الهه نازچرا نباید خوشحال باشم از این خبر ؟ شش سال پیش رفتم تست فوتبال یه باشگاه دادم (خیلیم مشهور). قبول شدم، واس ورودی اون موق بیست تومن ازم خواستن( به نوعی رشوه حساب میشد). پنج ماه تمرین میکردیم خیلی کم بهم بازی میداد خیلی. به مربیمون گفتم بازی و دیدی که من دارم از بازیکنی که بجای من بازیش میدی خیلی بهتره (هافبک وسط بودم). گفت کم کم واردت میکنم نگران نباش. دو ماه دیگه هم گذشت باز همین اش و همین کاسه بود. هر سه یا چهار بازی یه پنج شش دقیقه ای منو میفرستاد بازی کنم. تازه همونجوریشم اونطور که یادمه سه تا پاس گل ثبت کرده بودم ( تازه اونم پاس در عمق بود هدا بالا سر شاهده ). آخر سر که خسته شدم قضیه رو به بابام گفتم. بابام با مربیم حرف زد. بعد یه هفته بابام گفت بهتره که ادامه ندی. گفتم چرا؟ گفت والا پسرم این مربیتون نود میلیون پول میخواد و منم ندارم که بدم. منم دقیقا هفت ماه بعدشم ادامه دادم که اخرش انقد رو نیمکت موندم تا از لیست تیم خط خوردم و اخراج شدم. (به شرافتم قسم مجموع پاس گل بیشتر از اون ساندیسی که بجای من بازیش میدادن داشتم با وجود اینکه ته تهش پنجاه شصت دقیقه بازی کردم) و هنوزم که هنوزه واس همه آشناها و اونایی که منو از نزدیک میشناختن سواله که چی شد اون همه استعداد فوتبالی نتیجه نداد...
در مجموع یک سال و چند ماه زندگیم تلف شد و اخرش هم رفتم شاگرد صافکاری شدم. فوتبالمون همینقد چرک و کثیفه. پس چرا من نباید از تعلیق فوتبال کشورم خوشحال باشم؟ خوشحالم و واقعا جیگرم خنک شد.