طرفداری | سن 34 سالگی، زمان مناسبی است تا فوتبال دوستان بریتانیایی، بیشتر با تیاگو سیلوا آشنا شوند. بر کسی پوشیده نیست که سیلوا این روزها در باشگاه بسیار ثروتمند پاری سن ژرمن بازی میکند. باید قبول کرد او به پایان دوران بازیگری خود نزدیک میشود اما هیچ چیز باعث نشده ذره ای از کیفیت و قدرت این بازیکن کاسته شود.
نزدیک به یک دهه است که تیاگو سیلوا را به عنوان یکی از برترین مدافعان جهان میشناسیم. نمایش های بی نظیر او در میلان از اذهان پاک نشده است. فرانکو بارزی، اسطوره روسونری را که میشناسید؟ او در مورد سیلوا جملات بسیار زیبایی گفته بود: «دوست دارم سیلوا برای سالیان سال در میلان بماند. بازیکنی که نشان داده کیفیت فوق العاده زیادی دارد و برای آینده باشگاه مهم محسوب میشود. تشخیص اینکه در کجا میتواند خودش را اثبات کند بسیار سخت است زیرا اصلا نیازی به اثبات خودش ندارد.»
او عضوی از تیمی بود که پیش از یوونتوس، قهرمان اسکودتو شد. در پارک دو پرنس به 19 عنوان قهرمانی رسیده و اخیرا قهرمانیاش با برزیل در کوپا آمریکا از یادها نرفته است. جنبه هایی از زندگی سیلوا را هیچ کداممان نمیدانیم. مثلا در پنج سالگی، پدرش او را ترک کرد. سیلوا در کودکی ثبات چندانی در زندگی اش نداشت و در تیم های بوتافوگو، اولاریا، فلامینگو و مادوریرا بازی کرد تا اینکه توسط بارسلونا (نه، نه، منظور آن بارسلونا نیست) به خدمت گرفته و برای پست هافبک دفاعی مناسب دیده شد.
از بارسلونا هم جدا شد تا در اسپورته کلاب، کم کم به کارنامه خود سر و سامانی دهد. دو نفر قرار بود در حق سیلوا بزرگی کنند؛ ژرژ مندس، سوپر ایجنت دنیای فوتبال و ایوو وورتمن، مربی برزیلی. وورتمن، عضوی از تیم ملی برزیل در کوپا آمریکا 1975، به قدرت رهبری و دفاعی سیلوا پی برد و از او در کنار نالدو، مدافعی که قرار بود به وردربرمن برود، استفاده کرد. با مهارت های فردی و قدرتی که سیلوا از خود نشان داد، طولی نکشید بزرگان اروپا به سراغش آمدند.
به لطف ارتباطات مندس، در انتقالی 2.5 میلیون یورویی به تیم پورتو ملحق شد. او که به عنوان بخشی از پروژه بازسازی تیم پس از جدایی ژوزه مورینیو به خدمت گرفته شده بود، اکثر دورانش را در تیم دوم پورتو سپری کرد و حتی یک بازی هم برای تیم اصلی انجام نداد. سیلوا که بارها به خاطر علائم بیماری آنفولانزا به تیم پزشکی پورتو شکوه کرده بود، با اصرار سران باشگاه به صورت قرضی به دینامو مسکو فرستاده شد؛ جایی که قرار بود دوباره با وورتمن همکاری کند.
در مصاحبه با بلیچر ریپورت، وورتمن از خاطرات دیدار مجدد با سیلوا میگوید. «وقتی در روسیه او را دیدم، نابود شدم. به سختی تیاگو را شناختم. کاملا دفرمه شده بود و به نظر میرسید کلا داغون شده است. چند کیلوگرم از دست داده بود. بعدها فهمیدم به خاطر دارویی است که مصرف کرده است. واقعا نگرانش بودم.» سیلوا بدون پشت سر گذاشتن تست های پزشکی قراردادش را امضا کرد. شاید اگر پزشکان بیماری او را زودتر تشخیص میدادند، او دچار اینهمه سختی نمیشد. بالاخره پس از بدحالی در تمرینات پیش فصل، او مورد معاینه قرار گرفت و مشخص شد او بیماری سل دارد.
