به عنوان یک آرسنالی حسرت نوشتن در مورد سه چیز را داشتم ، هبرت چپمن ، قهرمانی درام ۱۹۸۹ آنفیلد وجورج گراهام ، در این مقاله راجب مرد اسکاتلندی صحبت می کنیم که بخشی از تاریخ مربیان اسکاتلند شود!
جورج گراهام در ۳۰ نوامبر ۱۹۴۴ در بارگدل در نزدیکی گلاسکو به دنیا آمد ، این مرد اسکاتلندی که بعد ها همچون بیل شنکلی و فرگوسن قدم در راه بزرگان مربیان انگلیس گذاشت ایتدا فوتبال خود را از سال ۱۹۶۱ در استون ویلا شروع کرد درخشش او موجب شود تا در سال ۱۹۶۴ به چلسی بپویندد ، گراهام در چلسی توانست در ۷۲ بازی ۳۵ گل بزند اما با سرمربی چلسی به مشکلاتی برخورد کرد و تصمیم به خروج از چلسی گرفت . او در سال ۱۹۶۶ به درخواست بریت می به آرسنال آمد ، بریت می قصد داشت جایگزینی برای جو بیکر پیدا کند که در آن سال ناتینگهام فارست رفت و تصمیم گرفت برای خرید گراهام، تامی بالدوین را به چلسی بفروشد تا چلسی را برای این انتقال راضی کند.
گراهام برای اولین بار مقابل لستر بازی کرد در بازی که آرسنال ۴ بر ۲ باخت ، گراهام به پیشرفت خود ادامه داد و در دو سال ۱۹۶۷ و ۱۹۶۸بهترین گلزن آرسنال شود
بریت می ( سرمربی وقت )تصمیم گرفت او را ازهافبک میانی تبدیل به هافبک نفوذی در کنار ردفورد در سمت راست شود و همین موجب شود تغییراتی در سبک بازی او ایجاد شود ، گراهام در دو سال ۱۹۶۸ و ۱۹۶۹ با آرسنال نایب قهرمان جام اتحادیه شود ، اما مهم ترین جام آرسنال در ان سال قهرمانی در جام نمایشگاه بود که بازی رفت آرسنال ۳ بر صفر از اندرلخت باخت اما این پایان داستان نبود و در هایبری با یک کامبک فوق العاده آرسنال ۳ بر صفر برد و در هایبری جشن اولین قهرمانی اروپای اش را گرفت . گراهام با آرسنال در ۱۹۷۱ توانست دبل کند در آن سال آرسنال توانست قهرمان لیگ انگلیس و جام حذفی شود . اوج درخشش او در فینال جام حذفی بود که گل اول ادی کلی او توپ را شوت کرد اما ادی کلی روی توپ تاثیر گذاشت تا گل به نام او ثبت شود و در نهایت با گل چارلی جورج آرسنال توانست قهرمان جام حذفی ۱۹۷۱ شود. با آمدن آلن بل او دیگر نیمکت نشین بود تا در سال ۱۹۷۴ تصمیم گرفت از آرسنال برود ، منچستر یونایتد ، پالاس و پورتمونث دیگر باشگاه های او بوده اند.
اما می رسیم به دوران مربیگری گراهام که با تفکرات خاص خود در این دوران بخش از تاریخ آرسنال را ساخت
گراهام در سال ۱۹۸۶ و در صدمین سالگرد باشگاه آرسنال به عنوان سرمربی انتخاب شود ، و در آن زمان شایعاتی مبتنی بر ورود او به منچستر یونایتد دیده می شود اما او آرسنال را دوست داشت و قصد ادامه حضورش در آرسنال را داشت و یک اسکاتلندی دیگر به نام فرگوسن هدایت یونایتد را برعهده گرفت ، حتی مدیران بارسلونا قصد جایگزینی گراهام با تری ونبل را داشتند و تیم ملی اسکاتلند هم برای او دعوت به همکاری داد که گراهام قبول نکرد و هدایت توپچی ها را قبول کرد.
