سلام و درود خدمت دوست داران هنر هفتم . تعطیلات عید نوروز همواره جزو معدود موقعیت هایی بوده که در ان اکثرمان فارغ از مشغله های روزانه به تفریحات مورد علاقه خود مشغول می شویم . قطعا هیچ تفریحی برای دوست داران سینما خوش ایند تر از تماشا شاهکار های شاخته شده تحت صنعت فیلم سازی نیست ، ما در این پست سعی کردیم با معرفی و نقد 3 عدد از شاهکار های سینما مقداری به شما برای انتخاب فیلم در این دوران کمک کرده باشیم . در ادامه با ما همراه باشید با معرفی و نقد سه فیلم شیون ( 2016 ) ، مستاجر ( 1976 ) و 500 روز با سامر محصول سال 2009 . همچنین از فرناز خانم که در پروسه ساخت این پست ما را یاری کردند صمیمانه تشکر می کنم |
نکته : بنده به هیچ عنوان ادعا فیلم باز بودن ندارم . صرفا قصد دارم تجربیاتم رو با شما در میان بگذارم
پارت اول |
نقد و معرفی فیلم مستاجر محصول سال 1967 |
درباره سه گانه اپارتمان ، نقطه عطف سینما وحشت روانشناختی
اگر بخواهیم فاخر ترین آثار ژانر وحشت در سینما را جدا کنیم ، قطع به یقین عنوان سهگانه تحسین شده آپارتمان ساخته کارگردان نه چندان خوشنام لهستانی ، رومن پولانسکی نیز در بین لیست ما به چشم خواهد خورد . درمیان سهگانه آپارتمان سینمایی بچه رزماری که دومین فیلم این مجموعه نیز به شمار می آید از دیگر فیلم ها بیشتر مورد تحسین قرار گرفته و به گفته اکثر منتقدین سینما جزو جریان ساز ترین آثار ژانر وحشت می باشد. می توان گفت تقریبا تمام آثاری که در ژانر وحشت_ روانشناختی حرفی برای گفتن دارند از سهگانه آپارتمان و در راس آن بچه رزماری الهام گرفته اند . نکته جالب و قابل توجه که در تمام سه فیلم سه گانه آپارتمان ثابت می باشد ، عدم حضور آنتاگونیست هایی مانند پنی وایس ( it 2017 ) , بابادوک ( بابادوک ۲۰۱۴ ) ، گوست فیس ( سری فیلم های جیغ ) ، مایکل مایرز ( سری فیلم های هالووین ) و امثالهم است که همین مورد آپارتمان را از دیگر آثار این ژانر متمایز می سازد . شاید با خود بگویید چطور همچین چیزی ممکن است ؟ فیلم ترسناک بدون آنتگونیست ؟ پس چه عنصری قرار است این اثر را لایق عنوان ( ترسناک ) بسازد؟ در جواب این سوال باید گفت که در سهگانه آپارتمان و فیلم هایی که بعد ها از آن الهام گرفته اند ( آثاری مانند مادر ۲۰۱۷ ساخته آرونوفسکی ) این محیط بوده که در نقش شخصیت منفی ظاهر شده و با اثر بر روان شخصیت اصلی و بیننده ها حس ترس را به آنها منتقل می کند . این مورد بیش از همه در اولین قسمت سهگانه آپارتمان یعنی انزجار قابل مشاهده است . حال ما قصد داریم در این مطلب کمی راجع به سومین قسمت این سهگانه ارزشمند یعنی مستاجر با هم صحبت کنیم با ما همراه باشید
توضیحات کوتاه درباره مستاجر ، کم فروغ تر از کتاب ، درخشان تر از دیگر آثار هم ژانر
مستاجر از جمله عناوینیست که هم در میان دنیا پر جزئیات کتاب و کلمات و هم در میان آثار هنر هفتم از جایگاه ویژه ای برخوردار است . رمان مستاجر که توسط نویسنده ، کاریکاتوریست ، شاعر پوچگرا فرانسوی یعنی رولان توپور نوشته شده را به جرات می توان میان برترین و جریان ساز ترین های هنر طبقه بندی کرد ، همچنین می توان گفت کیفیت بالا آثار وحشت روانشناختی حال حاضر در سینما تا حدودی مدیون این رمان است و رولان توپور با نوشتن این اثر نقش به سزایی در پیشرفت این ژانر محبوب داشته است . اثر اقتباسی این رمان که در سال ۱۹۷۶ و با عنوان 《 مستاجر 》توسط کارگردان صاحب سبک لهستانی یعنی رومن پولانسکی ساخته و روانه پرده سینما ها شد که علی رغم کیفیت پایین ترش نسبت به رمان با استقبال اکثر منتقدین و مخاطبین سینما رو به رو شده و در میان برترین های ژانر وحشت روانشناختی در سینما و هالیوود جایی برای خودش دست و پا کرد . از نکات قابل توجه در میان کادر بازیگری فیلم مستاجر به چشم می آید ، نقش آفرینی خود رومن پولانسکی در نقش ترکوسکی ( نقش اول ) است که در نوع خودش جالب می باشد . فیلم مستاجر با بودجه ای معادل .. میلیون دلار ، توانست به فروش 5.1 میلیون یورویی دست پیدا کند
