علی خسروی در برنامه ملاقات با چهره ها مقابل دوربین طرفداری قرار گرفت. گفتگوی علیرضا هاشمی با پیشکسوت و کارشناس داوری کشورمان، امروز و فردا (25 دی) در دو قسمت تقدیم شما می شود. در بخش اول گفتگو، خسروی از وضعیت عجیبش در دپارتمان داوری می گوید. همچنین از روزهایی گفت که او را متهم به گرفتن 206 کردند. علی خسروی ماجرای دوستی و همینطور اختلافش با فریدون اصفهانیان را توضیح داد. او به شوخی گفت ما داورها دیوانه ایم! یک روز یکدیگر را می زنیم و فردا با هم نهار می خوریم. پیشکسوت داوری ایران از همکارانش نیز دفاع کرد و اعتراضات مربیان و بازیکنان به داوری را تنها بهانه دانست.
گفتگوی علیرضا هاشمی با علی خسروی را می بینید و می خوانید:
سلام خدمت شما مخاطبین رسانه طرفداری. امروز در خدمت علی خسروی، استاد داوری فوتبال ایران هستیم که سال ها است در این عرصه حضور داشته و حرف های زیادی برای گفتن دارند. ما نیز برای اتفاقات حول داوری فوتبال ایران و همچنین داوری دنیا مثل VAR و ... با ایشان گفتگو خواهیم کرد.
علی آقا سلام در خدمتتان هستیم.
سلام خدمت شما، همکاران و مخاطبان رسانه طرفداری. خوشحالم که این مکالمه یک گفتگو است و نمی خواهید حرف هایم را بنویسید. البته شما سوال سخت می پرسید! یکی شما، یکی آقای راهبر و یکی خدا بیامرز ناصر احمدپور و همچنین اردشیر لارودی. اردشیر خان سوال می پرسید و باید جوابی می دادی که او می خواست! خدا هرکجا که است، او را حفظ کند.
خدا او را حفظ کند. این روزها علی خسروی کجاست و مشغول به چه کاری است؟
من در خدمت مردم تهران در حوزه شهری هستم. ظاهرا رئیس کمیته داوران همدان هم هستم.
همین را می خواستم بپرسم. ظاهرا آنجا هستید یا باطنا؟
کمی قهر هستم! ببینید روز اول نیز گفته ام، کسی که مرا انتخاب می کند، فرهنگ کار کردن با مرا نیز بداند. من کاری که دوست داشته باشم انجام می دهم، حتی اگر به ضررم باشد. انتظار نداشتم رئیس دپارتمان مرا بدون هماهنگی ام عوض کنند. من که با فریدون اصفهانیان مشکلی ندارم و رفیق هستیم. ما داوران 30 سال است دور از جان، در سر هم می زنیم ولی استخوان یکدیگر را دور نمی اندازیم. اصلا دیروز به صورت تصویری با فریدون تصویری صحبت کردم و گفت کی می آیی یک نهار با هم بخوریم؟ یعنی با یکدیگر اینطوری هستیم ولی با هم دعوا نیز می کنیم. یعنی جایی که قرار است اصفهانیان اشتباه کند، به او می گویم. مگر من اشتباه کردم به من نگفتند؟ مگر تهمت به من نزدند؟ من پژو 206 با پول خودم خریدم. ابتدا 405 داشتم و سپس گفتند به او 206 داده اند. خوب پس باید از خودم دفاع کنم. حالا هم از هرچیزی که ناحق و هر جریانی باشد، دفاع می کنم.
اگر خواستید با آقای اصفهانیان نهار بخورید، بگویید ما هم بیاییم چند سوال بپرسیم.
