شاید بسیاری از فوتبالی ها ندانند که مکتب شاهین بوشهر بیش از هفتاد سال قدمت دارد و پیش از این نیز عناوینی چون خلیج فارس،شهباز و تابان هر یک در بازه زمانی متفاوتی به این باشگاه ریشه دار فوتبال ایران اطلاق شده است
به گزارش طرفداری، شاهین در فصل ۱۳۹۸-۱۳۹۷ تحت هدایت محمود فکری موفق شد در پایان دور رفت خود را به عنوان مدعی نخست قهرمانی در رقابت های لیگ دسته اول معرفی نماید،موضوعی که پس از جدائی عجیب و غریب سرمربی فعلی استقلال در آن مقطع با عبدالله ویسی اتفاق افتاد و بوشهر صاحب نماینده ای دیگر در لیگ برتر شد.
بوشهری ها در فصل ۱۳۹۹-۱۳۹۸ و در ادامه داشتن سرمربیانی چون میشو کریستیشوویچ،مهرداد کریمیان و مهدی پاشازاده را تجربه کرده و در کنار دیگر نماینده بوشهر به لیگ یک سقوط می کنند.
سقوطی که منجر به تعطیلی کامل فعالیت های باشگاه می شود تا در لیگ یک نیز هیچ طرفدار یا کارشناسی رتبه در خوری را برای شاهین بوشهر در فصل پیش رو پیش بینی نکند اما عصر دیروز و به فاصله بیست و دو روز تا آغاز رقابت ها خبر معرفی فراز کمالوند به عنوان سرمربی جدید شاهین شوک بزرگی به رقابت ها وارد نمود.
فراز کمالوند که پس از سال ها مجددا دو فصل پیش به لیگ یک بازمی گردد،سابقه سه صعود به لیگ برتر را در کارنامه کاری خود دارد و حالا به واسطه تجربه کار در گل ریحان و آلومینیوم در آن فصل از شناخت قابل قبولی از این رقابت ها برخوردار است.
شناختی که پیش از آغاز کار در باشگاه کرجی به واسطه سال ها کار و تمرکز در لیگ برتر از این رقابت ها وجود نداشت و در کنار مسائل غیر فنی جاری در این باشگاه پر حاشیه و البته موضوعاتی دیگر از علل ناکامی وی در گل ریحان البرز به شمار می رود.
فراز کمالوند پس از شکست خانگی برابر قشقائی در کرج از سمت خود استعفا می دهد و در مصاحبه ای نداشتن انگیزه کار در لیگ یک را نیز به جمع دیگر دلایل این جدائی اضافه می کند.
اما نگارنده با اشراف دقیق در این زمینه می نویسد که اگر ذره ای از روحیه کاری و مدل شخصیتی سرمربی محبوب تراکتوری ها آگاه باشید باید بدانید که شاید بی انگیزی به قول خود وی از علل ناکامی فراز کمالوند در گل ریحان البرز باشد،اما هر ناکامی منجر به ایجاد انگیزه و جبران آن شکست نزد خود او می شود.
اما آن ها که فراز کمالوند را در آن مقطع و با استناد به آن مصاحبه شاید اشتباه بابت قبول پیشنهاد آلومینیوم سرزنش می کردند حالا باید متوجه چرائی کار کردن وی در اراک شده باشند که الحق و الانصاف در آن برهه زمانی حساس و پر حاشیه که بی ثباتی ها به یک انقلاب مدیریتی در این مجموعه منجر شد،عملکرد سرمربی پیشین صنعت نفت آبادان موفق بوده و در هفته های پایانی از صعود به لیگ برتر بازمانده و به عنوان چهارمی نائل آمدند که به اعتقاد بسیاری به دست آوردن شخصیت مدعی بودن در آن فصل بود که منجر به صعود اراکی ها در فصل گذشته شده است.
فراز کمالوند به لیگ برتر می رود و تعداد زیادی از شاگردان خود در گل ریحان و آلومینیوم را نیز با خود به پارس جنوبی می برد و انصافا حالا که به شناخت نسبتا مناسبی از لیگ یک دست یافته بود،بازیکنانی چون مهدی ترکمان و...را به عنوان چهره هائی جدید به سطح نخست فوتبال ایران معرفی می نماید.
فراز کمالوند اما حالا و در شاهین بیست و دو روز زمان دارد تا تیمی آبرومند را به قول خودش روانه مسابقات نماید اما ساده انگاری است قبول این موضوع که سرمربی پیشین پارس جنوبی که اشراف خوبی نیز بر بوشهر پیدا کرده است،پیشنهاد باشگاهی را در لیگ یک بپذیرد که به قول وی تنها برای آبروداری محیای حضور در این رقابت ها شود،چرا که از طرفداران این باشگاه ریشه دار و سرمربی جدیدشان که اتفاقا علاقه فراوانی به کار در چنین باشگاه های پرهواداری دارد،تحت هر شرایطی انتظاری به جز صعود نمی رود.
بیشتر بخوانید:
سکانس نخست؛ مس کرمان | بنویسید مدعی، بخوانید کهکشانی!
سکانس دوم؛ خوشه طلائی ساوه | سهراب در شهر انار چه می خواهد؟
سکانس سه؛ بادران تهران | دایی فرهاد و مرگ تدریجی یک رویا!
سکانس چهار؛ هوادار تهران | فوتبال تهران به هوادارش می نازد
سکانس پنج؛ نود ارومیه | نود را از شبکه ارومیه تماشا کنید!
سکانس شش-گل ریحان البرز | لطفا سکوت را رعایت فرمائید!
سکانس هفت، استقلال خوزستان | بیعت آبی های اهواز با خلیفه برای فتح لیگ برتر
سکانس هشت-فجرسپاسی شیراز | شیراز در هر فصلی تماشائی است،حتی به غلط!
سکانس نه-آرمان گهر سیرجان؛ جهاد نصر دیروز،آرمان گهر امروز!
سکانس یازده-رایکا بابل؛ کودتا در حوالی قلعه جادوگران!
سکانس ده-داماش گیلان؛ این داماش آن داماش نیست!
سکانس دوازده - قشقایی شیراز؛ قشقایی و دریافت تیک آبی در معرفی سرمربی!
سکانس سیزده-ملوان انزلی؛ رنسانس ملوان با پژمان،مازیار و فخرالدین!