طرفداری- گاهی اوقات نمیتوان تاثیر یک همکاری را اندازهگیری کرد. برای مثال، طبق نظر بسیاری از کارشناسان، زوج پاتریک ویرا و امانوئل پتی در موفقیتهای آرسنال بسیار مهم بودند، اما تا چه اندازه مهم؟ برکمپ، آنری، سیمن، دیکسون و آدامز هم در آن ماشین برای رسیدن به هدف بودند و به تیم در مقاطع حساس کمک کردند. در مورد روی کین و پل اسکولز در منچستر یونایتد چه؟ آیا آنها بیشتر در موفقیت تیم نقش داشتند یا آنگونه که خیلیها میگویند، رونالدو، رونی، گیگز یا بکام؟ در بررسی زوجها در دنیای فوتبال، ارزشگذاری اهمیت آنها میتواند کمی نادقیق باشد. در پایان ماجرا اما، هر دو عامل گلزنی و گل نخوردن، میتواند ملاک خوبی برای برخی از مناطق زمین باشد که اوضاع را مشخص میکند. در مورد موضوع مورد بررسی امروز ما، قطعاً این دو نفر یک صخره محکم برای ژوزه مورینیو در چلسی فراهم کردند که به کسب دو قهرمانی پیاپی او انجامید. جان تری و ریکاردو کاروالیو.
به قلم GARY THACKER برای These Football times | زمانی که ژوزه مورینیو به استمفورد بریج رفت، تری تقریباً به بازیکن ثابتی در چلسی تبدیل شده بود و مشخص بود که آینده خط دفاع چلسی همراه با او رقم خواهد خورد. اما سرمربی پرتغالی فاصلهای که او از سایر بازیکنان داشت را دید و برای اینکه او یک همراه مطمئن در خط دفاع داشته باشد، دست به کار شد. در پایان فصلی که بازیکنان پورتو مدال قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا را بر گردن خود انداختند، بسیاری از آنها مانند سرمربی خود، ورزشگاه دراگائو را ترک کردند. مورینیو به غرب لندن و چلسی رفت و در آنجا، ریکاردو کاروالیو نیز به او ملحق شد، کسی که مورد توجه بسیاری از باشگاههای سطح اول اروپا قرار داشت. در جریان قهرمانی پورتو در اروپا، این مدافع عملکرد فوقالعاده خوبی داشت و در کنار این موضوع، در یورو 2004 نیز آمار بسیار خوبی از خود برجای گذاشته بود که باعث شد نامش در تیم منتخب جام قرار گیرد. بارسلونا، رئال مادرید، اینتر میلان و منچستر یونایتد همه خواهان جذب او بودند، اما مورینیو میدانست که او بهترین زوج برای جان تری خواهد بود و با یک انتقال 25 میلیون پوندی، او را به خدمت گرفت. چند سال بعد، مشخص شد که آن پول به هدر نرفته است.
هرچند که در ابتدا، اوضاع خوب پیش نمیرفت. مدافع پرتغالی، مثل تعداد بیشماری از بازیکنان خارجی در وفق پیدا کردن با لیگ برتر، دچار مشکل بود. برای چند بازی از ترکیب تیم کنار گذاشته شد وچند صحبت نابخردانه با خبرنگاران نیز کار را سختتر کرد تا جایی که او را یک بازیکن «غیر قابل درک» نامیدند. در یکی از نقل قولهای معروف، مورینیو در مورد او گفت که کاروالیو مشکل درک و شعور دارد و شاید باید تست آیکیو بدهد. در بازی بعدی نیز به کلی او را از ترکیب 18 نفره تیم کنار گذاشت. اما مشخص شد که این تنبیه و تحریم، موثر بوده است و در سپتامبر، زمانی که او به ترکیب بازگشت، به نظر عاقلتر میآمد. وضعیت او پیشرفت کرد و همکاریاش با جان تری رو به بهتر شدن میرفت. آنها ستونهای محکم خط دفاعی تیم بودند.
