غزل شمارهٔ ۱۲۰۷ دیوان شمس
نیم شب از عشق تا دانی چه میگوید خروس
خیز شب را زنده دار و روز روشن نستکوس
*******
بال ها بر هم زند یعنی دریغا خواجهام
روزگار نازنین را میدهد بر آنموس
*******
در خروش است آن خروس و تو همی در خواب خوش
نام او را طیر خوانی نام خود را انترپوس
*******
آن خروسی که تو را دعوت کند سوی خدا
او به صورت مرغ باشد در حقیقات انگلوس
*******
من غلام آن خروسم کو چنین پندی دهد
خاک پای او به آید از سر واسیلیوس
*******
رو شریعت را گزین و امر حق را پاس دار
گر عرب باشی وگر ترک وگر سراکنوس
معنی واژه های یونانی
نستکوس. : روزه
آنموس : باد
انترپوس : انسان
انگلوس : فرشته
واسیلیوس : شاه
سراکنوس : نامی است که یونیان و رومیان به عرب های چادرنشین بادیه الشام و کویر های آن، که به مرز های امپراتوری روم شرقی حمله می کردند، داده بودند.
پ.ن: به نظرم مولانا نابغه بوده، برای درست خودن شعر و وزش حتما «ووس» های آخر رو کشیده بخونین.
عاشق این بیتش شدم❤
من غلام آن خروسم کو چنین پندی دهد
خاک پای او به آید از سر واسیلیوس