی باشیم که مایه پیشرفت و پویایی جامعه اسلامی است. ایشان در این باره می نویسد:
ممکن است شما سؤال کنید آیا ممکن است زمان ها فرق کند که یک علم در یک زمان واجب باشد و در یک زمان واجب نباشد، در یک زمان واجب باشد و در یک زمان واجب تر باشد...؟ بلی می شود؛ زیرا علم یک واجب مقدمی است و بستگی به هدفی دارد که این علم وسیله آن است. آن هدف گاهی برای مسلمین اهمیت پیدا می کند و به هر درجه که اهمیت بالا برود، اهمیت علمش هم بالا می رود. قرآن می فرماید: «َواَعِدُّوا لَهُم مَااسْتَطَعْتُم مِنْ قُوَّةٍ؛ در برابر دشمن حداکثر نیرو را باید داشته باشید.» (انفال: 60) این یک واجبی است که در زمان ما بر خلاف زمان های قدیم روی پاشنه علم می چرخد؛ یعنی آن نیرویی که حداکثر نیرو باشد، در عصر ما جز با علم تهیه نمی شود. امروز هدف اسلام را این علم تأمین می کند. بنابراین، امروز واجب می شود. آیا تحصیلات اتم شناسی بر مسلمین واجب است؟ بلی واجب است. آیا پانصد سال پیش هم واجب بود؟ خیر، این یک علم مقدمی بود و لزومی نداشت. امروز هدف اسلام را این علم تأمین می کند. بنابراین امروز واجب می شود.
پیام متن:
نسبی بودن اهمیت آموزش دانش های گوناگون در زمان ها و مکان های مختلف، نشانه کارآمدی و به روز بودن دین مقدس اسلام است.
علم برای عمل
در آموزه های دین اسلام، انسان به عنوان موجودی معرفی شده است که باید در زندگی این دنیای خویش از همه سرمایه های خدادادی بهره گیرد و آخرت خود را آباد سازد تا به سعادت جاوید دست یابد. البته رسیدن به چنین هدف مقدسی تنها با کار و تلاش امکان پذیر است. دانش، زمانی ارزشمند و راه گشاست که در عمل نیز برای خدا و آخرت به کار گرفته شود. در غیر این صورت، سود اخروی و ارزش ذاتی اش از میان خواهد رفت. ازاین رو، در آموزه های تربیتی دینی، علمی که به همراه عمل باشد، ارزش و اهمیت دارد، چنان که سعدی شیرازی، عالم بی عمل را به زنبور بی عسل تشبیه می کند که نه تنها سودی نمی بخشد، بلکه گاه مایه ضرر رساندن به دیگران نیز می شود. استاد مطهری نیز علم بدون عمل را نمی پذیرد:
بعضی می گویند علم برای علم، یعنی علم را انسان فقط برای علم باید بخواهد. این سخن درستی نیست. علم برای عمل است. پس علم هایی که در عمل، انسان را به کار نمی آید، فایده ای ندارد.
آن بزرگوار در ادامه این سخن، داستان مردی را نقل می کند که علم انساب داشت و از نام و نشان اجداد مردم خبر می داد. روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پرسید: این کیست؟ گفتند: یا رسول اللّه ! علّامه است و چون از علمش جویا شد و پاسخ شنید، فرمود: [اینها را نمی توان علم گفت [این فَضْل است؛ یعنی امری که انسان اگر نداند هم ضرری به حالش ندارد.
پیام متن:
دانش، آن گاه ارزشمند است و فضیلت شمرده می شود که در عمل به کار آید.
تربیت در کنار تعلیم و تعلم
گرچه نادانی به سهم خود سبب لغزش و گمراهی انسان می شود، دلیل اصلی انحراف و تباهی بشر به شمار نمی آید. در حقیقت، عامل اصلی سقوط معنوی بشر، هواپرستی و نَفْس پرستی اوست. استاد مطهری در این باره می نویسد:
اشتباه است اگر خیال کنیم که منشأ انحرافات بشر، همیشه نادانی بوده است. علمای اخلاق و تربیت همواره این مسئله را طرح کرده و می کنند که آیا تنها منشأ انحرافات بشر، نادانی است؟ و بنابراین، «تعلیم» برای مبارزه با انحرافات کافی است و یا اینکه نادانی یکی از علل انحرافات بشر است. انحرافات بشر بیشتر از ناحیه غرایز و تمایلاتِ مهار نشده است. از ناحیه شهوت و غضب است، از ناحیه افزون طلبی، جاه طلبی، لذت طلبی و بالاخره نفس پرستی است. بدون شک، نظریه دوم صحیح است.
پیام متن:
علم، به تنهایی در اصلاح و تربیت انسان ها کافی نیست.