اطلاعات اجمالی
کارگردان اثر |
رومن پولانسکی ( سومین قسمت از سه گانه اپارتمان ) |
ساخته شده بر اساس |
اقتباس از رمان مستاجر اثر رولان توپور |
مدت زمان فیلم |
126 دقیقه |
سال تولید |
26 می سال 1976 |
متنی مختصر من باب رمان مستاجر ، پدر ژانر وحشت رون شناختی
قطعا خطاب شاهکار رولان توپور ، نویسنده ، شاعر و کاریکاتوریست فرانسوی با عنوان پدر ژانر وحشت روانشناختی کمی سر و شکل مبالغه به خود دارد . با این حال نمی توان تاثیر این رمان بر شاهکار های وحشت روانشناختی که در حال حاضر بر روی پرده نقره ای سینما نمایش داده می شوند را انکار کرد . در رمان مستاجر که در سال 1964 به انتشار رسید نیز مانند سه گانه آپارتمان چیزی به اسم انتاگونیست وجود نداشته و این محیط می باشد که با اثر بر روی روان شخصیت اصلی نقش منفی را ایفا می کند . مستاجر داستان مردی نسبتا جوان با نام تروفسکی را روایت می کند که بعد از بیرون انداخته شدن از محل سکونت خود دنبال سرپناهی می گردد که در همین میان به توصیه دوستانش برای اجاره اتاقی در اپارتمانی در خیابان پیرنه اقدام می کند . چیزی از اجاره اتاق مذکوره توسط ترروفسکی نمی گذرد که متوجه می شود مستاجر قبلی این اتاق که زنی جوان و پر نشاط به اسم سیمون شول بوده است ، در اوج خوشی دست به خودکشی زده است . به مرور زمان رفتار عجیب دیگر مستاجرین این اپارتمان اسرار امیز توجه تروفسکی را به خود جلب می کند . به شما پیشنهاد می کنم قبل از مشاهده فیلم به سراغ کتابش یروید ، چرا که داستان ترفسکی و اپارتمان مشکوکو خیابان پیرنه در مدیوم و دنیا وسیع کلمات بهتر به تصویر کشیده شده است
رومن پولانسکی ، استعدادی به باد رفته زیر سایه شهوت
سوخته خواندن استعداد رومن پولانسکی تا حدودی می توان کم لطفی در حق وی تعبیر کرد ، چرا که او حتی پس از ترک امریکا هم موفق به ساخت شاهکار هایی مانند پیانیست شد ، با این حال از نظر من اگه پولانسکی به دور از حاشیه در هالییود به کارش ادامه می داد در حال حاضر جایگاه والا تری در میان تاریخ سازان سینما داشت . نام رومن پولانسکی همواره به عنوان یکی از جنجالی ترین کارگردان های هالیوود به گوش سینما دوستان خورده و اگر حتی مخاطب سطحی سینما باشید با این کارگردان با استعداد لهستانی آشنایی مختصری دارید . ماجرای شارون تیت و حواشی پیرامون فیلم بچه رزماری ، کودکی سخت و مصادف با جنگ جهانی دوم ، رسوایی عظیم و تجاوز به دختری زیر سن قانونی . موارد بالا تنها ۳ عدد از وقایع قابل تامل زندگی این کارگران هرچند بدنام لهستانی می باشد . از برترین آثار وی می توان به فیلم پیانیست محصول سال ۲۰۰۲ ، شاهکار محله چینی ها با بازی فوقالعاده جک نیکلسون و بچه رزماری که در حال حاضر الهام بخش بسیاری از آثار هالیوود در ژانر وحشت روانشناختی می باشد ، اشاره کرد . وی در حال حاضر ۸۷ سال سن داشته و در پاریس روزگار می گذراند و از سفر به کشور هایی که در آنها ممکن است به خاطر تجاوز به دختری ۱۳ ساله به آمریکا دیپورت شود خودداری می کند
جمعی از بازیگران فیلم مستاجر |
با بازی در نقش |
Roman Polañski |