آرسنال بعد از قهرمانی در جام حذفی ۱۹۷۹ دیگر نتوانست عنوان قهرمانی بدست آورد و نتوانست فصل قبل در ۵ تیم هم نبود و در ان سال ها لیورپول و منچستر یونایتد همه جام ها را تصاحب کرده بوده اند این کار را برای گراهام خیلی سخت کرده بود . گراهام تصمیم گرفت بازیکن جدیدی بخرد او تونی وودکوک و تامی کاتون را فروخت و همچنین بازیکنان جوانی همچون تونی آدامز ، و مارتین هایز را وارد تیم کرد تا نشان دهد که آینده نگری مثبتی دارد.
گراهام در اولین فصل حضورش به فینال جام اتحادیه رسید و آرسنال توانست لیورپول را ببرد و قهرمان شود، گراهام خط دفاع قدرتمندی را برای آرسنال درست کرده بود و با حضور لی دیلکسون و تونی آدامز و استیو بولد و وینتربورن ساختار دفاعی آرسنال عالی بود و گراهام در خط هافبک هم با تمرینات سخت گیرانه که انجام داد موجب بهبود عملکرد دیوید رکستل ، پل مرسون و مایکل توماس شود و در خط حمله آلن اسمیت حضور داشت که بیش از ۲۰ گل در فصل حضور او زد و عملکرد فوق العاده ای داشت.
بدون تردید مهم ترین خاطره حضور گراهام مربوط به فصل ۱۹۸۸_۸۹ می شود که آرسنال رقابت جذابی با لیورپول برای قهرمانی در لیگ انگلیس تشکیل داده بوده اند که در بازی آخر آرسنال در آنفیلد باید میهمان مرسی ساید می شود ، فاصله سه امتیازی آرسنال با لیورپول ۷۶ امتیازی ، امید کمی برای توپچی ها باقی گذاشته بود توپچی ها باید با ۲ گل لیورپول را می بردند و هر نتیجه ای دیگری برابر بامشاهده جشن قهرمانی لیورپول در آنفیلد می شود . در آن شب باشکوه آنفیلد آرسنال با گل اسمیت جلو افتاد اسکوربرد نتیجه ۱ بر صفر را نوشته بودند و هوادران آرسنال خوشحالی عجیبی می کردند ، لیورپول یکپارچه حمله شود و ایان راش ضربه زیبای زد که جان لوکیچ به خوبی مهار کرد ، بازی چند دقیقه بود که در وسط زمین جریان داشت با آن نتیجه بازهم لیورپول تیم قهرمان بود اما در دقیقه ۹۱ روی حرکت توماس و اشتباه مدافعین لیورپول آرسنال به گل رسید و درام ترین فصل تاریخ انگلیس شکل گرفت انگار توپچی ها وارد بهشت شدند و لیورپول در جهنم گیر کرده بود
قهرمانی آرسنال در آنفیلد در سال1989
گراهام با آرسنال نمی توانست در مسابقات اروپای به دلیل محرومیت یوفا به خاطر حادثه هیلزبورر شرکت کند.
در سال ۱۹۹۰ گراهام دیوید سیمن و آندرس لمپار را برای آرسنال خرید ، گراهام با تاکتیک فوق العاده اش توانست بازهم قهرمان لیگ انگلیس در فصل ۱۹۹۱ شود و لیورپول که فصل قبل توانست قهرمان شود در این فصل بازهم لیورپول و آرسنال برای قهرمانی می جنگیدند ، در همان فصل آرسنال به نیمه نهای جام حذفی هم رسید که در بازی با دشمن و رقیب تاتنهام با درخشش گری لینکر در آن بازی باخت و نتوانست به فینال برسد ، پس از نایب قهرمانی لیورپول شایعاتی در رسانه های انگلیس شنیده شود که گراهام برای فصل آینده جایگزین کنی داگلایش سرمربی لیورپول می شود ولی خود گراهام به این شایعات توجه نمی کرد و علاقه ای به حضور در لیورپول نداشت تا اینکه گریم سونس سرمربی لیورپول انتخاب شود.