نقش ایمان در علم
در بینش اسلامی، دانش تنها نوعی ابزار است که با آن می توان راه نیک بختی یا سیه روزی را پیمود. بر این اساس، علم نیازمند جهت دهی است. آنچه محرک انسان در بهره گیری از دانش در جهت هدف های عالی انسانی است، همانا ایمان و معنویت اوست. ایمان، کنترل کننده و محیط بر دانش های بشری است و موجب می شود که انسان در پرتو چراغ علم، راه مستقیم سعادت ابدی را می پیماید. استاد مرتضی مطهری، درباره لزوم همراه بودن علم با ایمان می گوید:
آگاهی جز اطلاع، چیز دیگری نیست. آگاهی؛ یعنی آگاهی. آیا آگاهی و اطلاع می تواند انسان را بسازد؟ سنایی بهترین حرف ها را زده است: چو دزدی با چراغ آید، گزیده تر بَرَد کالا!... از آگاهی، به تنهایی کاری ساخته نیست. قرآن می گوید: «آگاه ترین آگاه ها شیطان بود، آگاهی اش کامل بود، حتی خدا آگاه بود». قرآن، خدا آگاهی را هم کافی نمی داند و اصلاً برای آگاهی از آن جهت که آگاهی است، جز ارزش روشن کردن، ارزش دیگری قائل نیست... ایمان، یعنی خداآگاهی مقرون به گرایش و تسلیم در برابر حق. درد بشر امروز، تنها دوایش این است: خداآگاهی مقرون به گرایش و تسلیم و خضوع در مقابل حق. بشر امروز علم را دارد. دوای درد او ایمان است.
پیام متن:
همراه شدن علم با ایمان، دوای درد بشر امروز است.
جمود و غرور، آفت خطرناک دانش اندوزی
هر کدام از فضیلت های نفسانی وجود آدمی، آفتی دارد که برای در امان ماندن از آنها باید ابتدا آن را به درستی شناخت و سپس درصدد رفع آن برآمد. دانش را نیز آفت های خطرناکی تهدید می کند که از جمله آنها غرور و تعصب است. استاد مطهری درباره آگاه ساختن دانش پژوهان به پرهیز از غرور و جمود در دانش اندوزی می نویسد:
روح علمی؛ یعنی روح حقیقت جویی. روحی بی غرض و طبعا روح بی تعصبی، روح خالی از جمود و روح خالی از غرور. وقتی انسان روایت های زیادی که در موضوع علم وارد شده است، می بیند، می بیند چه قدر تکیه شده است روی این مطلب. یک عالم نباید تعصب داشته باشد، یک عالم نباید جمود داشته باشد... یک عالم نباید غرور داشته باشد و خیال کند که آنچه او دارد، تمام علم، همان است. علمای بزرگ که روح علمی دارند، نسبت به افراد کم بضاعتی که روح علمی ندارند و چهار کلمه می خوانند و خیال می کنند که تمام علم همین است، غرورشان خیلی کمتر است و یا غرور ندارند... این است که در تعلیم و تربیت باید روح علمی به متعلم داد، یعنی نباید توجه به این باشد که او دانا بشود. باید کاری کرد که روح حقیقت جویی پیدا کند و بیماری هایی که او را از حالت حقیقت جویی منحرف می کند، نظیر تعصب ها، جمودها، غرورها و تکبرها را از خود دور کند که متعلم با روح علمی بار بیاید.
پیام متن:
غرور و جمود، آفت خطرناک علم است و هر دانش پژوهی باید از آن پرهیز کند.
تأثیر تعقل در پویایی دانش
فراگیری دانش و افزودن پیوسته بر آگاهی ها، هر چند لازم و پسندیده است، به عقل و اندیشه مندی نیاز دارد. دانش، به منزله مواد خامی است که با تجزیه و تحلیل های عقلانی، بارور و سبب رشد و پویایی اندیشه و ذهن دانشجو می شود و در غیر این صورت، بر انبار کردن آگاهی ها، هرگز مایه تیزبینی و ژرف اندیشی انسان نخواهد بود. استاد مطهری درباره ضرورت همراه بودن عقل و علم در پویایی علمی و فرهنگی می نویسد:
عقل و علم باید با یکدیگر توأم باشد و این نکته بسیار خوبی است. انسان متفکر اگر اطلاعاتش ضعیف باشد، مثل کارخانه ای است که ماده خام ندارد یا ماده خامش کم است، [پس] خوب نمی تواند کار کند و محصولش کم خواهد بود. همچنین اگر کارخانه، ماده خام زیاد داشته باشد، ولی کار نکنند، باز فلج است و محصول نخواهد داشت. در حدیث است حضرت موسی بن جعفر علیه السلام به هشام می فرماید: «ای هشام، عقل و علم باید توأم باشد.» در قرآن نیز می خوانیم:
«وَ ما یَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ؛ و عقل و علم را کنار هم آورد». (عنکبوت: 43)
پیام متن:
دانش اندوزی زمانی سودمند است که با تعقل و تجزیه و تحلیل عقلانی همراه باشد.