Trelkovsky
|
Isabelle Adjani
|
Stella
|
Melvyn Douglas
|
Monsieur Zy
|
Jo Van Fleet
|
Madame Dioz
|
خلاصه داستان فیلم مستاجر محصول سال ۱۹۷۶
همان طور که بالاتر در قسمت معرفی رمان مستاجر اشاره کردم رمان داستان مستاجر داستان مردی نسبتا جوان با نام تروفسکی را روایت می کند که بعد از بیرون انداخته شدن از محل سکونت خود دنبال سرپناهی می گردد که در همین میان به توصیه دوستانش برای اجاره اتاقی در اپارتمانی در خیابان پیرنه اقدام می کند . چیزی از اجاره اتاق مذکوره توسط ترروفسکی نمی گذرد که متوجه می شود مستاجر قبلی این اتاق که زنی جوان و پر نشاط به اسم سیمون شول بوده است ، در اوج خوشی دست به خودکشی زده است . به مرور زمان رفتار عجیب دیگر مستاجرین این اپارتمان اسرار امیز توجه تروفسکی را به خود جلب می کند . به عبارتی رومن پولانسکی تقریبا در تمام دقایق به غیر از پایان به منبغ اقتباس وفادار بوده و دست به تعویض بدنه داستان نزده است
نمرات فیلم مذکوره
rottentomatoes |
88 از 100 |
IMDB |
7.7 از 10 |
metacritic |
71 از 100 |
نقد و بررسی فیلم مستاجر ، مسخ تدریجی انسان مدرن ( به قلم امیر دیکاپریو ) _ همراه با اسپویل
صحبت راجع به فیلم پیچیده ای چون مستاجر کار چندان ساده ای نبوده و نیازمند ساعت ها تفکر برای موشکافی مفاهیم آن می باشد ، اگر رمان مستاجر اثر رولان توپور را مطالعه کرده و سپس به سراغ فیلم بروید متوجه خواهید شد که فیلم قصد صحبت راجع به مدرنیته و انسان مدرن را دارد . موضوع مدرنیته و صحبت پیرامون آن همواره از سوژه قابل توجه نویسندگانی چون کافکا بوده که در رمان توپور و در نتیجه فیلم مستاجر پولانسکی نیز مورد بحث قرار گرفته است. در واقع تروفسکی نماینده انسان مدرن و آپارتمان در نقش جامعه مدرن ظاهر می شود . با ما همراه باشید با نقدی مختصر من باب فیلم مستاجر اثر رومن پولانسکی
در ابتدا پیشنهاد می کنم قبل از اینکه به سراغ تماشا سومین قسمت از سهگانه تحسین شده رومن پولانسکی بروید ، به مطالعه کتابش مشغول شوید ؛ چرا که روایت داستانی چون مستاجر در قالب کلمات به مراتب دلنشین و قابل لمس تر از مدیوم سینمایی آن می باشد . همچینن اگر بعد از مطالعه کتاب به تماشا فیلم بنشینید ، بهتر قصد و نیت پشت صحنات آن را درک خواهید کرد ، چرا که به دلیل محدودیت های زمانی ، بعضی از صحنات مهم و تأثیر گذار کتاب به اثر اقتباسی آن منتقل نشده است همان طور که بالاتر نیز اشاره کردم مستاجر قصد صحبت راجع به مدرنیته و انسان مدرن را دارد . در رمان و اثر اقتباسی مستاجر آپارتمان خیابان پیرنه در نقش جامعه ای مدرن به مرور زمان هویت مستقل تروفسکی ( نماد انسان مدرن ) را از او سلب کرده و از او آنچه می خواهد می سازد ، آپارتمان و ازعوامل مدرنیته ( همسایه ها ) غیر مستقیم خواسته های خود را به شخصیت اصلی دیکته کرده و از همین راه ابتدا شخصیت او را تهی کرده و سپس با آنچه خودش می خواهد آن را بار دیگر پر می کند . از دیگر موضوعات مورد بحث در رمان و فیلم رومن پولانسکی، صحبت من باب آپارتمان نشینی می باشد . آپارتمان نشینی به خودی خود یکی از نماد های جامعه مدرن می باشد که در آن حتی با وجود نزدیکی مردم از نظر فاصله زیستن، دل هایشان از هم دور شده و دیگر همدیگر را نمی شناسند و تنها برای شکایت به سراغ یکدیگر می روند . موضوع که بالا به آن اشاره کردم به وضوح در اطرف ما حتی در ایران نیز قابل مشاهده و لمس می باشد . نزدیکی که در عین حال انسان ها را هر آن از هم دورتر می سازد