در بهار ۱۹۹۱ گراهام ، ایان رایت را از کریستال پالاس خرید کسی که سومین بازیکن تاریخ پالاس از نظر گلزنی محسوب میشود، در آن فصل آرسنال با گراهام بعد از ۱۲ سال دوباره میتوانست در اروپا بازی کند اما در نیمه نهای نتوانست بنفیکا را ببرد و به فینال برسد ، فصل برای توپچی ها خوب پیش نرفت و در جام حذفی هم در راند سوم حذف شدند و در لیگ هم با رتبه چهارم و فقط توانست کسب سهمیه اروپا کند ، هودران از آن شرایط راضی نبودند و از نتیاج تیم عصبانی بودند.
گراهام تصمیم گرفت تاکتیک تیم را عوض کند و ساختار دفاعی تیم را قوی تر بسازد و رایت در تیم نقش مهمی پیدا کرده بود ، آرسنال در فصل ۱۹۹۲_۹۳ توانست به نیمه نهای جام حذفی برسد و در انجا با تک گل آدامز برنده شود و در فینال توانستند شفیلد ونزدی در بازی تکراری ببرد و قهرمان جام حذفی شود ، گراهام با آرسنال به فینال جام اتحادیه هم رسید و باز هم با شفیلد ونزدی بازی داشت که آرسنال توانست قهرمان اتحادیه هم شود و دبل کرد.
گراهام در فصل بعد هم با آرسنال به فینال جام یوفا ۱۹۹۴ رسید که مقابل پارما قدرتمند آن سال ها بازی داشت و آرسنال با تک گل آلن اسمیت توانست برنده شود و بعد از ۲۴ سال قهرمان اروپا شود
کافی است نگاهی به ترکیب پارما کنیم تا متوجه قدرت تاکتیکی گراهام شویم اما بازهم عده ای از گراهام انتقاد می کردند جواب او روشن بود گراهام با جام ها جواب آنها را می داد
قهرمانی آرسنال در جام در جام اروپا سال1994
سیاست گراهام به قدری خوب بود که در آخر فصل یک میلیون پوند سود می کردند ، بازیکنان جوان می خرید و بازیکنانی که در فلسفه او جای نداشتند با قیمت خوبی به دیگر تیم ها می فروختد دیوید دین همه کارهای خرید بازیکن را با تصمیم گراهام انجام میداد و گراهام در این موارد خیلی سخت گیر بود.
گراهام خط دفاع قدرتمندی برای آرسنال تشکیل داده بود از تونی آدامز دوست داشتنی و لی دیلکسون تا وینتربورن و استیو بولد که این خط دفاع تا سال ها بعد به ارث گذاشته شود و نکته جالب اینکه در زمان ونگر این خط دفاع باقی ماند ونگر در این رابطه گفت:”چهار بازیکن خط دفاعی ما ، نیروی تیم ما هستند و اراده و قدرت آهنین انها موجب در حاشیه امنیت قرار گرفتن ما می شود”
زمانی که در سال ۱۹۸۶ گراهام سرمربی آرسنال شود این تیم ۲۰۰ هزار پوند مقروض بود یکی از نکات را در که با تشکر از قرارداد با بنگاه شرط بندی لیتل وودز، بازی های خوب در اف ای کاپ و سیاست بی رحمانه گراهام در فروش بازیکن، این باشگاه توانست فصل را با سود ۱ میلیون پوندی به اتمام برساند. اولویت گراهام برای به خدمت گرفتن بازیکنان ارزان و آوردن بازیکنان تیم جوانان به تیم اصلی بود که باعث می شد آن ها در شرایط سوددهی باقی بمانند. .
در پایان فصل ۱۹۹۵ او به دلیل نقش داشتن در انتقال چند بازیکن و کسب درآمد محکوم شود و دیوید دین تصمیم به اخراج او گرفت . لیدز و تاتنهام دیگر تیم های بوده اند که او مربیگری کرد
شاید رفتن او به رقیب و دشمن سنتی تاتنهام موجب عصبانیت طرفداران آؤسنال شودشاید به این خاطر طرفداران او را فراموش کرده اند به هرحال نفرت بخش جداناپذیری از این فوتبال است اما نمیتوان زحمات گراهام را برای آرسنال نادیده گرفت.