فریدون رفیق 40 ساله من است ولی مثلا آن روز که رئیس از کمیته داوران کامبک زد، جوابم را نمی داد. خوب پس من با چه کسی تماس بگیرم؟ من نمی توانم با رئیس دپارتمان که فقط راجع به فوتسال صحبت می کند، حرف بزنم. من می خواهم راجع به فوتبال صحبت کنم. راجع به زمین 105 در 68، نه 40 در 20. پس چرا ناراحت می شوید؟ علی سهرابی رفیقم است ولی زمین فوتسال، 40 در 20 است. ناراحتی ندارد.
علت ناراحتی شما از آقای سهرابی چیست؟ تا جایی که می دانم، شما را از کانال واتس اپ کنار گذاشتند.
اصلا خودم گروه درست کرده بودم. یک گروه بود که آقای اصفهانیان را نیز آوردیم. دیدم وقتی ایشان آمده، دیگر کسی صحبت نمی کند. پس گروه را کلا پاک کردم. یک گروه دیگر داشتیم که رسمی بود. من به عنوان رئیس کمیته داوران باید بدانم ابلاغ این هفته داورم چگونه و کی به کی است. یعنی بدانم خانم سیفی کدام استان می رود. بدانم بیژن و پیام حیدری و آقای الوندی و ... کجا می روند. 2-3 ماه آقای سیفی رئیس شده بود چون شهردار همدان بود می گفتند آقا از شما دلخور هستند چون مصاحبه می کنی و ... من نیز گفتم مصاحبه نیست و در صفحه خودم می نویسم. پس گفتند علی آقا را برداریم. یعنی پیغام دادند علی خسروی را بردارید تا به داوران تان، قضاوت دهیم. من نیز گفتم باشه اگر اینطور است که خداحافظ.
این صحبت موثق است؟ آقای سهرابی گفتند؟
نه خود اصفهانیان گفت.
رفاقتتان واقعا پیچیده است. یک روز همدیگر را می زنید و فردا نهار می خورید.
بله خیلی پیچیده است. ما داوران دور از جان بقیه، آدم های دیوانه ای هستیم! در واقع زندگی در دیوانگی است. ناراحتی ام از این نیست. من که استعفا ندادم، برکنارم نیز نکردند. رئیس دپارتمان مرا برداشتند و از گروه مرا حذف کردند. پس نباید دوباره بگویم 40 در 20؟ نباید مرا بردارید، من جای پدر شما هستم. نه حقوقی می گیرم نه چیزی. به خدا یک ماشین خریده بودم، 0 کیلومتر، الان 30 هزار کیلومتر کار کرده و همه اش در راه همدان بوده است. همه اش در جلسات و امتحانات بودم. داوران همدان را از 42 نفر به 170 نفر رساندم. 50 خانم داور آوردم. من جلوی بچه های دپارتمان و کمیته داوران التماس کرده و زانو زده ام که به داورانم، داوری دهید. تا می بینند من نیستم، سریع به آن داور، داوری می دهند. الکی نمی گویم که همدان قطب داوری است. همه داوران خانم و آقا می خواستند به همدان بیایند. می گفتند اینجا امنیت کاری، فرهنگی و شغلی داریم. نمی توانستم قبول کنم زیرا با دیگر استان ها درگیر می شدیم. من اگر می خواستم قبول کنم، اکنون 300 داور داشتم.
الان یعنی شما را رئیس کمیته داوران استان همدان بدانیم یا خیر؟
بله هستم ولی کمی قهر هستم. من مثل محمد بنا هستم. قهر می کنم دوباره آشتی می کنم.
ولی شما قهر می کنید اما آشتی نمی کنید.