در اثر سینمایی فارغ از تعویض پایان که در رمان به مراتب جذاب تر بود ، کارگردان دست به تغییر ملموس دیگری نزده و تنها به حذف برخی صحنات مهم کتاب برای تبدیل کردن کلمات به هنر هفتم بسنده کرده است . صحناتی چون جایی که ترکوفسکی سعی بر مخلوط زباله های خود با زباله های تمیز تر دیگر همسایه ها دارد تا از این روش خودش را مانند دیگران جلوه دهد ، یا صحنه بیماری تروفسکی که در فیلم تنها در سرگیجه ای خشک و خالی خلاصه شده است . حذف از این قبیل صحنات باعث می شود بیننده آن طور که باید و شاید سیر و روند تغییر شخصیت ترکوفسکی را نبیند . همچنین کارگردان در اغلب اوقات در به تصویر کشیدن تفکرات شخصیت اصلی موفق ظاهر نشده و شکست می خورد ، به طور مثال یک بیننده که بدون توجه به کتاب سراغ فیلم رفته است ، متوجه دلزدگی ترکوفسکی از دوستان و تفریح های سابقش مانند پیاده روی نمی شود . همین ریزه کاری های هرچند کم اهمیت است که کتاب را نسبت به نسخه سینمایی سر تر می سازد
در سهگانه آپارتمان ما چیزی به اسم آنتاگونیست نداریم و این جو حاکم بر محیط می باشد که شخصیت اصلی را تا مرز جنون پیش می برد ، این مورد در فیلم انزجار که اولین قسمت از سهگانه آپارتمان باشد بیش از دو فیلم دیگر به چشم می آید . مستاجر از این لحاظ هم مشکل داشته و نمی تواند در جو سنگین حاکم بر اثر به پای منبع اقتباس خود و همچنین دو فیلم دیگر مجموعه خود برسد . فارغ از مقایسه فیلم با منبع اقتباس ، مستاجر از تیم بازیگری خوبی بهرمند بوده در بازی بازیگران فیلم نکته منفی ملموسی وجود نداشت . همچنین نوع کارگردانی این اثر اقتباسی را فارغ از ضعف های مشهودش نسبت به کتاب به اثری قابل احترام تبدیل می کند
|
نکاتی که باید قبل از تماشا فیلم با خانواده بدانید
باز هم مثل دیگر آثار این کارگردان مشهور لهستانی ، صحنات شهوت برانگیزی مانند همخوابی زن و مرد در فیلم به چشم می خورد و اگر خانواده به همچین صحناتی حساسیت نشان می دهد تماشایش را به شما پیشنهاد نمی کنم . همچنین در فیلم انواع و اقسام شراب و سیگار توسط شخصیت های اصلی مورد استفاده قرار می گیرد که ممکن است در جمع خانواده هایی که نسبت به فیلم حساسیت زیادی به خرج می دهند مشکل ساز شود . و اما در پایان فیلم از نظر صحنات خشونت آمیز تهی بوده و اگر تماشا فیلم های خشونت بار برای شما دشوار است می توانید بدون هیچ نگرانی به تماشا مستاجر محصول سال ۱۹۷۶ بنشینید
پارت دوم |
نقد و معرفی مختصر من باب فیلم شیون . شاهکاری دیگر از کره جنوبی |
متنی کوتاه من باب اشنایی بیشتر با اثر _ شیون ، شاهکاری دیگر از سینما کره
در حال حاضر به جرات می توان ادعا کرد که مواردی و آثار فاخری که به ندرت در سینما هالیوود ساخته می شوند را می توان یه راحتی در سینما کره پیدا کرد . آثاری که با خلاقیت نامی میان غول های تبلیغاتی هالیوود برلی خودشان دست و پا کرده اند . شیون محصول سال ۲۰۱۶ نیز یکی از آثار فاخر و ارزشمند سالیان اخیر کره جنوبی بوده که با نو آوری های خود اثری تمیز و بی عیب و نقص تحویل مخاطب می دهد . شیون از آن دسته فیلم هاییست که باید بدون هیچ اطلاعاتی قبیل خلاصه داستان و ژانر فیلم به سراغش رفت ، چرا که این فیلم سراسر غافلگیریست و کسب اطلاعاتی مانند خلاصه فیلم و ژانر اثر قبل از تماشا از لذت غوطهوری در داستان پر جزئیات فیلم می کاهد . شاهکار بی عیب نقص سینما کره در سال ۲۰۱۶ و هنگام عرضه مورد استقبال گسترده منتقدین مطرح سینما قرار گرفته و موفق شد نمره فوقالعاده ۹۹ از ۱۰۰ را در وبسایت راتن تومیتوز به نام خود به ثبت برساند . شیون با بازی بازیگران مطرح کره ای چون کواک دو-وان ، چون وو-هی و هوانگ جونگ-مین موفق شد با بودجه ۸ میلیون دلاری ، به فروشی معادل ۵۱ میلیون دلار دست پیدا کند
