ایذه یا ایذج یا آنزان (انشان) یا مالمیر یا آیاپیر با شهرستانهای باغملک ، مسجد سلیمان و اندیکا و با استان چهار محال بختیاری هممرز است. شهرستان ایذه در جنوب غرب ایران است که پیشینه تاریخی آن بنا بر پژوهشهای انجام شده. وجود آثار و سنگ نبشتههای باستانی مربوط به دوران ایلامیان میباشد.
نام قدیمی این شهر در زمان اتابکان لرستان بزرگ مال امیر (مالِمیر) نیز نامیده میشد. ایذه همچنین پایتخت حکومتاتابکان لر بزرگ و الیمایی بودهاست.
ایذه به دلیل موقعیت خاص جغرافیای و استراتژیک ناحیه ای و آرایش منطقه ای، وجود کوههای مرتفع و دشت وسیع و چهار راه ایلیاتی کوچ رو گرمسیر ییلاق مورد توجه پادشاهان و بزرگان دوران گذشته نیز بودهاست. حکومتهای پارسوماش، ایلخانی، اشکانیان، ایلامیان نو، ایلیمایی و هخامنشینان ایذه را منطقه ای برای سکونت فصلی یا دایم یا شکارگاه معتدله خود برگزیدند. مردم این شهرستان اکثر از طوایف دینارانی باب و طایفههای هفت لنگ بختیاری میباشند.
شهر ایذه از روزگار باستان تا امروز به نامهای ایزج، ایذه، اوجا،آیا پیر، اَنشان، آنشان، ایگه، اریگ، ایج، مالمیر یا مال امیر خوانده شدهاست. همچنین میگویند در دوران ایلام باستان به شهر ایذه «انشان» و «آنزان» میگفتند؛ بعدها به «اینز» و «ایزج» و «ایزه» تبدیل یافتهاست. به علاوه به دلیل وجود زیجهای بسیار در این ناحیه، این شهر به نام اریگ یا ایج خوانده میشدهاست.
ایدیده یا ایدیذ ایلامی با توجه به اینکه تمدن ایلام باستان در منطقه کوهستانی فعلی بختیاری قرار داشتهاست و شهر ایدیده از شهرهای مهم آن بودهاست و ایدیذه به معنای شهر کنار آب آمدهاست و به دلیل قرار گرفتن ایذه کنونی در کنار تالاب شط (میانگران) میتوان گفت که ایدیده همان ایذه کنونی بودهاست. شباهت میان حروف ایدیده با حروف ایذه نیز میتواند دلیل بر این مدعا باشد.
ایاپیر یا اجاپیر ایاپیر یا اجاپیر که از اسامی باستانی این شهر میباشد و در کتیبههای اشکفت سلمان نام ایذه آیاپیر یا آجاپیر آمدهاست.
ایزج یا ایذج اکثر مورخین در آثار خود این شهر را با نام ایزج ذکر کردهاند چنانکه ابن حوقل در صوره الارض ابودلف در سفرنامه، مقدسی در احسن التقاسیم حمدالله مستوفی در نزهه القلوب از این شهر با نام ایزج یاد کردهاند.
اصطخری در مسالک و الممالک از ایزج اسم برده و این شهر را جزو خوزستان دانستهاست و قزوینی در آثار البلاد به ایزج اشاره نموده و حدود جغرافیایی و آثار تاریخی آن را ذکر نمودهاست. طبری در تاریخ الرسل و الملوک و ابن ایثر در تاریخ کامل این شهر را با نام ایزج ذکر نمودهاند. در دوره ساسانیان از احداث و توسعه راهها در منطقه سخن به میان آمدهاست. عدهای از مورخین برخی ایل راههای فعلی بختیاری را یادگار آن دوران دانستهاند.
ایذه در روزگار ایلامیان آیاپیر نامیده میشد. از واپسین روزگاران هخامنشی خاستگاه الیماییها (بازماندگان ایلامیان) بودهاست که همزمان با دورهٔ سلوکی- پارت، بسته به شرایط قلمرو خود را گسترش میدادند. پیکره{مجسمه} مفرغین مرد شمی از آن دورهاست. در دوره ساسانی به نام ایذه خوانده شد و با گشودن آن به دست مسلمانان ایذج نامیده شد. اتابکان لر که در سدهٔ پنجم هجری پدیدار شدند، بدان مالمیر میگفتند، نامی که همچنان بر سر زبان هاست. از دههٔ ۱۳۳۰ شهر دگر باره ایذه نامیده شد. نام ایذه نامی بسیار باستانی است و از دوران پیش از ساسانیان رایج بودهاست. این شهر در دورههایی نامهای دیگری نیز داشتهاست نام مالمیر که همان مال امیر (آبادی و جایگاه و پایتخت امیران و بزرگان اتابکی بختیاری) است (مال در زبان لری بختیاری به معنی آبادی، املاک و داراییها است) بیشتر در زمان هزاراسفیان که به اتابکان لر بزرگ مشهور شدهاند کاربرد داشتهاست.
