اختصاصی طرفداری - علیرضا محمد میهمان طرفداری بود و در خصوص اوضاع نابسامان پرسپولیس در زمان حضور وی در این تیم به صحبت پرداخت. وی اذعان کرد که پرسپولیس بسیار بد بسته شده بود و یکی از دلایل نتایج پرسپولیس همین موضوع بوده است. گفت و گوی علیرضا محمد با طرفداری را در ادامه تماشا کنید.
امروز خدمت یکی از دیگر از سرخابی های سابق پایتخت و مربی فعلی فوتبال، آقای علیرضا محمد هستیم، کسی که مدت ها سکوت کرده بود. آقای علیرضا محمد خوش آمدید. این شما و این مخاطبین رسانه طرفداری.
خدمت شما و مخاطبین سایت طرفداری سلام عرض می کنم. در خدمت هستم.
علیرضا محمد اکنون کجاست و به چه کاری مشغول است؟
پس از اینکه فوتبال را ادامه ندادم، یک سال خانه نشین بودم. سپس به کلاس مربیگری رفتم و دو مدرک لیسانس آسیایی (مدارک B و C آسیا) گرفتم. یک روز در خانه بودم که آقای محمد پنجعلی با من جهت حضور در تیم های پایه پرسپولیس تماس گرفت که همین جا از ایشان تشکر می کنم. اکنون دو سال است در آن جا مشغول هستم. خدا را شکر شرایط نیز خوب است.
مسائلی نیز در زمان حضور شما در تیم های پایه پرسپولیس پیش آمد. مثلا آقای سپهر حیدری همزمان می گفتند من مربی تیم های پایه باشگاه هستم. در این خصوص توضیح می دهید؟
نه این گونه نیست. من سال اول در تیم نوجوانان پرسپولیس حضور داشتم. سال دوم نیز زمانی که آقای اسماعیل حلالی از تیم های امید پرسپولیس استعفا دادند. سپس آقای منصور هاشمی سرمربی شدند و آقای حیدری مسئولیتی در آن جا نداشتند. آقای پنجعلی نیز از من خواست از نوجوانان به تیم امید بیایم. همه چیز خوب بود و تا هفته هشتم پیش رفتیم که آقای هاشمی نیز رفتند و آقای حیدری اضافه شدند ولی این گونه نبود که ایشان سرمربی باشند.
در زمان فوتبال تان، چه شد که به پرسپولیس آمدید؟
من سه سال در راه آهن بودم و از همان سال اول حضورم در راه آهن، پرسپولیس خواهان من بود ولی با وجود قراردادی که با راه آهن داشتم، در نهایت سال سوم به پرسپولیس پیوستم. آقای کاشانی از باشگاه پرسپولیس با من تماس گرفتند و من خدمت ایشان رفتم. به هر حال دوست داشتم به پرسپولیس بروم. در آن زمان نیز آقای افشین قطبی سرمربی باشگاه بود.
در کل پیوستن به تیمی که قهرمان شده، سخت است؟
بله صد در صد. یک تیم برای قهرمانی به شاخصه های زیادی نیاز دارد و پرسپولیس نیز در آن فصل شرایط مناسب را داشت.
شماره 2 را در پرسپولیس پوشیدید؛ شماره ای که بر تن مهدی مهدوی کیا بوده است.
من زمانی که فوتبال را شروع کردم، پیراهن شماره 2 را انتخاب کردم. به هر حال پستی که بازی می کنم، معمولا شماره هایش تک رقمی هستند و من چون فوتبالم را با 2 شروع کرده بودم، دوست داشتم در پرسپولیس نیز چنین شماره ای داشتم باشم. شماره 2، شماره سنگینی در پرسپولیس بود. البته سال اول، شماره 4 را بر تن کردم ولی در سال های بعد شماره 2 را پوشیدم.
نظر علیرضا محمد در خصوص افشین قطبی
رابطه علیرضا محمد با افشین قطبی چگونه بود؟
رابطه فوق العاده ای با یکدیگر داشتیم. ایشان نیز به فوتبال من بسیار اعتقاد داشتند. در زمان حضور ایشان در پرسپولیس من به تیم ملی دعوت شدم. اولین بازی ملی ام نیز برابر چین بود. شراط واقعا خوب بود. افشین قطبی توانایی های بسیاری داشت و نمی دانم چه شد که از پرسپولیس کنار رفت.