خلاصه داستان فیلم شیون
شیون داستان پلیسی خانواده دوست را روایت می کند که در پی جنون و مرگ ناگهانی مردم روستا به تکاپو می افتد تا راز این قتل های مشکوک را کشف کند . جنون مردم روستا به این شکل می باشد که ناگهان خوی انسانی خود را فراموش کرده و به وحشیانه ترین شکل ممکن به اطرافیان خود حمله کرده و آنها را به قتل می رسانند . در ابتدا پلیس ها گمان می کنند جنون پیشرو ناشی از مصرف نوعی قارچ می باشد اما هر چه جلو تر می رویم راز قتل مشکوک بیش از پیش نمایان می شود
کارگردان شیون ، Hong-jin Na را بیشتر بشناسیم
Hong-jin Na کارگردان و فیلمنامه نویس مطرح کره ای می باشد که در این چند سال با ساخت شاهکار هایی همچون the chaser ، شیون و دریای زرد نقش به سزایی در پیشرفت سینما کره جنوبی داشته است . از افتخارات مشهود وی می توان به کسب جایزه Grand Bell ( جایزه ای که هرساله به برترین های هنر هفتم در کره جنوبی اهدا می شود ) برای اولین فیلم بلندش یعنی the chaser اشاره کرد . وی در حال حاضر ۴۷ ساله بوده و در سئول به گذران عمر مشغول است
اطلاعات اجمالی
کاگردان |
جان یو جیون |
محصول |
کره جنوبی |
مدت زمان |
156 دقیقه |
سال تولید |
12 می سال 2016 |
چندی از بازیگران سینمایی شیون محصول سال 2016
از بازیگران این فیلم خوش ساخت می توان به Kwak Do-won به عنوان نقش اول مرد ، Chun Woo-Hee برای بازی به عنوان نقش اول زن و بازیگران با استعدادی چون Kim Hwan-hee ( بازی تحسین برانگیز در نقش دختری حدودا ۷ ساله ) و Jun Kunimura ( برای بازی در نقش پیرمرد ژاپنی ) اشاره کرد
نمرات فیلم مذکوره
rottentomatoe |
99 از 100 |
IMDB |
7.5 از 10 |
metacritic |
81 از 100 |
نقد و بررسی فیلم شیون ، شاهکاری دیگر از سینما کره ( به قلم امیر دیکاپریو ) _ همراه با اسپویل
در تصوراتتان دو فیلم جن گیر و خاطرات قتل را با هم مخلوط کرده و فیلتری دوست داشتی از سنت های مردم کره بر روی آن بیاندازید ، نیتجه آن شاهکاری به نام شیون نام دارد، با ما همراه باشید با نقدی مختصر من باب شاهکار دیگر از سینما کره
شیون محصول ۲۰۱۶ فیلمی تقریبا صد و هشتاد دقیقه ای می باشد و مسلما اثری با این مدت زمان برای حفظ بیننده هایش تا دقیقه آخر باید از هیجان وصف ناپذیری برخوردار بوده و یک نواخت بودن خط داستانی دوری بجوید ، هیجان شیون فراتر از حد تصورتان می باشد و همین هیجان و در نتیجه جذابیت فیلم باعث می شود بیننده بدون توجه به گذر زمان تماشا فیلم را به پایان برساند ، فیلم تا ثانیه آخر خود جذابیتش را حفظ کرده و به بیننده ها اجازه پلک زدن نمی دهد . یکی از عناصری که بیش از پیش به جذابیت فیلم شیون کمک کرده و آن را از دیگر فیلم های ترسناک ماورایی متمایز می سازد خط و روایت داستان بی نظیرش می باشد . اگر مثل من بدون توجه به خلاصه و ژانر فیلم بدون کوچک ترین اطلاعاتی از فیلم به سراغش بروید در ابتدا با خود فکر می کنید با اثری مشابه به خاطرات قتل طرف خواهید بود ، من به شخصه به قسمت روایت شایعات صرفا به چشم تعدادی افسانه پوچ نگاه می کردم ، چرا که تقریبا بر ۶۰ دقیقه ابتدایی فیلم جوی جدی و واقع گرایانه حاکم می باشد و به بیننده ها اجازه باور مسائل ماورایی که به شکل شایعه به مخاطب ارائه می شود نمی دهد . و اما این نیمه دوم فیلم می باشد که به طور کامل تغییر شکل داده و به یک اثر ترسناک ماورایی مثل ( جنگیر ) تبدیل می شود ، این تغییر فاز ناگهانی در اواسط فیلم خواب از سر بینندگان می پراند و به آنها می فهماند که عامل بیماری ها نه تنها واقع گرایانه نبوده ( مثل قارچ ) بلکه به طور تمام و کمال به موارد ماورایی و غیر قابل باوری مثل جن گیری و تسخیر مربوط می شود . این تغییر فاز بدون اینکه توی ذوق مخاطب خورده و مانند وصله ای ناجور جلوه دهد تنها از یک کارگردان درجه یک ساخته است