واژه باستانی ایذه در سدههای اخیر به کلی فراموش شده بود تا این که در زمان پهلوی اول، بار دگر زنده شد و در تیرماه ۱۳۱۴ هـ. ش، از سوی فرهنگستان ایران به نام پیشین خود، ایذه نامگذاری
........
معرفی مناطق گردشگری طبیعی و تاریخی ایذه
.......
بزرگترین موزه سنگی جهان کولفرح ،
سنگ نگاره کول فرح یکی از آثار تاریخی استان خوزستان است که در منطقهای به نام تنگ* کول فرح در ۷ کیلومتری شمال شرقی ایذه قرار دارد.
![](https://uupload.ir/files/c5n_156838767.jpg)
![](https://uupload.ir/files/hmb5_سنگ-نگاره-کول-فرح-شماره-یک.jpg)
سنگ نگاره کول فرح شامل ۶ نقش برجسته است که به دوران عیلامیان (ایلام کهن) تعلق دارد و با توجه به تصاویری که در این سنگنگاره نقش بسته و بقایایی همچون گورها، کانال آب، ساختمانها و مناطق دیدهبانی که از محل زندگی مردمان آن روزگار در میان کوهها باقی مانده، میتوان گفت که این محل پرستشگاه نارسینا (یکی از خدایان ایلامی) بوده است.
...........
نقش برجسته خونگ اژدر یکی از آثار باستانی استان خوزستان است که در ۱۵ کیلومتری ایذه در شرق روستای خونگ اژدر قرار دارد.
این سنگنگاره دارای دو نقش برجسته است که یکی متعلق به دوره عیلامیان و دیگری به زمان اشکانیان تعلق دارد.
نقش برجسته عیلامی متأسفانه تا حدود زیادی محو شده اما مشخص است که موضوع آن بارعام به حضور پادشاه میباشد.
در دومین نقش برجسته (سنگنگاره اشکانی) تصویر یک مرد سوار بر اسب، یک مرد در وسط، سه مرد به صورت ایستاده و دو کبوتر دیده میشود. مرد سوار هیبتی کهنسال و کلاه شاهی بر سر دارد و به چهار نفری که روبروی او ایستادهاند و شاید او را سپاس و درود میگویند، نزدیک میشود. گفته میشود مرد سوار بر اسب مهرداد دوم اشکانی است و پشت سر او فردی به عنوان ملازم دیده میشود. شخصی که در وسط تصویر ایستاده و چهره او از روبرو نشان داده شده، یکی از حاکمان محلی است که قامتی بلندتر از دیگران، شال بر شانه چپ و دست چپ بر کمر و قبضه شمشیر دارد. در سمت دیگر کتیبه تصویر سه نفر دیگر به صورت ایستاده دیده میشود که اولی یک روحانی است و چیزی شبیه میوه کاج در دست دارد. دو نفر دیگر که دستان خود را به حالت گره خورده در برابر کمر گرفتهاند، احتمالاً نگهبان هستند. در نوک یکی از دو کبوتری که در میان پادشاه سوار بر اسب و حاکم بلندقامت حجاری شدهاند، حلقه قدرت و فَرَه شاهی بدون هیچگونه نماد تزئینی تنها برای نمایش هیبت و شکوه حضور شاه نقش شده است.
این سنگنگاره نشانگر آیین تنفیذ قدرت حاکم از سوی مهرداد اشکانی میباشد.
گمان میرود تصویر مردی که در وسط این نگاره دیده میشود، با مجسمه برنز مرد یک دستی که در موزه ایران باستان نگهداری میشود بیارتباط نباشد و به گفته کارشناسان، این تصویر همان مجسمه یک دست موزه ایران باستان است. اگر شخصی غیر از شاه، مجسمه خود را ساخته باشد، در این صورت فرد مزبور باید از مقام بالایی برخوردار باشد و انتظار میرود مجسمه شاه نیز در این محل وجود داشته باشد.
نقش برجسته خونگ اژدر که در سال ۱۹۶۱ میلادی توسط لویی واندنبرگ کشف شد، جایگزین شدن سبک چهرههای روبرو و برافتادن چهرههای نیمرخ در نقش برجستههای اشکانی را نشان میدهد.