مانند خیلی از زوجهای دنیای فوتبال، در همکاری میان دو بازیکن در خط دفاع، تفاوتهای آنها مهمتر از نقاط اشتراکشان است. داشتن نقطه قوت توسط هر دو بازیکن در یک امر، نمیتواند به تیم کمکی کند و یکی از بهترین نمونهها برای موثر بودن تفاوت میان بازیکنها در دفاع، زوج فردیناند و ویدیچ در منچستر یونایتد سر الکس فرگوسن است. ویدیچ، یک تنومند صرب، بازیکنی بود که حریف را متوقف میکرد. کسی که در هوا و زمین با بازیکنان حریف درگیر میشد. در قیاس با او، فردیناند اگرچه از نظر قدرت بدنی بازیکن موثری بود، اما بازیخوانی فوقالعادهای داشت و میتوانست به خوبی در جاهایی که ویدیچ از مدار خارج میشود، پست او را پوشش دهد. او در عینحال توانایی بازی با توپ در خط حمله را داشت و میدانست که وقتی او جلو برود، در توسط دوست صربش بسته خواهد ماند. در نمونه کاروالیو و تری نیز چنین شرایطی بر قرار بود.
در بند بالا، به جای نام ویدیچ، تری را قرار دهید. یک کاپیتان، رهبر و اسطوره که در خط دفاع چلسی بیباک بود. مانند شیر شجاع بود و از آن دسته بازیکنانی است که وقتی به او نگاه میکنید، از دفاع کردنش لذت میبرید، که در اینجا هم میتوانید او را با ویدیچ مقایسه کنید. هواداران حریف از هر دو بازیکن متنفر بودند، اما در باشگاه خود سرنوشت ساز بودند. کاروالیو نیز اگرچه تفاوتهایی با فردیناند داشت، اما میتوان این دو را با یکدیگر مقایسه کرد. او از کاپیتان منچستر یونایتد کوتاهتر بود، اما هر مهاجمی در برابر او دچار مشکل میشد. او در مواجهه با مهاجمان حریف نگرانیای نداشت و در خط اول، ضد حملات حریف را خنثی میکرد. نمونه بارز آن هم پیروزی 3-0 چلسی برابر منچستر یونایتد در فصل دوم مورینیو در چلسی است که باعث شد آنها به دومین قهرمانی خود در لیگ برتر برسند.
با تمام اینها، آن همکاریای که توسط سرمربی درک میشود و مد نظر اوست، چیز دیگری است. برای اینکه بازیکنان در زمین بتوانند عملکرد خوبی داشته باشند، خودشان هم باید به تواناییهایشان باور داشته باشند. کاروالیو کاملاً به این باور رسیده بود که میتواند در چلسی تاثیر گذار باشد. او در گفتوگو با مجله باشگاه، در مورد اوایل دوران خود صحبت میکرد و اینکه چگونه با کاپیتان تیم به یک درک متقابل رسیده است.
در سال اولم در اینجا، کار برای من سخت بود، چراکه در باشگاه جدید و کشوری جدید بودم و بازی کردن در لیگی جدید که بسیار هم فیزیکی است، کار سختی است. جان تری خیلی سریع متوجه شرایط من شد و به من کمک بزرگی کرد، هم در زمین و هم خارج از زمین. او واقعاً کاری کرد که من احساس آسودگی کنم. یکی از بهترینهایی است که میشناسمش و در کنارش بازی کردهام. یک رهبر فوقالعاده. او از من قدرتمندتر است و دوست دارد بیشتر در هوا باشد، درحالیکه من بازی روی زمین را بیشتر ترجیح میدهم. اما این موضوع باعث میشود ما یک همکاری بسیار خوب داشته باشیم. به عنوان یک مدافع میانی، کسی که در کنار شما باید میکند و یار شما است، بسیار اهمیت دارد. ما به یک درک متقابل بسیار خوب از یکدیگر رسیدهایم. به نظر میرسد که دو بدن در یک روح هستیم که میدانیم باید چه کاری انجام دهیم. بالا رفتن فهم بازیکنان از یکدیگر بسیار مهم است.
در طرف مقابل هم تری گفته بود که بازی کردن در کنار کاروالیو یکی از کلیدیترین عوامل موفقیت چلسی است. اینکه بگوییم کاروالیو تنها زوج موفق جان تری در آن زمان بود، اشتباه است. ویلیام گالاس نیز عملکرد خوبی در کنار کاپیتان داشت، اگرچه مدافع فرانسوی برخی اوقات در پست کناری به بازی گرفته میشد. اما همکاری تری و کاروالیو چیز دیگری بود. به خاطر همین زمانی که چند سال پیش از او خواسته شد تیم منتخب همبازیهایش را انتخاب کند، او کاروالیو را در کنار خود قرار داد.
