💎 قبل از کامنت دادن با دقت متن رو کامل بخونید 💎
💯سولشایر: در یک بازی تیم ملی در سال ۱۹۹۵ که جیم رایان مشغول تماشای بازی رونی جانسون بود و مارک مک گی هم کنار او نشسته بود، من خوب بازی کردم و دو گل به ثمر رساندم.
💯پس از آنکه من آن دو گل را زدم جیمی به مارک گفت: فرد مد نظرم را پیدا کردم. ما باید سریع و تند و تیز باشیم. فکر میکنم فرد دیگری از تیم دیگری هم به او علاقه مند باشد. تمام داستان همین بود.
💯 تیم های لیورپول و بایرن چقدر برای جذبت تلاش کردند؟ از آنها پیشنهاد دریافت کردم، تمایل داشتن که مرا به خدمت بگیرند. اما من نمیخواستم تاریخ را عوض کنم. فقط یک انتخاب برایم وجود داشت آن هم منچستریونایتد بود، وقتی از سوی باشگاه یونایتد بامن تماس گرفته شد دیگ نمیتوانستم به تیم دیگری فکر کنم.
💯اوله: سران مولده از من خواستند تا به دفترشان بروم. ما این پیشنهاد را دریافت کرده ایم. خود تو مایلی؟ من گفتم بله میخواهم به منچستریونایتد بروم این کار را برایم تمام کنید. آنها قرار بود روزهای آتی به تعطیلات بروند. مارتین ادوارد هم قرار بود به تعطیلات برود بنابراین باید روز بعد کار را تمام می کردیم.
💯جت شخصی آنها به دلیل مسائل فنی فرستاده نشد بنابراین آنها این موضوع را به ما اطلاع داده و جت دیگری را برای فرستادن به دنبال من اجاره کردند. پیش ازملاقلات رییس من عصبی و مضطرب بودم چون همیشه ترس دارید که جمله اشتباهی بگویید و این گونه نخستین تاثیر اشتباه شما توسط سرمربی تذکر داده شود.
💯در الدترافورد جلسه مان را برگزار کردیم الکس فرگوسن به من گفت: تو در 6 مال اول در تیم رزرو به میدان خواهی رفت. بعد شاید اگر خواستیم و نیاز بود پس از کریسمس تو را به تیم اصلی خواهیم آورد در نگاه اول کمی توهین آمیز بود اما من آن را پذیرفتم چون میخاستم فقط برای منچستریونایتد بازی کنم و ترجیح دادم برای فیکس شدن سریع انتخاب دیگری نداشته باشم، انتخابم درست بود این بهترین تصمیم زندگیم بود چون اگر جور دیگر رقم میخورد افتخارات الان را در کارنامه نداشتیم