این صحبت که می گویند افشین قطبی فقط یک تیم داشت و با 11 نفر کار می کرد و به بقیه بازیکنان و نیمکت نشینان کاری نداشت، درست است؟
اکنون تمام مربیان می دانند که تیم نمی تواند با 11 بازیکن پیش برود. تیم نیاز به تعویض دارد یا ممکن است در زمین به مشکلی بربخورد. این مسئله به دید بازیکن و رسانه بستگی دارد و اکنون که وارد مربیگری شده ام، این چیزها را یاد گرفته ام. طبیعتا تمرکز مربی روی تیم اصلی و 11 نفرش بیشتر است زیرا می خواهد نکات فنی را از طریق آن ها در زمین پیاده سازد و بازیکن روی نیمکت یا سکو توانایی چنین کاری را ندارد. شاید مردم این گونه فکر کنند که مربی تمرکزش فقط روی 11 نفر است ولی این گونه نیست.
از هم دوره ای های شما شنیده ایم که در سال سوم حضور شما در پرسپولیس، زمانی که عباس انصاری فرد مدیرعامل باشگاه بود، تیم به صورت رفاقتی اداره می شد. آیا چنین چیزی وجود داشت؟
البته همه تیم ها در مجموعه خود با یکدیگر رفاقت دارند. شاید از لحاظ بسته شدن تیم این گونه اتفاق افتاده باشد زیرا فکر می کنم تیم در آن فصل خوب بسته نشد و به نوعی با مهره هایی که داشتیم، جنس مان جور نبود. پرسپولیس به نحوی بود که تیم های دیگر به راحتی در برابرش عرض اندام می کردند. واقعا پرسپولیس در آن فصل ضعیف بود. یعنی وقتی در زمین می رفتیم، مشخص بود زور تیم های دیگر از ما بیشتر است. بله زمان آقای عباس انصاری فرد آن تیم بسته شد که بسیار بد بود و اصلا حرفی برای گفتن نداشتیم. با وجود همین مسئله، به دلیل مدیریت و دیسیپلین آقای علی دایی توانستیم دو جام حذفی در آن فصل بگیریم. اگر مدیریت آقایی دایی نبود، همان دو جام را نیز نمی گرفتیم.
چرا تیم بد بسته شد؟ بازیکنانی که به باشگاه پیوستند با نظر چه کسی آمدند؟
من با وجود اینکه فقط اخبار را می شنیدم ولی برایم مشخص بود که تیم در حال بد بسته شدن است. مثلا تیم احتیاج به دفاع راست داشت ولی باشگاه دفاع چپ می خرید یا هافبک دفاعی نیاز داشت و هافبک تهاجمی جذب می شد. تیم ما جنسش جور نبود و کارش می لنگید. اکنون فوتبال یک بازی تیمی است و وقتی یکی از 11 نفر کارش را خوب انجام ندهد، روی عملکرد تیم تاثیر می گذارد. تیم آن فصل پرسپولیس 6-7 بازیکن این چنینی داشت که کارشان را در زمین انجام نمی دادند یا مثلا به یک باره 4 نفر در زمین ضعف داشتند. هرکجای تیم را درست می کردی، مشکل از جای دیگر بروز می کرد. واقعا اوضاع خراب بود.
چرا این اتفاقات رخ دادند؟ حال اگر یک یا دو بازیکن مشکل داشته باشند می توان گفت طبیعی است ولی اینکه نصف تیم به قول شما لنگ بزنند، قابل قبول نیست. چرا این گونه بود؟
دیگر نمی شد مشکلات را برطرف کرد زیرا تیم بسته شده بود و در نیم فصل نیز نمی توان راهکار مناسبی یافت. همان اتفاقات باعث شدند پرسپولیس از شکل خود درآید و آن نتایج بد را کسب کند. باز با وجود این مشکلات دو جام حذفی گرفتیم که آن نیز روی خلاقیت، نظم و مدیریت آقای دایی بود.
