Luka Modricسوتی یکی دیگه رو که تا پای مرگ بردش میگم.
تو راهنمایی عضو تیم فوتبال مدرسه بودم. بعد از یه مسابقه که برگشتیم مدرسه نزدیکای غروب بود. بعد بهمون گفتن چون دیگه اخرای زنگ آخره شما لباس عوض کنید برید خونه. بعد تو همون حین که داشتیم صحبت میکردیم یکی از بچه ها گفت آقای فلانی (ناظم مدرسه) خونشون نزدیک خونه ماست. یه دختر داره عجب **یه. همون لحظه ناظم شنید و مثل یه سگ هار حمله کرد. وحشتناک ترین کتکی که به عمرم دیدم. اینقدر ترسیده بودیم بقیه ما که حتی نرفتیم سراغ مدیر، نزدیکترین کلاس التماس معلم کردیم بیاد جدا کنه. البته کل کلاسا و حتی همسایه ها اومدن ببینن چه خبر شده. یعنی تصوزشم نمیتونید کنید چقدر ناظممون طرف رو بد زد. کار به شکایت و دادگاه و این چیزا کشید. ناظم اخراج شد. اون پسره هم کلا مدرسشو عوض کرد. حتی میگفتن بابای همون پسره آدم جمع کرده بود رفته بود در خونه ناظم. اصلا افتضاحی بود. تیم فوتسالمون هم منحل شد.