ز دو دیده خون فشانم، ز غمت شب جدایی ***چه کنم؟ که هست اینها گل باغ آشنایی
مژهها و چشم یارم به نظر چنان نماید***که میان سنبلستان چرد آهوی ختایی
سر برگ گل ندارم، به چه رو روم به گلشن؟***که شنیدهام ز گلها همه بوی بی وفایی
به کدام مذهب است این؟ به کدام ملت است این؟***که کشند عاشقی را، که تو عاشقم چرایی؟
به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند***که برون در چه کردی؟ که درون خانه آیی؟
به قمار خانه رفتم، همه پاکباز دیدم***چو به صومعه رسیدم همه زاهد ریایی
در دِیر میزدم من، که ندا ز در در آمد***که درآ، درآ، عراقی، که تو هم از آن مایی
.
بخشی از برنامه 180 گلهای تازه
آهنگساز و رهبر ارکستر:مصطفی کسروی
شعر:فخرالدین عراقی