![](https://uupload.ir/files/3sz_aj_(1).jpg)
![](https://uupload.ir/files/6s2v_ajdr_(2).png)
نقوش الیمایی ( اشکانی )
![](https://uupload.ir/files/jbn8_نقش-برجسته-خونگ-اژدر-عیلامی.jpg)
نقش عیلامی
![](https://uupload.ir/files/6qyy_parthian_iran_museum.jpg)
تندیس مرد شمی ( منسوب به سورنا سردار اشکانی ) در سال ۱۳۱۲ه.ش در حوالی «کله چندار» روستای شمی از شهر ایذه، هنگامی که کارگران مشغول پی کنی برای ساخت و ساز بودند با پیکرهٔمفرغی بزرگی برخورد میکنند. این تندیس با شماره ۲۴۰۱ در موزه ملی ایران به ثبت رسیدهاست.
|
...........
نقش برجسته خنگ علیوند در استان خوزستان، شهرستان ایذه، بخش مرکزی، دهستان حومه غربی، روستای یار علیوند قرار دارد.
این نقش برجسته در 5 کیلومتری شمال ایذه و پیش از رسیدن به آبادی یار علیوند، بر بستر هموار شده دیواره صخرهای در پس تخته سنگی به ابعاد 130 سانتی متر عرض و 2 متر ارتفاع حک شده است.
در این نقش برجسته پیکره تمام رخ دو نفر در کنار هم با تونیک تا زیر زانو و لباسهای چینداری که از مشخصههای پیکرههای الیمایی است، نمایش داده شده است.
نقش برجسته خنگ علیوند در سال ۱۳۸۷ توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره ۲۵۹۹۸ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
![](https://uupload.ir/files/3wts_izeh_103.jpg)
![](https://uupload.ir/files/ksbb_yarali1_(1).png)
نیایشگاه تاریشا یا اشکفت سلمان، بزرگترین خط نوشته میخی ایلام نو را در خود جا داده است. در اشکفت سلمان چهار نقش برجسته وجود دارد که دو تای آن داخل غار و دو تای دیگر در خارج از غار هستند. بزرگترین نوشته خط میخی از دوره ایلامی در این غار موجود است که از زمان «شاهک عیلامی» به جای مانده و همچنین برای نخستین بار حضور مصور زن، دوشادوش مرد در نقش برجستههای این غار دیده شده است. مروری بر نقش برجستههای اشکفت سلمان: نقش برجسته شماره 1: مراسم نیایش هانی پادشاه محلی آیاپیر به همراه شوترورو وزیرش و زن و فرزندش را نشان میدهد. این نقش برجسته دارای کتیبهای به خط میخی عیلامی است. نقش برجسته شماره 2: مراسم نیایش خانوادگی هانی بدون حضور وزیرش را به نمایش گذاشته که این نقش برجسته نیز دارای کتیبه است. نقش برجسته شماره 3: اين نقش برجسته در ارتفاع سه متری از سطح زمین حجاری شده که هانی به تنهایی در حال انجام مراسم نیایش میباشد و در پشت سر او در ۲۶ سطر کتیبهای به خط میخی عیلامی وجود دارد که هانی درباره خود و کارهایی که در سرزمین آیاپیر انجام داده است توضیح میدهد. نقش برجسته شماره 4: شخصیت مهم عیلامی در حال انجام مراسم میباشد که به دلیل این که کتیبه آن ترجمه نشده است هویت آن مشخص نیست.
![](https://uupload.ir/files/h4br_izeh57.jpg)
![](https://uupload.ir/files/rnnp_بارگیری_(18).jpeg)
![](https://uupload.ir/files/hfhr_-4833.png)
![](https://uupload.ir/files/h569_اشکفت-1_(1).gif)
![](https://uupload.ir/files/hyyl_n81916307-70438740.jpg)
مجسمه هایی از جنس سنگ هستند که در گذشته به وسیله ی سنگتراشهای بختیاری خوزستان به شکل شیر تراشیده شده اند و نماد شجاعت، بی باکی و هنرمندی در شکار و تیراندازی در نبرد و مهارت در سوارکاری، بر مزار بزرگان طایفه خود قرار داده می شدند.
اندازه آنها معمولا به جایگاه فرد فوت شده نزد بازماندگانش بستگی داشت و ساختار شیرهای سنگی به شکلی است که انتهای دست و پای شیر بر روی سطحی از سنگ قرار داده می شد برای اینکه شیر سرپا بماند در دل خاک دفن گردد و دست ها به شکل نگاهبان به سمت جلو کشیده شدهاند که البته شیوه تراش شیرهای سنگی طوایف مختلف بختیاری دارای تفاوتهایی با یکدیگر میباشند و شمشیر، خنجر یا گرز از جمله نقشهایی است که بر روی آنها حک میگردد.