یک فیلم ترسناک برای القا حس ترس و وحشت به مخاطب نیاز به فضا سازی و بازی های بی نظیر دارد که شیون در هر دو این معیار ها فراتر از حد تصور ظاهر می شود ، برای پس بردن حقانیت حرف من کافیست به فیلم برداری ، صدا برداری ، فضا سازی صحنه جن گیری نگاهی بیندازید . موسیقی نیز در این میان نقش به سزایی ایفا کرده و نوازنده با ساخت یک موسیقی شلوغ سعی بر القا حس ترس و هیجان به مخاطبین و بیننده های این شاهکار دارد . موسیقی فیلم در قسمت بر خورد فضله های کلاغ به شیشه ماشین جنگیر و اجرا مراسم به ظاهر جن گیری در دو صحنه عبادت گاه مرد چینی و خانه پلیس به اوج خود می رسد
همان طور که بالاتر اشاره کردم یکی از نقاط عطف مشهود این اثر روایت بی نظیر داستان می باشد که در هر لحظه بیننده ها را مجبور به تفکر می کند ، به عبارتی ما بیننده ها نیز پا به پای شخصیت اصلی در موقعیت های حساس تصميم گيري قرار می گیریم و حتی در اکثر اوقات شخصیت اصلی را بابت تصميم گيري های اشتباهش مورد سر زنش قرار می دهیم . یکی از تصميم گيري های مهم که هم پلیس ( شخصیت اصلی ) و هم ما تا پایان فیلم درگیر آن خواهیم بود ، تشخیص عناصر منفی از عناصر مثبت می باشد . دختر جوان سفید پوش ، پیرمرد ژاپنی ، جنگیر . کدامیک در نقش شخصیت مثبت و کدامیک در نقش شخصیتی منفی ( آنتگونیست ) ظاهر شده است ؟ این سوال تقریبا در تمام دقایق نیمه دوم بر جو حاکم بوده و حتی اکثر بیننده ها را بعد از پایان فیلم هم رها نمی سازد
اگر با دقت فیلم را تماشا کرده و به ریزه کاری هایش دقت کنید متوجه خواهید شد که در صحنه انجام مراسم جن گیری ، هم پیرمرد ژاپنی و هم جنگیر در حال انجام مراسمی یکسان می باشند ، از این جا بیننده پی خواهد برد که این دو به هر حال با هم هم دست می باشند ، حال اگر مرد ژاپنی شخصیت مثبت یا به عبارتی جنگیر باشد ، جن گیر هم شخصیتی مثبت دارد و اگر مرد ژاپنی واقعا روح باشد ، جن گیر هم یکی از هم دستانش است . در میان اجرا مراسم جن گیری دختر سفید پوش نمایان شده و در کار مرد ژاپنی وقفه می اندازد . پس از این صحنه بیننده ها متوجه خواهند شد که مرد ژاپنی و دختر سفید پوش در دو جبهه مقابل به هم قرار دارند . از اینجا نبرد ذهنی مخاطبین شروع می شود و این سوال تمام فکر و ذکر بیننده ها را به خود مشغول می کند ، کدام نیرو منفی است؟ دختر جوان سفید پوش یا پیرمرد ژاپنی و نوچه اش؟ این سوال از صحنه استفراغ تا صحنه برخورد فضله های کلاغ به شیشه ماشین جن گیر به اوج خود می رسد . همان طور که می دانید کلاغ نماد مرد ژاپنی یا به عبارتی شیطان می باشد
از این فکت می توان نتیجه گرفت که جن گیر در واقع نوچه شیطان یا همان مرد ژاپنی بوده که هنگام مقابله با شخصیت محافظ ( دختر جوان ) تحت نیرو بالای او قرار گرفته و شروع به استفراغ خون می کند ، مرد جن گیر پس از آن صحنه از ترس به بودا متوصل می شود و از او درخواست کمک می کند اما شیطان با خاموش کردن شمع برای اولین بار به او می فهماند که راه فراری وجود نداشته و باید ماموریت خود را به اتمام برساند . جن گیر که تمام فکر و ذکرش مشغول ترس از زن سفید پوش است ، باز دیگر دست به فرار می زند