تاریخ مصاحبه 1394
گفت و گوی ویژه با آلکو اسکندیان
من از بچگی با دیدن فیلمهای پدرم در جامجهانی ۷۸ و تیم «نیو یورک کاسموس» بزرگ شدم و عاشق مهاجمی چون جورجو کینالیا شدم که برای این باشگاه گلزنی میکرد. همین بود که دوست داشتم مهاجم شوم.
وب سایت رسمی برنامه نود- آنهایی که جامجهــانی 1978 آرژانتیـــــن را به یاد دارند، مطمئنا بازیهای خوب آندرانیک اسکندریان، مدافع ارمنی تیم ملی را به یاد میآورند. او پس از جامجهانی به آمریکا مهاجرت کرد و همانجا ماند و در باشگاههای فوتبال آمریکا بازی کرد؛ اما پسر آندرانیک اسکندریان هم فوتبالیست از کار درآمد. آلکو که متولد سال 1982 است در تیمهای دیسییونایتد، تورنتو افسی، رئال سالتلیگ، چیواس و لسآنجلسگالکسی بازی کرده است. در سال 2010 به دلیل مصدومیتی که برایش در باشگاه لسآنجلسگالکسی از ناحیه سر پیش آمد مجبور شد از فوتبال خداحافظی کند. آلکو سابقه بازی در تیمهای ملی جوانان و بزرگسالان آمریکا را هم در کارنامه دارد و البته در سال 2001 چهار بازی برای تیم جوانان و در سال 2003 یک بازی برای تیم بزرگسالان آمریکا انجام داده است. جالب اینجاست که آلکو فارغالتحصیل رشته اقتصاد از دانشگاه ویرجینیا هم هست. به مناسبت سال نو میلادی با وی گفتوگو کردهایم.
سال نو میلادی بر شما مبارک، میخواستیم از شما درباره پدرتان سوال بپرسیم. آیا پدر شما درباره روزهایی که در فوتبال ایران حضور داشت و عضو باشگاه استقلال بود، صحبت میکند؟
ممنون، سال نو میلادی را به همه تبریک میگویم. بله، پدرم خیلی درباره دوره فوتبالش با من حرف زده است. من هم از بچگی با توپ فوتبال بزرگ شدم و سعی کردم که راه پدرم را در فوتبال دنبال کنم. پدرم درباره آن روزها صحبت کرده است. درباره تاج، آرارات و رسیدن به تیم ملی و بازی در جامجهانی که رویای تمام فوتبالیستهاست با من صحبت کرده است.
خب شما در فوتبال آمریکا، مهاجم شدید. آیا پدر شما که خودش مدافع بود نمیخواست شما در پست دفاع باشید؟
نه، پدرم هیچوقت سعی نکرد پستی را به من تحمیل کند. او حتی فوتبال را هم به من تحمیل نکرد، بلکه خودم خیلی علاقه داشتم. یادم هست وقتی بچه بودم و کاری میکردم که مادر و پدرم خوشحال نبودند، آنها من را از فوتبال بازی کردن در آن هفته منع میکردند و تنبیه من اینطور بود. مادر و پدر من اجازه دادند که خود من هر چیز را که دوست دارم دنبال کنم و من از بچگی با دیدن فیلمهای پدرم در جامجهانی ۷۸ و تیم «نیو یورک کاسموس» بزرگ شدم و عاشق مهاجمی چون جورجو کینالیا شدم که برای این باشگاه گلزنی میکرد. همین بود که دوست داشتم مهاجم شوم. من خیلی خوششانس بودم که توانستم با یکی از بهترین مدافعها یعنی پدرم تمرین کنم.
شما در دانشگاه ویرجینیا اقتصاد خواندید و در همین دانشگاه فوتبال بازی میکردید، آیا از دانشگاه برای لیگ برتر آمریکا انتخاب شدید؟
من در نیوجرسی بزرگ شدم و آنجا به دبیرستان رفتم، اما بعد به دانشگاه ویرجینیا رفتم و دقیقا از آنجا بود که من دیده شدم. دو سال زودتر از دانشگاه بیرون آمدم و به تیم دیسییونایتد رفتم.
مثل اینکه از لیگهای دیگری هم پیشنهاد داشتید.
بله، از پرتغال، دانمارک و اسپانیا هم پیشنهاد داشتم؛ اما درنهایت انتخاب کردم که در لیگ برتر آمریکا بازی کنم و پیش خانوادهام باشم.
از بین همه بازیکنهایی که در لیگ برتر آمریکا بازی کردند کدامیک بهترین بودند که در کنار شما بازی کردند و کدامیک بهترین بودند که در مقابل شما بازی کردند؟
سوال سختی است، اما فکر میکنم دیوید بکام که با من در «لس آنجلس گالکسی» بازی میکرد یکی از بهترینها بود. او خیلی باهوش و باتکنیک بود. آدم بسیار خوبی در داخل و خارج زمین بود. کریستین گومز آرژانتینی هم که با من در «دی سی یونایتد» بود، یک بازیکن شاهکار بود اما خیلی سخت است بگویم بهترین بازیکنی بوده که در مقابلش بازی کردم. چون من در مقابل رئالمادرید و آ.سمیلان بازی کردم که بازیکنهایی باورنکردنی داشتند؛ اما فکر کنم نسبتا بهترین مدافعی بود که در مقابلش بازی کردم و البته از پیرلو نباید گذشت؛ من زمانی که در تیم ملی آمریکا بودم در مقابل او بازی کردم.