گراهام از بازیکنان جوانی همچون بولد ، لی دیلکسون بازیکنان قدرتمندی ساخت و به گفته فیل تامسون او مثل سربازان روس در جنگ جهانی دوم برای آرسنال با تمام وجود کار می کرد ، او یک گلاسگو دیگر بود که از شهر عاشقین آمد و تبدیل به یکی از بزرگترین مربیان اسکاتلند در کنار بیل شنکلی و فرگوسن قرار گرفت
اما هرگز و هرگز جمله ای چون ابراز پشیمانی را بر لب نیاورده و برای خود امپراطوری در بریتانیا حاکم بودند.پس بخوانیم و تکرار کنیم؛ ونگر تیمی را در دست گرفته بود که گراهام با او در بریتانیا نقش ماشین غول کش را ایفا می کردند.اگرچه برای توصیف گراهام باید چنین گفت و نوشت..حقارت واژه ها را زمانی متوجه شدم که نتوانستم با هر کلمه ای و جمله ای تو را توصیف کنند
در آخر بعد از نسل گراهام چندین مربی عوض شود ولی هیچکدوم به آرسنال کمک نکرد تا مرد فرانسوی از موناکو در ۱۹۹۶ هدایت توپچی ها را برعهده بگیرد و زندگی جدیدی در تاریخ آرسنال شروع شود.
میراث جورح گراهام برای آرسن ونگر:
1)ارائه خط دفاعی قدرتمند
زمان تصدی گراهام در چهار سال اول رادار بازیکن یاب وی هیچ گاه نا امیدش نمی کرد. لی دیکسون و استیو بولد از لیگ پایین تر و تیم استوک سیتی به خدمت گرفته شدند و نایجل وینتربرن دفاع چپ این تیم از ویمبلدون تازه صعود کرده به لیگ برتر خریداری شده بود. با ورود گراهام در سال 1986 تونی آدامز مدافع اسطوره ای انگلستان کاپیتان آرسنال لقب گرفت و دیوید اولری بسیار با تجربه هنوز در خط دفاعی تاثیرگذار بود. گراهام خط دفاعی نفوذ ناپذیر توسط تمرین و تکرار های بی امان، نظامی و ظالمانه بنا کرده بود. این نکته هنوز هم مطرح می شود که این سرمربی برای نگه داشتن مدافعان در یک واحد، از طناب برای بستن آن ها و کنترل منظم آن ها در تمرینات استفاده می کرده و پیام این حرکت مشخص بود. آرسنال تیمی بود که نقطه قوت آن خط دفاعیش بود.
روش آفساید گیری آن ها به حدی دقیق بود که حیات فوتبالی تیم حریف را به آن ها دشوار می ساخت. خط دفاعی معروف آرسنال متشکل از : بولد، دیکسون، آدامز و وینتربرن اولین بار در فصل 89/1988 در کنار یکدیگر قرار گرفتند که توانستند با پیروزی دراماتیک در آنفیلد در بازی آخر فصل قهرمانی لیگ برتر را به دست بیاورند. نکته جالب این است که زمان ورود آرسن ونگر در سال 1996 این خط دفاعی توانمند سر جایش بود. سرمربی فرانسوی اظهار داشت:
چهار بازیکن خط دفاعی، نیروی تیم ما هستند. پایه های بتنی آن ها و اساس استوارشان است که آن ها را در حاشیه امنیت قرار می دهد. |
این چهار بازیکن زمانی که آرسنال ونگر در فصل 98/1997 قهرمان دبل انگلیس(لیگ برتر و اف ای کاپ) شد، در وضعیت نیرومندی قرار داشتند. نایجل وینتربرن می گوید:
ما زیر دست ونگر فضای حرکتمان افزایش یافت و بیشتر رو به جلو حرکت می کردیم در حالی که زمان جرج اینگونه نبود؛ با این حال اساس ما مدافعانی بود که گراهام آن ها را ساخته بود |
پشت این چهار نفر، دیوید سیمن در سال 1990 به این تیم پیوست تا جانشین جان لوکیچ محبوبی شود که هواداران آرسنال دوست نداشتند از دستش بدهند. ولی "دست های امن" پیشرفتی نسبت به لوکیچ بود و از خروج های خوب، واکنش های فوق العاده و اعتماد به نفس بی همتا برخوردار بود که نقطه عطف دیگری برای آرسنال محسوب می شد. زمانی که ونگر در سال 1996 به آرسنال آمد راجع به سیمن گفت:
زمانی که شما وارد یک باشگاه می شوید و می بینید سیمن دروازه بان آن است، خیالتان راحت می شود و سپاسگزار خواهید بود. |
در فصل 98-1997 دیوید سیمن مصدوم شد و دروازه بان لژیونر آرسن ونگر جانشین وی شد، با این وجود این خط دفاعی ساخت دست جرج گراهام بود که آن ها را به سمت موفقیت سوق داد.