نه آشتی می کنم. یعنی خودم می آیم و ناز نمی کنم. جایی که لازم نباشد، نمی آیم. مثلا لازم است بیایم به طرفداری و صحبت کنم. درست است نصف تان پرسپولیسی و نصف استقلالی هستید، ولی جوانانی هستید که زحمت می کشید. امثال شما و مهدی هژبری و ... مهدی هژبری می دانید با چه کسانی کار کرده است؟ او وقتی صحبت می کند در چشمانش اشک است. اگر او صحبت نکند، پس چه کسی حرف بزند؟ من که نمی توانم مانند زمان قاجار هرکس هرچیزی گفت بگویم پای مبارک، دست مبارک و ... من اهل دست مبارک نیستم. مگر داوری دربی را تحسین نکردم؟ تیم خوبی انتخاب کردند. حال به قضاوت کاری ندارم. تیم داوری واقعا خوب بود و واقعا دستشان درد نکند. کاری که خوب باشد می گویم ولی مثلا فریدون اصفهانیان شاید انتظار داشت وقتی به کمیته داوران آمده، من مصاحبه کنم و بگویم بله، بازگشت راکی مارسیانو، ولی من اهل این صحبت ها نیستم. در واقع مجیز کسی را نمی گویم. روش من مانند بهروز وثوقی است. حرفم را می زنم و در حمام نیز قاتل خواهرم را می کشم!
دم شما گرم. این مدل رفتار از شما پذیرفته شده است. اعتراضات این روزها به داوری زیاد شده و انگار یک بهانه است.
همه اش بیخود و بهانه است. من به امیرقلعه نویی، جواد نکونام، سهراب بختیاری زاده، نادر دست نشان، مهدی تارتار و ... که با همه شان رفیق هستم گفته ام که یک جاهایی خودتان مقصر هستید و نتیجه نمی گیرید. بعد داور در یک صحنه اشتباه می کند. بعد گردن داور می اندازید. خوب این اشتباه طبیعی است. ان الانسان لفی خسر. آدمیزاد تا وقتی درون قبر نرود، اشتباه می کند. داور نیز همین است. پس به نظرم تیم ها بهانه می گیرند. البته بگویم، من با چیدمان داوری کمی مخالفم. بله تیم ها بهانه می گیرند ولی داور نیز کمی حواسش را باید جمع کند. چقدر کنار زمین می آیید؟ با این بادی لنگوویج که به شما آموزش داده اند، کجا رفته اید؟ مگر یک داور به اسم وفاپیشه از ارومیه نیامد و در یک مسابقه 5 پنالتی گرفت و همه اش نیز درست بود؟ ما اعتماد سازی را انجام دهیم. بعد نمی شود مثلا یکدفعه همه داوران پیشکوست را در خانه بگذاریم و فقط به جوانان قضاوت دهیم. داور جوان اذیت می شود. من با چیدمان و چیدمان نظارت مشکل دارم.
از شما سوالی بپرسم، چند سال است مشغول کار مطبوعاتی هستید؟
حدود 10-11 سال.
آیا درست است کسی که 2 سال کار می کند، شما را نظارت کند؟ نمی تواند. پس کار را باید مهدی هژبری نظارت کند. شما را باید حسین خوانساری و جهانگیر کوثری نظارت کند. بچه های تهران می گویند بازی خون تا زانو، پس شما نباید بازی ای که خون تا زانو است را به کسی بدهید نظارت کند که در این سطح نبوده است. مدرسان خیلی تکراری شده اند. شما یک کلیپ از آن ها بگیرید، اصلا بلد نیستند کار روانی انجام دهند. بعد این مشکل وارد زمین می شود و داوران نیز اشتباه می کنند. اشتباهاتی می کنند که عجیب است. باید به داور گفت این همه ویدیو کلیپ در کلاس ها دیده ای، چرا این اشتباه را می کنی؟ مثلا بازی سپاهان و مس رفسنجان که توپ به دست خورد، داور که مهدی مرجان زاده بود، داور بسیار خوبی است ولی مهدی جان خودت باید این صحنه را ببینی. نه؟ پس کمکت ببیند. با همان سیستم رادیویی همان لحظه بگو هند. من نسبت به داوری خیلی انتقاد دارم.
پایان قسمت اول
بخش دوم فردا تقدیم شما می شود...