زمانی که صحبت از انتخاب یک مدافع برتر میشود، احتمالاً پارامترهای مشخصتری را برای انتخاب یک بازیکن داریم و بررسی عملکرد این دو بازیکن، آمار فوقالعاده خوبی را به وسعت تاریخ لیگ برتر به ما میدهد. در فصل 2004/05 که کاروالیو به همراه مورینیو به چلسی آمده بود، در 38 بازی لیگ برتر، دفاع چلسی در 25 بازی هیچ گلی دریافت نکرد، که در واقع به اندازه دو سوم بازیهای لیگ برتر است. شاید به اندازه کافی دقیق نخوانده باشید، در 25 بازی آنها هیچ گلی دریافت نکردند و دروازه خود را بسته نگه داشتند، موضوعی که یک رکورد بینظیر است. میدانید چه آماری وضعیت را جالبتر میکند؟ اینکه آنها در 19 بازی خانگی خود، تنها 6 گل دریافت کردند. گلهایی که کریستال پالاس، ساوتهمپتون، بولتون و فولام وارد دروازه چلسی کردند و از تیمهای مطرح لیگ برتر انگلیس، هیچکدام موفق به باز کردن دروازه چلسی در استفمورد بریج نشدند. در طول رقابتهای لیگ برتر، چنین آماری ثبت نشده است و با فاصله بهترین رکورد تاریخ این رقابتها است. هیچکدام از تیمهای منچستر یونایتد، تاتنهام، لیورپول، منچستر سیتی، اورتون و آرسنال نتوانستند از دیوار بلند کاروالیو و تری در استمفورد بریج بگذرند. چلسی در راه قهرمانی از نظر دفاعی هیچ نگرانیای نداشت و واضح است زمانی که در عقبی قفل باشد، کسب 95 امتیاز و زدن رکورد امتیازی برای قهرمانی، کار آسانی به نظر میآید.
عملکرد خوب آنها محدود به یک فصل نمیشد. در فصل بعد، یکی از روزنامههای ملی جایزه 10 هزار پوندی برای اولین نفری که بتواند دروازه چلسی را باز کند تعیین کرد و در تمام ماه آگوست و تقریباً سپتامبر، این پول دست نخورده باقی ماند. تا اینکه لوک مور از استون ویلا موفق شد پس از تقریباً 10 ساعت بسته ماندن دروازه چلسی از ابتدای فصل، دروازه آنها را باز کند. ناگفته نماند که در این سیستم فوقالعاده، نباید از نقش پتر چک گذشت. آنها پشت سر خود یکی از بهترین دروازهبانهای جهان را داشتند و توسط فولبکهایی نظیر پائولو فریرا و گالاس حمایت میشدند. یک خط جلوتر نیز کلود ماکهلهله قرار داشت که به آنها در جمع کردن توپها کمک میکرد. وقتی تیم یک امتیاز میگیرد، آن امتیاز به تمام 11 نفر تیم تعلق دارد. یک مهاجم بدون حمایت خط هافبک نمیتواند گل بزند و یک خط هافبک تنها نیز به نتیجه نمیرسد. اما آن خط دفاع کاروالیو و تری جادویی بودند. بسیاری تلاش کردند آن را درهم بشکنند، اما موفق نبودند. همانگونه که در ابتدای متن گفته شد، نمیتوان روی آنها ارزشگذاری کرد، اما حداقل میتوان گفت که با حضور آنها، خط دفاع چلسی دوران فوقالعادهای را پشت سر گذاشت. سال گذشته، زمانی که از جیمی کرگر خواسته شد 10 مدافع برتر لیگ برتر را بشمارد، نهتنها تری انتخاب اول او بود، بلکه ریکاردو کاروالیو را هم در جایگاه پنجم قرار داد. موضوعی که نشان میدهد کاروالیو و تری، تا چه اندازه یک زوج افسانهای بودند.