افسار گسیختگی در فساد اخلاقی:
در خانواده خسروانی فسادهای علنی و افسار گسیختهای وجود داشت که از طریق آنها به سازمانها و وزارتخانههایی که مسئولیتشان را به عهده داشتند، تزریق میشد.
پرویز خسروانی به انواع مفاسد اخلاقی آلوده بود و به خاطر نفوذ و قدرتی که داشت، از انجام هیچ انحرافی ابا نداشت.
فردی به نام مصطفوی که از همکلاسیهای او در دارالفنون بود میگفت: « مدیر مدرسه، خسروانی را به دلیل همجنسبازی از مدرسه اخراج کرد.»
او بعدها در باشگاه تاج، هتک حرمت دختران جوان و کارمندان خود را از حد گذراند و با زنان متعددی رابطه نامشروع داشت. داستان این بیبند و باریها حتی به مطبوعات هم میکشید، ولی اغلب با دادن پول و تهدید شاکیها دست از شکایت خود برمیداشتند. در اسناد ساواک گزارشهای گوناگونی از این رفتارهای ضد اخلاقی و شکایتهای گوناگون دختران مجرد و زنان شوهردار از پرویز خسروانی آمده است.
ملیحه نعیمی همسر پرویز خسروانی نیز دست کمی از شوهرش نداشت و روابط نامشروع او با مردان متعدد از دید اطرافیان پنهان نبود. یکی از این افراد «جلال آهنچیان» بود که ملیحه نعیمی پس از طلاق از خسروانی، با او زندگی میکرد.
فرزندان این زن و مرد بیبند و بار نیز راه پدر و مادرشان را در پیش گرفتند، از جمله شهرزاد خسروانی که چنان در این کار افراط کرد که پدر و مادرش را به ستوه آورد. او عاشق پسری معتاد شد و به خاطر او دست به خودکشی زد و از خانه پدرش فرار کرد. کیوان خسروانی هم با ازدواج با پسر تیمسار صفاری و چاپ و توزیع کارت عروسی برای این همجنسگرایی گوی سبقت را در فساد و بیبند و باری از همگنان خود ربود.
فساد اقتصادی جنونآمیز
رفتار خانواده خسروانی در واقع نشانهای از عمق فساد داشت که با سپردن مناصب مهم کشور به بهاییها و اشاعه فحشا، در واقع ریشههای اخلاقی و فرهنگی جامعه را نشانه رفته بودند.
پرویز خسروانی در زمینههای اقتصادی هم از نفوذ و قدرت خود در ارتش، توانست زمینهای زیادی را تصرف کند و سند آنها را به نام خود بزند. فهرست املاک و زمینهای او بسیار مطول و از حوصله این مقال خارج است و تنها به چند نمونه اشاره میشود:
* تصرف زمینهای وحیدیه و نازیآباد
* تصرف زمینهای روستای سرودار در فاصله کرج و چالوس
* تملک ۲۵ هکتار زمینهای طرشت با تهدید رئیس اداره حفاظت محیط زیست
* تصرف ۳۷ هکتار زمین در کرج
* تصرف ۴ هکتار زمین در جنب پپسیکولا در خیابان آیزنهاور.
حسین فردوست در خاطراتش مینویسد: «روزی به سرهنگ ضرابی، مدیرکل نهم ساواک دستور دادم املاک و زمینهای خسروانی و خانوادهاش را در کل ایران لیست کند و معلوم شد این فهرست بیش از ۲۰۰ رقم است.
جالب اینجاست گزارش زمینخواریهای بیحد و حصر خسروانی به شاه داده شد، اما او هیچ دستوری برای ممانعت از خسروانی صادر نکرد.
پرویز خسروانی و ملیحه نعیمی از طریق کارهای غیر قانونی برای مخالفان خود دردسرهای فراوانی ایجاد میکردند. خسروانی از این جنبه حتی به دوستان نزدیکش هم رحم نمیکرد و سعی داشت حتی نصیری و اویسی را هم از ریاست ژاندارمری خلع کند و خود جانشین آنها شود.»
پرویز خسروانی با اجیر کردن مطبوعات علیه تیمسار حجت گزارشهایی را چاپ کرد و به نارضایتی در بین کارکنان سازمانهای تحت مسئولیت او دامن زد. او با نفوذ در جلسات ملکه مادر و تبانی با رئیس دفتر ویژه ملکه مادر و نیز از طریق رفاقت ملیحه نعیمی با همسر فردوست، سعی کرد زیر پای عظیمی، مدیرکل دخانیات را جارو کند.