2) کمک به باشگاه برای تبدیل شدن به یک ابر قدرت مالی:
زمانی که در سال 1986 گراهام زمام امور را در آرسنال به دست گرفت، این تیم 200 هزار پوند مقروض بود. با تشکر از قرارداد با بنگاه شرط بندی لیتل وودز، بازی های خوب در اف ای کاپ و سیاست بی رحمانه گراهام در فروش بازیکن، این باشگاه توانست فصل را با سود 1 میلیون پوندی به اتمام برساند. اولویت گراهام برای به خدمت گرفتن بازیکنان ارزان و آوردن بازیکنان تیم جوانان به تیم اصلی بود که باعث می شد آن ها در شرایط سوددهی باقی بمانند. با پیروزی های آرسنال، مدیرعامل وقت این تیم دیوید دین زمان این را پیدا کرده بود که معاملات اقتصادی خوبی را انجام دهد و استادیوم هایبوری را مدرنیزه کند. زمانی که گراهام آرسنال را ترک کرد، این تیم در شرایطی قرار داشت که سود سالیانه 20 میلیون پوندی را کسب می کرد. جرج گراهام ولعی برای به خدمت گرفتن بازیکنان با اسم و رسم بزرگ نداشت ولی به گفته او مسئله آرسنال زیر دست او این نبود. وی می گوید:
موفقیتی که آرسنال زیر دست من از آن لذت برد، به دست آوردن منابع درآمدی عظیم، اضافه شدن به هوادارانی که پایه قوی داشتند و تشکیل شالوده تیمی تبلیغاتی بود که حتی 5 سال پیش از آن نیز وجود نداشت. این ها پایه سازی برای سرمربی دیگری بود که وی آرسن ونگر از آب درآمد. |
از قضا ونگر زمانی در رادار دیوید دین قرار گرفت که برای دیدن بازی آرسنال گراهام به هایبوری آمده بود. در اواخر دهه 80 سرمربی آن روزهای موناکو در پیچ و واپیچ تونل های زیر استادیوم هایبوری گم شد و به صورت اتفاقی سر از محل استراحت بانوان باشگاه درآورد که به استراحتگاه آقایان توسط باربارا دین، همسر دیوید دین نایب رییس سابق آرسنال هدایت شد. دین و ونگر با ملاقاتی که آنجا داشتند به توافقات فوری دست یافتند و برای ساخت یک ابر باشگاه متحد شدند. البته ونگر سال ها بعد به آرسنال پیوست. وی الگو برداری از سبک گراهام را تایید کرد:
من عادت داشتم بازی های آرسنال را نگاه کنم چرا که حس می کردم می توانم از سازماندهی تیم گراهام چیزهای زیادی بیاموزم. من تنها سرمربی اروپایی نبودم که این کار را می کرد. |
خرابکاری مالی این سرمربی البته می تواند مزیت آرسن ونگر را نسبت به وی نشان دهد. در زمان گراهام دیوید دین مجبور بود اختیار انتقال را به دست سرمربی اسکاتلندی بسپارد و مداخله ای ننماید، با این حال ونگر مسالمت آمیزتر از گراهام نسبت به این قضیه به نظر می آمد. این رابطه خوب باعث شد که در آینده دین توانایی این را داشته باشد که ستاره هایی مانند تیری آنری و پاتریک ویرا را برای توپچی ها به خدمت بگیرد.
