خب دوستان بنده از امروز سری داستان فوتبالیست ها رو شروع کردم و امیدوارم در ادامه هم بتونم نظر شما رو جلب کنم.
گولیت برخلاف اکثر فوتبالیست ها در خانواده ای متوسط و نسبتا مرفه رشد کرد.پدرش استاد اقتصاد بود و همراه با پدر فرانک رایکارد از سورینام به هلند مهاجرت کرده بود. پسران این دو نفر دوستان صمیمی بودند و در دهه 80، در میانه ی زمین میلان قدرتمند رشد کردند.
وقتی گولیت در آیندهوون بود، سه برابر دستمزدش را به او پیشنهاد دادند تا به میلان بپیوندد. او و مارکو فان باستن با این تیم قرارداد بستند تا جای خالی ری ویلکینز و مارک هتلی را پر کنند. آسیب دیدگی باعث شد فعالیت رود گولیت در میلان به درازا نکشد و بعد از مدت کوتاهی حضور در سمپدوریا( و یک بازگشت کوتاه به میلان) ، در سال 1995 به چلسی رفت. یک سال بعد رود گولیت تبدیل به بازیکن - مربی تیم شد و توانست جام حذفی را به دست بیاورد. این اولین دستاورد چلسی بعد از 26 سال بود. اما کمی بعد رییس باشگاه ، کنی بیتز، که حس میکرد گولیت زیادی خودبزرگ بین است، او را اخراج کرد.
گولیت نتوانست موفقیت دوران بازی خود را در دوران مربیگری هم تکرار کند ام رسانه ها یک فرصت کاری تازه به دستش دادند در جریان کار به عنوان کارشناس تلویزیونی BBC در یورو1996 ، گولیت عبارت « فوتبال جذاب» را باب کرد؛ کلمه ای که اگر از دهان هر کارشناس دیگری در می آمد ، آنقدر محبوب و رایج نمی شد.
برای اثبات دانش عظیم رود گولیت درباره ی فوتبال همین بس که او کتابی با عنوان «چه طور فوتبال تماشا کنیم» منتشر کرده است. تجربیاتی که او در عرض 40 سال بازی،مربی گری و کارشناسی در تلویزیون به دست آورد،همه در این کتاب خلاصه شده تا بینندگان بتوانند فوتبال را بهتر بفهمند.حق هم همین بود، کسی که جیسون مک آتیر باشد باید هم دانش خود را به این شکل با دیگران به اشتراک بگذارد.
عجیب است اما در این کتاب فصلی با عنوان «چه طور دو دقیقه مانده به بازی ، تلفن همراه خود را چک کنیم»، یا «صحبت با هم تیمی درباره ی کار، بوکس، یا عناصر مهم و تاثیرگذار در یک صبحانه ی خوشمزه»، یا «بررسی سر فرصت این نکته که آیا تمامی مشکلات امروزی فوتبال مربوط به زیر پیراهنی می شود یا نه» وجود ندارد. احتمالا او زیرکی به خرج داده و این نکته ها را برای جلد دوم کتاب کنار گذاشته است؛ کتابی که رود گولیت در آن هوشمندی خود را یک بار دیگر به نمایش خواهد گذاشت ، هوشی که بعضی از ما فقط می توانیم آرزویش را داشته باشیم.
گولیت شخصیتی برجسته در تیم فوق العاده موفق میلان در اواخر دهه 80 بود و با کاپیتانی او ، تیم دو بار متوالی جام باشگاه های اروپا را به دست آورد؛ از طرفی، سال 1988 گولیت توانست جام قرمانی اروپا را برای هلند بالای سر ببرد. او به این مشهور بود که در هرجای میانه ی زمین می تواند بازی کند؛ از موقعیت مهاجم دوم جلو کشیده گرفته تا آن انتهای زمین به عنوان سوییپر.
در ابتدای فعالیت خود، گولیت در کنار یوهان کرایف در فاینورد بازی می کرد و درس های ارزشمندی را درباره ی تعدل، استفاده از فضا و روش صحیح بحث و مشاجره از او یاد گرفت. تمامی این نکات در فوتبال او تاثیر داشتند و وقتی خودش به سراغ مربیگری رفت، آنها را به فوتبالیست های جوان نسل بعد انتقال داد. با اینکه افتخارات زمان مربیگری او به پای دوران بازی اش نمی رسد اما گولیت دستیار دیک آدووکات، مربی تیم ملی هلند هم بود؛ همان مربی ای که درشروع جام جهانی 1994، گولیت با او اختلاف نظر پیدا کرد و به همین دلیل تیم را گذاشت و رفت.