طرفداری- لازم نیست شما او را به یک فوتبالیست حرفه ای تبدیل کنید. بیشمار هستند کودکانی که هر شب تحت پوشش فوتبال میخوابند و خواب قهرمانی در فینال یک مسابقه را میبینند. هرچند تعداد ناچیزی از آنها این رویا را در عالم واقعیت تجربه میکنند. به گفته مایکل کالوین، نویسنده آکادمی معتبر فوتبال No Hunger In Paradise، از بین پسرانی که در سن نه سالگی وارد آکادمی فوتبال می شوند ، کمتر از 1٪ قادر به کسب درآمد از این بازی میشوند. علاوه بر آن، فقط 180 نفر از 1.5 میلیون بازیکنی که در سطوح مختلف فوتبال پایه در انگلیس بازی می کنند به لیگ برتر میرسند. این یک میزان موفقیت برابر با 0.012٪ است. مهم نیست شما در انگلیس باشید یا السالوادور یا اتیوپی. این اعداد و نسبت ها تغییر نمیکند. به عبارت دیگر قرار نیست شما به یک فوتبالیست حرفه ای تبدیل شوید.
1-رئال مادرید؛ یک درصد شانس موفقیت
یکی از معدود افراد موفق در این مسیر سخت، ایکر کاسیاس، اسطوره رئال مادرید است که یکی از کسانی بود که پیراهن آستین کوتاه را برای دروازه بانان مد کرد. کاسیاس محصولی از لافابریکا بود و مسیر سنتی کاستیا تا تیم اصلی را با سرعتی باورنکردنی طی کرد. ژوئن 1990 بود که رئال مادرید اعلام کرد می خواهد از بچه های متولد سال 1981 تست بگیرد. ایکر نیز به مانند کودکان هم سن و سالش به رئال رفت، تست داد و چندین ماه منتظر جواب ماند. ایکر همیشه درون دروازه می ایستاد. معمولا عادت نداشت که بخواهد در پست های جلوتر بازی کند. او از میان تیرک های دروازه تکان نمی خورد. کاسیاس از همان کودکی، عاشق فوتبال و به خصوص گلری بود. خودش در این باره می گوید:
وقتی کودک بودم، تمامی بچه ها دوست داشتند، گل های زیبا بزنند؛ اما من دوست داشتم از ورود توپ به دروازه جلوگیری کنم.
کاسیاس اولین و مهم ترین مرحله را پشت سر گزاشت. آزمونی که کمتر از یک درصد در آن موفق میشدند. کاسیاس به آکادمی رئال پیوست و تا سال 1998 و هفده سالگیش در آکادمی رئال مشغول به آموزش و بازی بود.
2-رئال مادرید؛ راه صد ساله در یک شب
دروازه بان ها قرار نیست در 18 سالگی اولین بازی خود را در لیگ قهرمانان اروپا انجام دهند اما این دقیقا همان کاری بود که ایکر انجام داد. آن هم فقط سه روز پس از نشان دادن خودش به دنیای فوتبال با صورت ورم کرده اش در لالیگا، ناگهان چشم باز کردند و دیدند که نه خبری از ایلگنر است و نه کانیزارس. کاسیاس جوان برای بازی با روزنبرگ انتخاب شد. سید لاو، کارشناس فوتبال اسپانیا که ارتباط نزدیکی در آن زمان با باشگاه رئال داشت در توصیف کاسیاس پس از این اتفاق گفته بود که انگار دانش آموزی برنده قرعه کشی شده باشد. گذشته از رفتارهای كودكانه، والدین وی از خبر فراخوانده شدن پسرشان خوشحال بودند و همه تلاش خود را انجام میدادند تا بر استرس غلبه کند. با این حال، حتی آنها نمی توانستند پیش بینی کنند که وی تا سن 20 سالگی قهرمان دو بار قهرمان اروپا شود. با تبدیل شدن به جوانترین دروازه بان تاریخ در لیگ قهرمانان اروپا (رکوردی که در سال 2017 مایل سویلار از تیم بنفیکا آن را شکست) کاسیاس به سرعت در حال ساختن یک پادشاهی برای خود بود و همزمان تحسین هایی که از شخصیت وی میشد:
من نمی خواهم فقط به عنوان دروازه بانی خوب از من یاد شود.
و همینطور هم شد. بدون ریا و دو رویی. صاف مانند آب سواحل ریو مانزاناورس.
رئال مادرید تیمی نیست که هرکسی بتواند به راحتی برای آن بازی کند اما کاسیاس قبل از 20 سالگی به دروازه تیم رسید. دستکش های ایکر به سرعت نیرو میگرفتند هرچند هنوز هم ایلگنر شماره یک بود. فقط 19 شمع روی کیک تولدش وجود داشت که با رئال قهرمان اروپا شد. دو فصل بعد، کاسیاس دوباره پادشاه قاره بود اما متفاوت تر. 15 می 2002 در همپدون پارک گلاسکو، بازیای که قرار نبود بازی کند اما به مهم ترین بازی عمرش تبدیل شد. مصدومیت سانچز در 20 دقیقه پایانی فینال مقابل بایر لورکوزن و کاسیاسی که قهرمانانه پیروزی 2-1 تیم خود را در امان نگه داشت.
3-اسپانیا؛ شماره یک لاروخا برای او بود. لامپ فقط وسیله بود!
