مطلب ارسالی کاربران
اندوه زیدان (بخشی از کتاب اندوه زیدان)
زیدان در اوج بود. می توانست در اوج خداحافظی کند و این خداحافظی برای او به منزله پایان زندگی فوتبالی اش بود اما زیدان با این ضربه، کاری کرد که هرگز تمام نشود. هیچ کدام از تماشاچیان یا افراد داخل استادیوم نتوانستند اندوه زیدان را درک کنند.
زیدان چند لحظه قبل از آن ضربه، توپی سمت دروازه ایتالیا زد که بوفن آن را به بهترین نحو مهار کرد. اینجا بود که زیدان فهمید دیگر توانایی گل زدن ندارد. اما هنرمند هرگز زانو نمی زند. همه می دانیم بین هنر و اندوه، رابطه ای تنگاتنگ وجود دارد و زیدان نیز، ناتوان از آن ضربه آخر، بر آن شد تا ضربه ای کاری بزند بر دل و جان. حالا دیگر شب شده، چراغ ها خاموش است و زیدان احساس می کند که آسمان روی شانه هایش سنگینی می کند.»