قبرستان شهسوار یا گورستان و زیارتگاه شهسوار در روستای کهباد یک، در شمال شهرستان ایذه قرار گرفته است و مرکزی فوقالعاده از شیرهای سنگی این منطقه می باشد.
![](https://uupload.ir/files/z2js_021d6dbf764d712-img-5b892ea98c34a.png)
![](https://uupload.ir/files/hfvv_بارگیری_(19).jpeg)
![](https://uupload.ir/files/zi11_4000966_851.jpg)
![](https://uupload.ir/files/csmb_46745.jpg)
![](https://uupload.ir/files/boh8_x6emsieeq2xh7ykcmxtxlsgfqdckxdmros4cfsxz_(2).jpeg)
نمونه هایی دیگر از قبور در ایذه
|
محوطه طاق طویله در حقیقت بقایای یک قلعه و کاروانسرای تاریخی مربوط به دوران اتابکان لر بزرگ است که با استفاده از مصالحی مانند لاشه سنگ و ملات ساروج ساخته شده است. احتمالا ورودی اصلی بنا از سمت شرق بوده و امروزه در این ورودی دو راه پله به چشم می خورد که منتهی به فضای بالای دروازه می شود. فضایی که امروزه اثری از آن باقی نمانده و تنها گواه دو طبقه بودن بنا همین راه پله های موجود در این دروازه است. در پشت ورودی این دروازه به سمت حیاط داخلی میدانگاهی وجود دارد که کاروانیان و تازه واردین ابتدا به این قسمت وارد شده و سپس از طریق آن به حیاط اصلی کارونسرا هدایت می شدند.
حیاط اصلی و مرکزی بنا شامل فضای بسیار وسیعی است. در آن سوی حیاط و در ضلع غربی، به قرینه دروازه اصلی و شرقی بنا، ورودی مشابهی دیده می شود که یکی از اتاق های آن هنوز سالم مانده است و در آن ورودی هم مانند ورودی شرقی آثار راه پله ای دیده می شود که ما را به فضای بالا راهنمایی کرده و جالب است که
راه پله های موجود در این مجموعه به صورت مدور و مشابه راه پله هایی است که در مناره ها و برج های بلند استفاده می شود. در مورد مدور بودن این مدل از راه پله ها نظرات مختلفی وجود دارد که کم شدن فضای اشغال شده و مسایل دفاعی از مهم ترین آ نها هستند زیرا در صورت وقوع نبرد ا گر سربازان در این راه پله ها سنگر می گرفتند به راحتی و با تعدادی ناچیز توانائی مقابله با تعداد زیادی از دشمنان را داشتند و علاوه بر اینکه دشمن نمی توانست با اسب وارد این پله ها شود، امکان استفاده از برتری نفرات خود را نیز نداشته و از آن گذشته مدافعان در سطح بالاتری نسبت به مهاجمان قرار می گرفتند.
میدانگاهی ورودی غربی بزرگتر از دروازه شرقی است و دور تا دور آن اتاق های کوچکی دیده می شود. در ضلع شرقی بنا و بیرون از دروازه، آثار پی و دیواره های ساختما نهایی سنگی وجود دارد و با توجه به این که این محل کامل حفاری نشده، راجع به پلان آن نمی توان اظهار نظر کرد اما پلان مجموعه فعلی شباهت زیادی به کاروانسرا دارد. در گوشه های دیوارهای خارجی، زائده های معماری شبیه به برج دیده می شود. در فضای میانی مجموعه حیاط مرکزی بزرگی تعبیه شده بود.
بر اساس نوشته های موجود در منابع تاریخی قلعه طاق طویله از بناهای دوره اسلامی و متعلق به دوره اتابکان لر و حدود سده هفتم هجری و دوره ایلخانی است و نیز آمده است که ابن بطوطه، جهانگرد مراکشی سه شب در این قلعه که کاربرد کاروانسرا داشته، اقامت کرده است و این مسئله در سفرنامه وی نیز ذکر شده است. هم ا کنون این قلعه در منطقه مسکونی و تجاری شهر ایذه قرار دارد که دیدن آن را برای مسافرین و گردشگران بسیار آسان کرده است.
حریم این قلعه نزدیک به ۲۵ تا ۳۰ متر است و تا کنون در حفاری های انجام شده، چهار گوشه بنا با دیوارها و ۳ اتاق سالم از قلعه به دست آمده است.