همانطور که در آغاز کارش در رئال مادرید اتفاق افتاد، سرنوشت کاسیاس با تیم ملی به دور از شانس نبود. قبل از سوت آغازین جام جهانی 2002، در اردوی اسپانیا یک حباب لامپ روی پای سانتیاگو کانیزارس میشکند و کاسیاس شماره یک اسپانیا میشود. البته کاسیاس خاطرنشان کرد که این یک اتفاق بد برای گلر والنسیا بود و من مطمئنا خوشحال نیستم که جز این هم از او انتظار نمیرفت. کاسیاس گفت:
این یک اتفاق بد بود و من مطمئنا خوشحال نیستم. اکنون ریکاردو، پدرو کونترراس و من هستیم و هر کدام میتوانیم بازی کنیم.
در حقیقت کاسیاس بیش از حد فروتن بود. چرا که ریکاردو و کونترراس که به ترتیب در وایادولید و مالاگا بازی میکردند، هیچکدام قابل قیاس با دروازه بان رئال مادرید نبودند. شماره یک لوس بلانکوس کاملا آماده بازیهای ملی بود. کاسیاس از فرصت به وجود آمده استفاده کرد، یک نمایش فوق العاده برابر ایرلند و لقب "سن ایکر" که اولین بار پس از آن مسابقه به او داده شد. پس از آن کاسیاس عادت به بردن عناوین داشت. کلکسیون افتخاراتش در اسپانیا شامل دو قهرمانی اروپا و یک جام جهانی است. چیزی که برای خودش و برای هر کسی که کاسیاس را می شناسد حیرت انگیز نیست. شگفتی فقط برای یک فوتبالیست معمولی است که کسی از او انتظاری ندارد و حتی با نامطلوب ترین شرایط ممکن هم راضی است. بعد از رائول، کاپیتان بزرگترین نسل اسپانیا شد. ده سال از رقابت او با دروازه باانان درجه دو مالاگا و وایادولید گذشته است. سال 2012 و دلداری به نگهبان هم تراز ایتالیایی در فینال یورو و زنگ های کلیساهای لاروخا که حالا برای او نواخته میشدند. کسی که ده سال قبل لامپی شکسته چیزی که از ابتدا برای او ساخته شده بود را زودتر به دستش رساند.
4-رئال مادرید؛ اگر توپ راموس گل نمیشد؟
در دوراهی کاسیاس-مورینیو پیدا کردن هوادار رئال که انتخابش مورینیو باشد به سختی پیدا کردن کوسه در بیابان تابرناس بود. قدیس بزرگ، نیمکت نشین دیگو لوپز شدن و حرف های نابخردانه رئیس را با آرامش پشت سر گذاشت. سال بعد پس از دوازده سال به فینال لیگ قهرمانان اروپا رسیدند. رئال مادرید با کاسیاس و بدون مورینیو در چند سانتی متری لادسیما. یک خروج اشتباه در همان ابتدای بازی از کاسیاسی رمق گذشته را نداشت و گل اول برای اتلتیکو. یک لحظه تصور کنید ضربه سر راموس در ثانیه 92:48 به گل تبدیل نمیشد؟ آنوقت کاسیاس بود و کولاک انتقادات ستون نویسها، نیشخند دوستان سابق، تمسخر رقیبان و هو شدن توسط سانتیاگو برنابئو نشین های مشکوک، یک سال زودتر از موعد مقرر و لادسیمایی که محقق نمیشد و همه میگفتند تقصیر کاسیاس بود. اما خدا "سن ایکر" را دوست داشت. بجای همه موارد گفته شده جام قهرمانی بود که سهمش شد. رویای لادسیما در حال سیزده ساله شدن بود، ولی سر طلایی سرخیو راموس، یک پرواز با شکوه در دقیقه 92 و تحقق رویا. رئال به بازی، به فینال و به دسیما بازگشت. وقتی دقیقه 120 به پایان رسیده بود، اسکوربورد نتیجه 4 بر 1 را نشان می داد و این یعنی دسیما بر روی دستان سن ایکر بالا خواهد رفت.
5-پورتو؛ از گور برخاسته
حق کاسیاس و سبک بازیاش بیش از عدالت تماشاگران بود. گویی مهارتهای نادر و فراوان او کافی نبودند. چابکی، سرعت و مچ دست آهنینش ناکافی بودند. هوادار مدام وسوسه میشود بت های بیشتری را جستجو کند. آن هم با وجود 16 فصل حضور در تیم و بیش از 700 بازی و 5 قهرمانی لالیگا. گنج نگهبان رئال به پورتو رفت. زمان حضور او در رئال به پایان رسیده بود و در نهایت بر خلاف خواستهاش به باشگاه دیگری عزیمت کرد. روزی که کاپیتان پس از 25 سال رئال را با اشک و اندوه ترک می گفت و رهسپار تیمی دیگر به غیر از رئال می شد. اشکهای وی درهنگام سخنرانی درکنفرانس مطبوعاتی توجه بسیاری از رسانه ها را به خود جلب کرد. ایکر از روز قبلش دیگر بازیکن رئال مادرید نبود. فقط نمیخواست بی خداحافظی رفته باشد. مارکا برای قدیسی که 16 سال درون دروازه رئال مادرید این تیتر را زد:
قهرمانان هم می گریند
گویی ناراحتی قلبیاش به خاطر همین ترک معشوق بود. پس از گذشت 5 روز که دست در دست با همسرش از بیمارستان مرخص شد، گفت که درک میکنم خوش شانس بودم. بله. سن ایکر این مخمصه را هم پشت سر گذاشت. با یا بدون این بیماری دیگر به بازنشستگی نزدیک شده بود. هدف بعدی او ریاست فدراسیون فوتبال اسپانیا است. دردسرهای جدید، چالش هایی از نوع دیگر و کسی چه میداند، شاید هم خوش شانسی های مطلوب و مثبتی که او را به چیزی که شایسته اش است برساند.