این اهنگ از شش پاره مختلف(چه موسیقیایی و چه در لیریکس) ساخته شده که بشکل معرکه ای در کنار هم قرار گرفتن...
مقدمه/ تصنیف/ گیتار سولو/اپرا/هارد راک/ اوترو
اهنگ در مورد پسرک کولی ای است که بطور اتفاقی دست به قتل مردی میزند و اعدام میشود. به مظهر خدا برده میشود به دلیل وجود شیطان در وجودش به جهنم فرستاده میشود، او تصمیم میگیرد شیطان را از وجودش خارج کند.
مقدمه:
این زندگی واقعیه؟
اینا همش وهم و خیاله؟
تو این زمین بی ثبات
هیچ راهی برای فرار از واقعیت وجود نداره
چشمانت رو باز کن و به آسمان نگاه کن و ببین
من یه پسر بیچاره ام ... هیچ نیازی به همدردی ندارم
باری به هر جهت
یه مقدار بالا، یه مقدار پایین
هر طرف که باد به وزه برام اهمیتی نداره
تصنیف:(در اینجا داره به جرمش اعتراف میکنه...)
مامان، یه مرد رو کشتم
اسلحه رو گذاشتم رو سرش
ماشه رو کشیدم و اون الان مُرده
مامان ، زندگی تازه شروع شده بود
اما من به یکباره همه چیز رو رها کردم
مامان ،اوووه
منظورم ناراحت کردن تو نبود
اگه فردا این موقع بر نگشتم
ادامه بده، زندگیت رو طوری ادامه بده که انگار هیچ اتفاقی نیوفتاده
خیلی دیره، زمان اعدامم فرارسیده
لرزش بدنم رو حس میکنم
درد جانکاهی کل اسکلتم رو میلرزونه
همگی خداحافظ...من میرم
باید همه شما و همه چیز رو پشت سر بگذارم و با حقیقت رو به رو بشم
مامان
من نمیخوام بمیرم
بعضی اوقات آرزو میکنم کاش هیچگاه به دنیا نمی اومدم
[سولو گیتار]
بخش اوپرا:(در اینجا جوان در برزخ پیش خدا برده میشود)
شبح مردی رو میبینم
ای دلقک، ای دلقک، نمی خواهی فاندانگو برقصی؟
صاعقه و رعد و برق من رو میترسونه
گالیله، گالیله
گالیله، گالیله
گالیله تو اپرای فیگارو، چه باشکوه
اعتراف جوان: اما من کودکی بیچاره هستم که کسی من رو دوست نداره
فرشتگان: او کودکی بیچاره از خانواده ای درمانده است
زندگیش را به او بازگردانید، او را از این پستی رها کنید
جوان: به هر سو رهایم میکنید
خدا: بسم الله! نه ما تو را هرگز رها نمیکنیم!
فرشتگان: بگذارید برود
بسم الله! نه ما تو را هرگز رها نمیکنیم! بگذارید برود
بسم الله! ما تو را هرگز رها نمیکنیم
رهایم کنید
رهایت نمیکنیم- رهایم کنید
نه، نه، نه، نه ، نه
مامان ، مامان، رهایم کن، نجاتم بده
شیطان با نقشه شومی تو کمین منه، کمین من
هارد راک:(در اینجا جوان با شیطان درگیر میشود)
پس تو فکر میکنی میتونی سنگسارم کنی و به صورتم تف بندازی؟
تو فکر میکنی میتونی دوستم داشته باشی و بعد رهایم کنی تا بمیرم؟
اوه عزیزم، عزیزم نمی تونی این کار رو با من بکنی!
همین الان باید از اینجا برم، همین حالا باید از اینجا خارج بشم.
اوترو:
هیچ چیز واقعا برام اهمیتی نداره(بعد از رها شدن از دست شیطان)
هرکسی میتواند ببیند
هیچ چیزی برای من اهمیتی نداره
باد به هر طرف می خواد به بوزه
اهنگساز: فردی مرکوری