3) القا ذهنیت پیروزی خواه سیری ناپذیر:
بچه ها شاید شما از من خوشتون نیاد. ولی اگر سخت تلاش کنید می توانید مدال ها و جام هایی را کسب کنید که به فرزندان و نوادگانتان نشان دهید. |
اصول او همیشه یکسان باقی ماند: دریاف گل ممنوع. هدف پایانی پیروزی آرسنال است و هر کسی برای دیگر هم تیمی هایش در زمین می جنگد و تلاش می کند. ما برادران خونی هستیم که برای توپ جنگی که روی پیراهنمان نقش بسته بازی می کنیم. او هم قطاران قابل اعتماد خود مانند پت رایس و جرج آرمسترانگ را همیشه همراه خود داشت و آن ها ذهنیت "یکی برای همه" این مربی را همواره ترویج می دادند و این مسئله به کار آرسن ونگر نیز آمد. ونگر در مورد رایس و آرمسترانگ می گوید:
آن ها مردان واقعی آرسنال هستند که سنت های باشگاه را به خوبی درک می کنند و می توانند آن ها را به دسته جدید بازیکنان انتقال دهند. |
زیر دست گراهام توپچی ها تبدیل به قلدرهای زمین مسابقه شده بودند. 1-0 به نفع آرسنال؛ این روال عادی کار آن ها در مسابقات بود که در فینال جام برندگان اروپا مقابل پارمای استثنایی و تکنیکی آن روزها هم جواب داد تا آن ها این رقابت اروپایی را فتح کنند. فلسفه "1-0 به نفع آرسنال" با جدایی جرج گراهام اتمام نیافت و در فصل 98/1997 زیر دست ونگر نیز هفت مسابقه با نتیجه 1-0 به پایان رساند.
زمانی که در فصل 98/1997 تیم آرسن ونگر دچار افول در بازه زمانی زمستان شد، کاپیتان تونی آدامز قرار ملاقات تیمی را در کافه رویال ترتیب داد تا به پت ویرا، مارک اوورمارس و هر آنکه نیاز داشت، اهمیت موضوع "یکی برای همه" را بازگو کند. ویرا در این رابطه می گوید:
تونی خیلی سریع به ما گفت که موفقیت حاصل شده در تیم گراهام نتیجه این بود که به شکل زنجیروار و در هم پیوسته بازی میکردیم و چگونگی یک تیم واقعی را برای ما شرح داد. آن ملاقات نقطه پیشرفت ما در آن فصل بود. |
جدال معروف منچستر یونایتد و آرسنال در فصل 04/2003 که با نتیجه 0-0 به پایان رسید تا توپچی ها همچنان شکست ناپذیر بمانند، نمایش دیگری از دفاع زمان گراهام بود. در آن بازی مارتین کیون و ری پارلر، دو بازمانده آخر تیم جرج گراهام بودند که توانستند با عملکرد خوب خود یونایتدی را که سوار بر بازی بود زمین گیر نمایند. پارلر می گوید:
تونی خیلی سریع به ما گفت که موفقیت حاصل شده در تیم گراهام نتیجه این بود که به شکل زنجیروار و در هم پیوسته بازی میکردیم و چگونگی یک تیم واقعی را برای ما شرح داد. آن ملاقات نقطه پیشرفت ما در آن فصل بود. |
ری پارلر و مارتین کیون پس از قهرمانی آرسنال را ترک کردن؛ 9 سال پس از اخراج گراهام از آرسنال. از آن زمان نیز آرسنال هیچگاه به قهرمانی لیگ برتر انگلستان نزدیک نبوده است.
پایان.امیدوارم از این مقاله خوشتان بیاید.سیز ساغ من سلامت