طرفداری- سید لو می گوید:" آن ها بزرگ بودند. برای مدتی هم در جمع بزرگان حاضر بودند." اما زود به دست فراموشی سپرده شدند. آن ها خارق عادت را دوست دارند. آن ها غیر قابل پیش بینی بودن را دوست دارند. تیمی از شمال غربی اسپانیا برخاست و سلطه بارسلونا و رئال مادرید را حتی برای مدتی اندک از بین برد. آن ها با دستان خویش زمین را کندند تا به اوج آسمان برسند، آسمان افتخار. دپورتیوو لاکرونیا به مانند یک خواب شیرین ولی کوتاه، خواب را بر چشمان رئال مادرید و بارسلونا و تمام اروپا حرام کرد. دپور همان اول شخص قهرمان داستان های مصوری است که پس از انجام کارش، برای همیشه غیب می شود. سوپر دپور حالا غیب شده است.
شاید باورش سخت باشد اما دپورتیوو لاکرونیا تنها 30 دقیقه برای رسیدن به فینال لیگ قهرمانان سال 2004 کم آورد. آن ها در آن فصل تا نیمه نهایی هم بالا رفتند اما نیمه نهایی حریفشان استاد بازی های گره خورده بود. حریف آن ها پرتوی مورینیو بود. پنالتی دقیقه 60 دکو در بازی برگشت سبب شد تا بازی 0 بر 0 رفت بی اثر گردد و پرتغالی ها اسب خود را برای بوسیدن جام قهرمانی زین کنند. پرتو در آن فصل قهرمان شد و حال اگر دپور در فینال می بود شاید آن ها هرگز لذت فراموش شدن را نمی چشیدند.
روز های فراموشی در شبی تلخ سایه بر خواب های کودکان شهر لاکرونیا انداختند. شبی با هوایی تابستانی اما سرد در لاکرونیا فرا رسیده بود. یک شکست خانگی مقابل والنسیا، مهر تاییدی بود برسقوط اولین قهرمان اسپانیا در قرن جدید. شبی زجر آور در سال 2011. هر چند فصل بعد آن ها به لیگ بازگشتند اما تاریخ با همان یک سال سقوط هم کار خودش را کرده بود، لاکرونیا دیگر یک قهرمان نبود. نسل جدید دپور را با سقوط به یاد خواهند آورد نه تیم قهرمان اسپانیا.
پایه های قهرمانی سوپر دپور در سال 2000 سال ها پیش بنا نهاده شده بود، از سال 1991 که آن ها مجددا به سطح اول فوتبال اسپانیا بازگشتند. از آن سال تا سال فوق العاده 2000، دپور نتایج فوق العاده ای کسب کرد و حتی بازیکنان بزرگ زیادی را هم به فوتبال دنیا معرفی کرد. قهرمانی در کوپا دل ری را به تحقیر رئال مادرید در سوپر کاپ اسپانیا در سال 1995 اضافه کنید تا متوجه پایه های مستحکم قهرمان اسپانیا در سال 2000 بشوید. شکست 5 بر 1 رئال مادرید افسانه ای برای دپور بود که در سال 1995 رنگ واقعیت گرفت.
ببتو، ریوالدو، والرون، مائورو سیلوا، دوناتو تنها بخشی از ستارگان نام آشنای دپور در سال های نه چندان دور هستند. اما نویسنده اولین رمان شیرین تاریخ دپور مردی بود به نام خاویر ایرورتا. او در سال 1998 هدایت تیم را بر عهده گرفت و تا سال 2005 نیز در همین مسند باقی ماند. او معمار تیم قدرتمند و شگفتی ساز سلتا ویگو در فصل 97-1998 بود. او سلتا را در آن فصل 6 پله بالاتر دپورتیوو قرارداد و در نهایت سران دپور برای ساختن تیم فراموش نشدنی تاریخ خود دست به دامان وی شدند. ایرورتا مردی از خطه شمال اسپانیا بود، آشنا با خصایص گالیسیایی ها و با دلی پر شور. او به دقت بازیکنان مد نظرش را دستچین کرد. از آوردن روی ماکای تا مانوئل پابلو به دپور تا توجه خاص به خط هافبک. خط میانی همیشه یکی از نقاط مورد توجه ایرورتا بود. سیستم بازی 1-3-2-4 او در آن بازه دپور را به یکی از قدرت های اروپا بدل کرد. سوپر دپور ایرورتا همیشه برای پای هافبک های سخت کوش و بازی ساز بنا می شد. دو هافبک جنگنده و یک بازی ساز هجومی کمربند میانی دپور را مستحکم و البته خلاق می ساختند. در طول 7 سال حضور در دپور، ایرورتا علاوه بر خط میانی، خط حمله ای زهراگین هم با حضور ماکای و تریستان ساخت. روی ماکای پس از آن به ستاره خط اول بایرن مونیخ و بوندسلیگا تبدیل شد.
قهرمانی اعجاب آور دپور در سال 2000 سرآغازی بود بر آغاز سراشیبی سقوط یکی از دوشت داشتنی ترین تیم های تاریخ فوتبال. پس از سال 2000 دپور موفقیت خاصی به دست نیاورد تا اینکه در سال 2004 تک جرقه درخشش در لیگ قهرمانان دوباره دپور را روزنامه ها بدل به تیتر یک کرد. قربانی کردن تیم هایی چون میلان و یوونتوس بر سر راه رسیدن به نیمه نهایی نشان از شور دپور برای ماندگاری از جنس ابدیت داشت اما، دکو و پنالتی که کولینا برای پورتو در بازی برگشت نیمه نهایی گرفت، این رویا را بدل به کابوسی کرد که هنوز که هنوز است نتوانسته اند کامل آن را فراموش کنند.
پس از سقوط تکان دهنده سال 2011، این تیم از یک قهرمان بدل به یک تیم آسانسور گونه در فوتبال اسپانیا شد، 2012 ان ها به لیگ رسیدند اما فصل بعد سقوط کردند و دو سال بعد دوباره به سطح اول فوتبال اسپانیا آمدند. 18 سال از آن قهرمانی گذشته است و شاید تنها چیزی که برای هواداران از آن روز باقی مانده است چند تکه عکس با لباس های آبی و سفید تیمی است که بار ها و بار ها گم شد و پیدا شد، شکست خورد و به پیروزی رسید، فراموش شد و یه یاد آورده شد.