اما این حرکت با دومین اقدام شیطان همراه می شود . فضله های کلاغ ( کلاغ نماد شیطان می باشد ) مانع پیشروی جنگیر می شود ، درواقع شیطان با این حرکت به او می فهماند که کارش تمام نشده و باید تا اتمام ماموریت ازش پیروی کند و راه فراری نیست . جن گیر برگشته و ماموریت خود را از پس می گیرد و با زنگ زدن به شخصیت اصلی تفکر شیطان بودن دختر سفید پوش را بر او حاکم می سازد . در نهایت نقشه انها جواب داده و پلیس بدون چشم داشت به فرمان ناجی به سمت دختر تسخیر شده اش می شتابد و کشته می شود ؛ جن گیر هم با عکس گرفتن از جنازه آنها روح هایشان را در اختیار شیطان قرار می دهد . در پایان ، شیون از آن دسته فیلم هاییست که آدم با دیدنش تا روز ها ذهنش مشغول خواهد بود و هر مخاطب می تواند نتیجه ای متفاوت از دیگران از فیلم بگیرد . قطعا با پایان بردن فیلم بار دیگر سینما کره را مورد تحسین قرار خواهید داد
|
نکاتی که باید قبل از تماشا فیلم با خانواده بدانید
در اوایل فیلم شیون محصول سال ۲۰۱۶ صحنه مستقیم از رابطه جنسی زن و مرد نشان داده می شود که قطعا تماشا آن در جمع خانواده غیر ممکن می باشد . اگر قصد تماشا فیلم بدون توجه به صحنات +۱۸ را دارید از دقیقه ۱۶:۵ تا ۱۷ را جلو بزنید . همچنین فیلم حاوی صحنات متعدد استعمال دخانیات چون سیگار می باشد که ممکن از در جمع خانواده های حساس مشکل ساز شود . صحنات خشونت بار نیز در فیلم پر تعداد بوده و اگر نسبت به صحنات خشن حساس می باشید توصیه می کنم از دیدن فیلم پرهیز کنید
پارت سوم |
نقد و معرفی فیلم 500 روز با سامر ( نقد به قلم فرناز خانم ) |
آشنایی بیشتر یا سینمایی 500 روز با سامر _ عاشقانه ای به دور از کلیشه های حاکم بر این ژانر
در حال حاضر یافتن اثری عاشقانه به دور از کلیشه های رایج در سینما هالیوود به عملی دشوار بدل شده و کمتر فیلمی در این ژانر پیدا می شود که فراتر از عشق یک زوج، پا از حد و مرز ها فراتر گذاشته و کلیشه ها را در هم بشکند . سینمایی ۵۰۰ روز با سامر محصول سال ۲۰۰۹ یکی از آثار فاخر قرن جدید میلادی در ژانر عاشقانه می باشد که تماشایش خالی از لطف نیست . ۵۰۰ روز با سامر از آن دسته فیلم هاییست که باید بیش از یک مرتبه تجربه شود . در اولین تجربه شما می توانید فارغ از ریزه کاری های کارگردان از عشق جالب توجهی که در فیلم بین شخصیت های آن در جریان است لذت برد . اما در تجربه های بعدی می توان با دقت تر به تماشا فیلم نشست ، آنگاه متوجه خواهید شد که چرا ۵۰۰ روز با سامر عاری از کلیشه های رایجی که در حال حاضر بر ژانر عاشقانه حاکم است می باشد . ۵۰۰ روز با سامر در سال ۲۰۰۹ توسط مارک وب و بازی بازیگران مطرحی چون Zooey Deschanel و Joseph Gordon-Levitt و موفق شد یا بودجه ای بالغ بر ۷.۵ میلیون دلار ، به فروش ۶۱ میلیون دلاری دست پیدا کند
کاگردان اثر |
مارک وب |
مدت زمان |
95 دقیقه |
سال تولید |
17 جون 2009 |
ژانر |
عاشقانه کمدی |
خلاصه داستان فیلم 500 روز با سامر
۵۰۰ روز با سامر داستان مردی به اسم تام هنسن در دفتری مشغول به کار است . روزی از روز ها دختری زیبا روی به اسم سامر برای استخدام به دفتر آنها می آید ، تام با دیدن چهره زیبا سامر در همان نگاه اول در فکر و ذکر خود را مشغول او می سازد و با خود می پندارد که سامر همان عشق ناب و حقیقی است که تمام عمر انتظار آن را کشیده است . در آن سو سامر قلبا اعتقادی به کلمه عشق و عاشقی ندارد . شاید در نگاه اول داستان کلیشه اب به نظر برسد اما هرچه پیش تر می رویم کیفیت داستان بالاتر رفته و خودش را تمام و کمال از کلیشه های رایج جدا می سازد