سل بیماری خطرناکی است که علائمی شبیه آنفولانزا دارد: تعریق شبانه، حالت تهوع، لرز، درد در قفسه سینه، کاهش وزن، خستگی شدید و سرفه های مداوم. در واقع از هر سه نفر در جهان، یک نفر به این بیماری مبتلا میشود که آمار بسیار بالایی است و تشخیص آن زمان میبرد. این بیماری به راحتی منتشر میشود و میتواند روی ریه ها تاثیر بگذارد. این بیماری از آن هایی است که در کشورهای در حال توسعه بیشتر درصد شیوع دارد. در جاهای فقیرنشین هم بیشتر رخ میدهد. موضوع عجیب تر، این بود که تیاگو سیلوا، جوانی 20 ساله و ورزشکاری آماده به این بیماری مبتلا شده بود و شش ماه بود که پزشکان تشخیص نداده بودند!
او در اتاقی بسیار کوچک که یک دوش و یک یخچال داشت، برای مدتی طولانی حبس شد. پزشکان اجازه نمیدادند از آنجا خارج شود زیرا بیماری در ریه اش انتشار یافته بود و نیاز به جراحی داشت. وورتمن آنچه پزشکان به او گفته بودند را بازگو میکند: «آن ها به من گفتند یک سوراخ در ریه تیاگو وجود دارد و اینکه نباید انتظار داشته باشم او به تمرینات برگردد. شاید تیاگو دیگر نمیتوانست فوتبال بازی کند.»
سیلوا برای ماه ها نتوانست توپ را لمس کند. نزدیک یک سال در بیمارستانی در روسیه در بستر بیماری بود و فقط میخواست این کابوس هرچه سریع تر تمام شود. مادرش بالاخره وارد عمل شد و پسرش را به پورتو بازگرداند. کابوس برای سیلوا به پایان آمده بود و در پرتغال، نوید روزهای خوب از راه رسیده بود. آنچه قرار بود یک درمان 12 هفته ای باشد، یک سال طول کشید!
سیلوا به برزیل و فلومیننزه بازگشت و در کنار وورتمن به روزهای خوبش بازگشت. او لقب «هیولا» را به خاطر نمایش های فوق العاده اش به دست آورد. او در حالی فلومیننزه را ترک کرد که لقب «بهترین مدافع برزیل» را یدک میکشید. سیلوا قرار بود به ایتالیا و میلان برود و کنار الساندرو نستا بازی کند. او با تجربیات فوق العاده ای که از نستا کسب کرد، به یکی از بهترین مدافعان جهان تبدیل شد. مشخصا قهرمانی اسکودتو و سوپرکاپ، به نفع او شد. پاری سن ژرمن که به تازگی در آغاز راهی بزرگ بود، سیلوا را با رقم 42 میلیون یورو به خدمت گرفت. او در این کشور هر جامی که تصورش را میکنید، بالای سر برد.
تیم ملی برزیل، برای سلوا آزمونی سخت بود. در جام جهانی 2014، آن ها با تحقیر مقابل آلمان از دور رقابت ها کنار رفتند. البته مشکلات در دور یک هشتم نهایی شروع به بروز دادن خود کرده بود. بازی مقابل شیلی با تساوی 1-1 به پایان رسید و سیلوا حاضر نشد در ضربات پنالتی، ضربه بزند. بعدها این موضوع علنی و موج انتقادات به سمت سیلوا روانه شد. بسیاری قدرت رهبری وی را زیر سوال بردند.
در مرحله یک چهارم نهایی، او بزرگترین اشتباه را مرتکب شد. با دریافت کارت زرد برابر کلمبیا، خودش را از حضور برابر آلمان محروم شده دید و همین علتی شد تا رسانه های برزیلی، در بالاترین حد به انتقاد از سیلوا بپردازند. برخی اعتقاد دارند شاید اگر سیلوا برابر آلمان حضور داشت، آن فاجعه رخ نمیداد. برای بسیاری، غیبت او از غیبت نیمار بدتر بود. تیاگو سیلوا ناامید شده بود. شاید احساس میکرد لایق احترام بیشتری است.
بیتوجه به تمام اتفاقاتی که در جام جهانی 2014 رخ داد، سیلوا قدرت و ارائه ذهنی خود را به تمام جهانیان ثابت کرده است. قدرت و اراده او، بالاتر از تصورات تمامی منتقدانش است و حقیقت را بخواهید، او لایق احترام بیشتری است. تیاگو، بارها و بارها ثابت کرده تسلیم شدن معنایی ندارد. چیزی که زمانی غیرممکن تصور میشد، به دست سیلوا ممکن شد. ریکاوری از بیماری سل، چیزی نیست که بتوان ساده از کنارش رد شد. تیاگو سیلوا شایسته احترام تمام جامعه فوتبال است.
به قلم Matthew Gibbs برای وبسایت Thesefootballtims