آرام دل خویش نجویم چه کنم؟
وندر طلبش به سر نپویم چه کنم؟
گویند مرو که خون خود میریزی
مادام که در کمند اویم چه کنم؟
🌹 رباعیات سعدی / دیوان اشعار ، رباعی 106 🌹
❤ چند رباعی دیگر از سعدی ❤
گفتم که دگر چشم به دلبر نکنم
صوفی شوم و گوش به منکر نکنم
دیدم که خلاف طبع موزون من است
توبت کردم که توبه دیگر نکنم
🌹 رباعی 107 🌹
من با تو سکون نگیرم و خو نکنم
بی عارض گلبوی تو گل بو نکنم
گویند فراموش کنش تا برود
الحمد فراموش کنم و او نکنم
🌹 رباعی 108 🌹
خیزم قد و بالای چو حورش بینم
وآن طلعت آفتاب نورش بینم
گر ره ندهندم که به نزدیک شوم
آخر نزنندم که ز دورش بینم
🌹 رباعی 109 🌹
میآیی و لطف و کرمت میبینم
آسایش جان در قدمت میبینم
وآن وقت که غایبی همت میبینم
هر جا که نگه میکنمت میبینم
🌹 رباعی 110 🌹
چون میکشد آن طیرهٔ خورشید و مهم
من نیز به ذل و حیف تن در ندهم
باری دو سه بوسه بر دهانش بدهم
وانگه بکشد چو میکشد بر گنهم
🌹 رباعیات سعدی / دیوان اشعار ، رباعی 111 🌹
🌷 به پستهای دیگه هم سر بزنید 🌷