![](https://uupload.ir/files/2sq_b0vvoss10rxn7ovluc30nh8crrub6dcmhquxxk1s_(1).jpeg)
![](https://uupload.ir/files/6lwu_afcb49e3-f785-429d-8bee-daf19ebc2b9c_(1).jpg)
![](https://uupload.ir/files/l4z1_636163699029191201_(1).jpg)
کوشک نورآباد تنها یادگار تاریخی عهد قاجار این شهر است که در یک دهی رو به قبله شهر ایذه و پشت کوه الحک قرار گرفته که در یک مسیر به یک آبشار منتهی می شود که از جمله دلایل ساخت این بنا وجود همین آبشار بوده است.
نورآباد بخاطر دارا بودن آب های زلال و گوار معروف بوده است و باستان شناسان شکل گیری اشکفت ها و غار های کم عمق در دوره پارینه سنگی و سازه های زیست گاهی دوره ایلام میانه و برگوری( گورهای دخمه ای الیمایی) را بخاطر وجود آب های بسیار در این منطقه می دانند.
بنای سنگ و گچی کوشک نورآباد از سنگ قواره و لاشه سنگ بااستفاده از کچ نیم کوب بر روی یک صخره ساخته شده است.در این بنا هیچگونه چوبی بکار نرفته است و منبع روشنایی آن پنچ دری ها و سه دری هایی به شیوه معماری ده دشتی (بهبهان) بوده است.
معماری این بنا محلی نیست چون به شیون معماری ده دشتی و برای اینکه نور بیشتری به داخل آن بتابد جرز درگاه هایش به شکل اریب ساخته شده است. با توجه به آب وهوای ایذه کوشک نورآباد در زمستان وبهار مورداستفاده قرار می گرفته است.
این بنا یک بنای تفریحی بوده است که در زمستان ها و بهار مورد استفاده قرار می گرفت و ساکنین آن برای کوچ پاییزه به چغاخور چهار محال بختیار ی می رفتند.
بررسی های نشان می دهد که بنای کوشک نورآباد مرکز حکومتی خوانین بختیاری بوده است که برای گردآوری سهم مالکانه ومالیات مدتی از سال را درآنجا می گذرانندند
![](https://uupload.ir/files/6bvm_images_(38).jpeg)
![](https://uupload.ir/files/h4lw_new_koshk_(2).jpg)
![](https://uupload.ir/files/bkn5_x-10-6-780x470_(1).jpg)
![](https://uupload.ir/files/rtxt_img-131_(1).jpg)
کاروانسرای دهدز یکی از آثار ملی ثبت شده ایران در ایذه است که قدمت آن مربوط به دوران ایلخانی تا صفویه می باشد و در تاریخ ۱۳۸۷/۱۲/۲۶ به شماره ثبت 25977 در مجموعه آثار تاریخی ایران ثبت شده است. نشانی این اثر ملی ثبت شده ایذه شهرستان ایذه، بخش دهدز، شهر دهدز، جنب دادگاه عمومی شهر می باشد.
![](https://uupload.ir/files/4jtt_unnamed_(23).jpg)
![](https://uupload.ir/files/a6ma_dehdez-_karvansara_90-07_(1).jpg)
![]()
و در آخر شعری از حافظ دروصف ایذج (ایذه) :
افسر سلطان گل پیدا شد از طرف چمن
مقدمش یا رب مبارک باد بر سرو و سمن
خوش به جای خویشتن بود این نشست خسروی
تا نشیند هر کسی اکنون به جای خویشتن
خاتم جم را بشارت ده به حسن خاتمت
کاسم اعظم کرد از او کوتاه دست اهرمن
تا ابد معمور باد این خانه کز خاک درش
هر نفس با بوی رحمان میوزد باد یمن
شوکت پور پشنگ و تیغ عالمگیر او
در همه شهنامهها شد داستان انجمن
خنگ چوگانی چرخت رام شد در زیر زین
شهسوارا چون به میدان آمدی گویی بزن
جویبار ملک را آب روان شمشیر توست
تو درخت عدل بنشان بیخ بدخواهان بکن
بعد از این نشگفت اگر با نکهت خلق خوشت
خیزد از صحرای ایذج نافه مشک ختن
گوشه گیران انتظار جلوه خوش میکنند
برشکن طرف کلاه و برقع از رخ برفکن
مشورت با عقل کردم گفت حافظ می بنوش
ساقیا می ده به قول مستشار مؤتمن
ای صبا بر ساقی بزم اتابک عرضه دار
تا از آن جام زرافشان جرعهای بخشد به من