فدراسیون فوتبال ایران در سالهای گذشته به بازیکنان ایرانی خارج از کشور توجه ویژهای داشته، آیا از طرف فدراسیون ایران با شما تماس گرفتند و دنبال شما بودند؟
نه، هیچوقت تماس مستقیمی با من نداشتند. من از تیم ملی نوجوانان با آمریکا بازی کردم و خیلیها گفتند که اگر برای آمریکا بازی کنی، دیگر نمیتوانی برای ایران یا حتی ارمنستان بازی کنی. من هم منتظر تماس بودم، اما وقتی آنها نخواستند به تیم ملی آمریکا پیوستم.
بازیهای تیم ملی ایران را دنبال میکنید؟
بله، با پدرم دنبال میکنم. ولی زمانی که وقت دارم با پدرم درباره تیم ملی آمریکا، ایران و حتی ارمنستان هم صحبت میکنیم. اما وقتی بچه بودم بازیهای تیم ملی ایران را خیلی دنبال میکردم و عاشق بازیکنهایی مثل علی دایی و خداداد عزیزی بودم.
در حال حاضر سرمربی تیم دوم نیو یورک کاسموس هستی و مربی تیم اصلی نیو یورک کاسموس. اما جالب است که شما هیچ وقت برای این تیم بازی نکردید، در حالی که پدر شما برای این تیم بازی کرده است. چطور شد که شما مربی تیم "نیو یورک کاسموس" شدید و چه حسی دارید؟
حس خوبی دارم. همان طور که می دانید من مصدوم شدم و در سن ۲۶ سالگی مجبور به خداحافظی از فوتبال شدم. همان زمان بود که موقع بود که من کار مربیگری را آغاز کردم و نیو یورک کاسموس دوباره تاسیس شد و این بار به من گفتند که دوست دارند با من در کار مربیگری همکاری کنند.
به نظر شما فوتبال چه قدر در آمریکا و مخصوصا نیو یورک طرفدار دارد؟
فوتبال در آمریکا خیلی طرفدار دارد و اگر تیم ها خوب بازی کنند، خیلی ها حاضر هستند که بازی ها را ببینند.
کار کردن با رائول، اسطوره رئال مادرید، در تیم نیو یورک کاسموس چطور است؟
خیلی عالیست. رائول خیلی حرفه ای هست و یکی از بهترین بازیکن های تاریخ فوتبال جهان باید هم حرفه ای باشد. من به عنوان یک مربی جوان از رائول خیلی چیز ها یاد گرفتم و تجربه بسیار خوبی داشتم.
آیا اریک کانتونا هنوز رئیس نیویورک کاسموس است؟
نه دیگر اینطور نیست و چند سالی هست که اریک کانتونای بزرگ با نیو یورک کاسموس کار نمی کند. اما ایشان هم یکی از بزرگ ترین بازیکن های تاریخ و یک اسطوره است.. البته ما بسیار خوش شانس هستیم که اسطوره هایی مثل پله، کارلوس آلبرتو و بکن بائر به ما سر زده اند و به تیم کمک کرده اند.
برنامههای آلکو اسکندریان برای آینده چیست؟
در حال حاضر مربی تیم «نیویورک کاسموس» هستم و هیچ عجلهای ندارم؛ اما اگر فرصت یا پیشنهادهای بهتری به دستم برسند، آنموقع به آنها فکر میکنم.
می خواستم بدانم که به جوانانی که می خواهند در فوتبال بازیکن بزرگی شوند، چه صحبتی دارید؟ البته این آخرین سوال من است...
فوتبال بازی کردن واقعا کار سختی است و اصلا آسان نیست. فوتبال بازی کردن ودر فوتبال بودن زندگی را سخت می کند. اگر سخت نبود، مطمئنا همه فوتبالیست می شدند. کسانی در فوتبال موفق می شوند که تمرکز بالایی دارند و متعهد هستند. همیشه سخت باید کار کنید و سعی کنید که همه ضعف هایتان را رفع کنید چون وقتی به جاهای بالا می رسید، آن زمان رقابت خیلی سخت تر می شود. هیچ وقت نترسید و سخت تلاش کنید ولی لذت هم ببرید. اگر سخت کار کردن و تلاش کردن رو دوست ندارید، آن زمان شما دیگر به فوتبال متعلق نیستید و فوتبال نمی تواند کار و دغدغه شما باشد.
گفت و گو از پاشا حاجیان- سردبیر رادیوی اینترنتی گل بزن از نیویورک