او برای دستیابی به مقاصدش از هیچ تهدیدی ابا نداشت و از طریق دکتر ایادی میتوانست در بسیاری از نهادها اعمال نفوذ کند. ایادی هم برای انجام مأموریتهایش به خسروانی اعتماد داشت. خسروانی به دوستی خود با دکتر ایادی مفتخر بود و با حمایت او به قول خودش میتوانست هر کسی را نابود کند. اعمال نفوذهای متعدد او بهگونهای بود که هیچکسی در هیچ پستی از حیلههای او در امان نمیماند.
سودهای سرشار از راه قاچاق موادمخدر
رشوه دادن و رشوه گرفتن جزو رسوم متداول بود و ازبالا تا پایینترین ردههای اداری را آلوده کرده بود. خسروانی با تکیه بر زور و سلاح و نظامیگری طبیعتاً از طریق رشوه کسب ثروت میکرد و از آنجا که خود و همسرش قماربازهای حرفهای بودند، برای تهیه پول دست به هر کاری میزدند.
خسروانی برای ثبت املاکی که تصرف میکرد، با سازمان ثبت احوال و دادگستری سر و کار زیادی داشت و لذا در این دو نهاد رشوههای کلان میداد و کارش را راه میانداخت، از جمله یک جا سوئیچی تمام طلا را با مارک تربیتبدنی برای یکی از وکلای دادگستری تهران به نام «هوشنگ شمیرانی» فرستاد که موانع قانونی را در دادگستری از سر راهش بردارد.
خسروانی به عنوان فرمانده ارشد ژاندارمری در قاچاق کالاها نیز دست داشت و از این راه هم ثروت هنگفتی را به دست آورد. او برای هیچ کالایی حق گمرک نمیپرداخت! و آنها را به چند برابر قیمت واقعی در فروشگاه فردوسی میفروخت و سود زیادی به جیب میزد.
ملیحه نعیمی هم با وارد کردن اتومبیل از کویت و نپرداختن حق گمرکی سود سرشاری میبرد. ورود و فروش مواد مخدر هم تجارت پرسودی بود که از طریق ارگانهای نظامی بهخصوص ژاندارمری صورت میگرفت و در کنار اشرف پهلوی، حمیدرضا، محمودرضا و غلامرضا پهلوی فرماندهان ژاندارمری از جمله اویسی و خسروانی هم ثروتهای کلانی را از این طریق به جیب میزدند. حتی سردار فاخر حکمت، رئیس مجلس شورای ملی که مصونیت دیپلماتیک داشت، با ماشین شخصی خود از جنوب به تهران تریاک حمل میکرد و در تهران میفروخت! به دلیل وجود اویسی و خسروانی در ژاندارمری مرزهای کشور به روی کاروانهای مواد مخدر باز بود و در داخل کشور هم این محمولهها به نفع اشرف و برادرانش ضبط و فروخته میشدند.
خسروانی در فرماندهی منطقه یک مرکزی با قاچاقچیان همکاری میکرد و از طریق تجارت موادمخدر ثروت زیادی به دست میآورد، از جمله قاچاقچیان معروفی که با خسروانی همکاری میکردند، احمد راهآهنی بود که از ترکیه تریاک وارد میکرد و در این تجارت با خسروانی شریک بود. خسروانی با دریافت رشوه از قاچاقچیها آنها را با محمولههای بزرگ آزاد میکرد.
قمارباز حرفهای
یکی از سرگرمیهای عمده خسروانی و همسرش قمار بود و یکی از معروفترین جلسات قمار در منزل او برگزار میشد و وزرا، وکلا و مسئولان عالیرتبه کشور در آن شرکت میکردند و میلیونها تومان رد و بدل میشد. یک بار خسروانی که مبلغ سنگینی را باخته بود، به زور اسلحه پول خود را پس گرفت و کار به دعوا و جنجال کشید و ساواک مجبور شد دخالت کند.
خسروانی زندگی خود را روی قمار گذاشت و این موضوعی بود که همسرش هم از آن گله داشت.
_______________________
دوستان ببخشید بخش نظرات بستم ....ممکن بحث به حاشیه های ناخواسته کشیده بشه...با تشکر