در زمان حضورتان در پرسپولیس، با کدام بازیکن بیشتر هماهنگ بودید؟
سال اول حضورم در پرسپولیس تیم قدرتمندی داشتیم و همه بازیکنان خوب بودند. با وجود آن بازیکنان باید بدون چون و چرا قهرمان می شدیم ولی آن قدر جابجایی مربی و مدیرعامل صورت گرفت که تیم اسیر حاشیه شد. علی کریمی، ایوان پتروویچ، ابراهیم توره، حسین بادامکی، مازیار زارع، پژمان نوری، علیرضا نیکبخت واحدی و ... از جمله بازیکنان آن تیم بودند. من سال های حضورم در کنار علی کریمی مخصوصا این که او هافبک سمت من بود، با او راحت و هماهنگ بودم. علی کریمی بازیکنی بود که شعاع دید بالایی داشت. حسین بادامکی و مرحوم هادی نوروزی نیز در سمت من که بازی می کردند، با آن ها خوب بودم.
از بازیکنان آن تیم، کسی است با که او همچنان در ارتباط باشید؟
بله با اکثر بازیکنان آن تیم در ارتباطم. محمد نوری، رضا نورمحمدی، شیث رضایی، میثاق معمارزاده و ... از جمله این افراد هستند.
در آن زمان بازیکنان پرسپولیس دو نفر دو نفر هم اتفاقی بودند. هم اتاقی شما در آن زمان کدام بازیکن بود؟
این هم اتاقیان مرتبا جابجا می شدند ولی می توانم نام علی کریمی، شیث رضایی، محمد نوری و رضا نورمحمدی را ببرم. هرچند که بیشتر از همه با علی کریمی هم اتاق بودم.
این اتفاق رخ داده بود که مثلا وقتی ترکیب تیم را ببینی، نام مدافعی را ببینی که از بازی در کنار آن بترسی و نگران باشی که تیم به مشکل بخورد؟
من خودم در زمین ترس نداشتم و همه نیز قبل از بازی یا علی می گفتند و به زمین می رفتند ولی کلا سال های حضورم در پرسپولیس مشکل بودند. در آن سال ها دردسر زیاد داشتیم ولی با توکل به خدا بازی می کردیم. به طور مثال می توانم بگویم در فوتبال امروز وظیفه مدافعان کناری کمک به حمله تیم است ولی مربیان ایرانی این مسئله را قبول ندارند. مثلا در فوتبال دنیا وقتی پشت مدافع راست خالی می شود، مدافع وسط سمت او یا هافبک دفاعی جایش را پر می کند ولی مربیان ما قبول نداشتند. می گفتند پست بازیکن خالی می شود و نباید نفوذ کند. اگر نفوذ نکند پس حمله کردن تیم چه می شود؟ پس هافبک در کناره ها چه بازیکنی را پیدا کند که به او پاس دهد؟ این طبیعی است که مدافع کناری باید در حملات شرکت کند و بازیکنان عقب تر باید پشت سر او را پوشش دهند. در پرسپولیس شرایط به گونه ای پیش آمد که این اتفاقات نمی افتادند ولی ما کار خود را با توکل به خدا می کردیم.
اسم نبردی ولی به نظر که دلت از مدافع پوششی در آن زمان پر است.
بله هرکس که بازی می کرد، کارش سخت بود. در آن سال ها شرایط به شکلی بود که هرکس به دنبال پوشش پست خود بود ولی فوتبال این گونه نیست و یک بازیکن باید بتواند پست چند نفر را پوشش دهد تا بتواند به فوتبالیست بزرگی تبدیل شود. بازیکن با خود می گفت من پست خود را پوشش دهم، کارم را کرده ام. شاید تماشاگر این را متوجه نشود ولی مربی و بازیکن حرفه ای متوجه این مسئله می شوند. مردم فقط نگاه می کنند ببینند چه کسی گل زده است ولی گلزنی فقط یک شاخصه از هزار شاخصه فوتبال است. ممکن است شما یک گلزن باشید ولی فوتبالیست توانمندی نباشید. فقط بلد باشید دم دروازه توپ ها را به گل تبدیل کنید. فوتبال شاخصه های مختلفی از جمله توپ گیری، پرس، اور لب، دویدن، میزان دوندگی و ... را داراست که فوتبالیست را کامل کرده و به سطح بالایی می رساند.
مصاحبه سامان خدائی با علیرضا محمد
ادامه دارد ....