نمرات فیلم مذکوره
rottentomatoe |
85 از 00 |
imdb |
7.7 از 10 |
metacritic |
76 از 100 |
درباره مارک وب ، کارگدان سینمایی 500 روز با سامر
مارک وب کارگران ، تهیه کننده و موسیقی ساز آمریکاییست که در سال ۲۰۰۹ با ساخت فیلم کمدی عاشقانه ۵۰۰ روز با سامر به شهرت رسید . پس از آن او به ساخت ابتدا نسخه ریبوت اسپایدر من که ما با نام ( مزد عنکبوتی شگفت انگیز ) و در ادامه دنباله آن ( مرد عنکبوتی شگفت انگیز ۲ ) در سال های ۲۰۱۲ و ۲۰۱۴ مشغول شد . از دیگر آثار ساخته شده به دست او می توان به سینمایی با استعداد محصول سال ۲۰۱۷ و با بازی کریس ایوانز اشاره کرد . وی در حال حاضر تنها ۴۶ سال داشته و آینده روشنی پیش روی خود می بیند
چندی از بازیگران فیلم 500 روز با سامر
فیلم ۵۰۰ روز با سامر از کادر بازیگری به شدت قوی نیز بهرمند می باشد . بازیگران مطرح و نام آشنایی چون جوزف گوردون لویت که پیش تر او را با بازی در فیلم های نولان نظیر بتمن شوالیه تاریکی و تلقین می شناختیم ، زویی دشانل با بازی در نقش سامر و کلویی مورتز در فیلم مارک وب به نقش آفرینی پرداخته اند
جمعی از بازیگران فیلم مستاجر |
با بازی در نقش |
Zooey Deschanel
|
Summer
|
Joseph Gordon
|
Tom Hansen
|
Matthew Gray Gubler
|
Paul
|
Chloë Grace Moretz
|
Rachel
|
نقد و بررسی فیلم 500 روز با سامر ( به قلم فرناز خانم ) _ همراه با اسپویل
فیلم 500 روز با سامر از اون دسته از فیلم هاس که با یک بار دیدن ازشون لذت میبریم اما برای فهمیدن اینکه دقیقا کارگردان چه هدفی رو دنبال میکنه باید یه بار دیگه فیلم رو دید و به تک تک اجزا دقت کرد اونوقت میتونید عمق ریزه کاری هایی که نویسندگان و کارگردان به کار بردن رو ببینید دقیقا همین اتفاق برا منم افتاد یعنی بار اولی که دیدم از این فیلم حس خوبی گرفتم و بار دوم که اتفاقا امروز بود به نکات عمیق و مفهومی زیادی برخورد کردم. این فیلم یه مسیر پر فراز و نشیب رو از عشق به تصویر میکشه مسیری که هر عاشقی رو میتونه به ستوه بیاره و به ادامه مسیر اون رو بد بین کنه نکته مهم چگونگی به تصویر کشیدن این مسیر هست که باید یه سری قواعد باشه که مخاطب خسته نشه و جذب اون شه و یه نکته دیگه هم اینه که فیلم روی گذشته تام و سامر و خانواده ی اون ها متمرکز نمیشه و بیشتر به احساسات دو کاراکتر و اتفاقاتی که به صورت روزمره رخ داده توجه میکنه این مورد هم جزو نقاط مثبت فیلم به شمار می ره
قدرتمندترین ابزار فیلم داستان فوق العادشه که به جای یه روایت خطی ساده ترجیح داده روزهارو بدون ترتیب خاصی کنارهم بزاره درست مثل خاطراتی که بدون هیچ قاعده ای تو ذهن تام تداعی میشه و همین غیر خطی بودن باعث کشش عالی فیلم شده در کنار اینکه جوزف گوردون لویت در نقش تام کارش رو به بهترین شکل ممکن انجام داده و توانایی خودش رو در این فیلم و بعدها در فیلم لوپر به همه ثابت کرده . در تاریخ سینما ما با آثار عاشقانه زیادی مواجه شدیم و تعدادی از اونها به خوبی تونستن مخاطب رو با خودشون همراه کنن
اما تو این فیلم با یه سری اقدام ها هم روبرو هستیم که داستان رو از کلیشه ای بودن و تکراری بودن درآورده این همون نوآوری منحصر به فرد هستش که ما با فیلمی مواجه هستیم که کارگردان اون نهایت تلاش خودش رو کرده تا با سبک روایی به خصوصی که ربطی به فیلمهای عاشقانه نداره اثرش رو به یه کار جدید و نو تبدیل کنه تا مخاطب با چیزی روبرو بشه که تا قبل این نشده. پرشهای بسیار زیاد در خط اصلی داستان و ارتباط جزییات و پیوند بین اونها باعث جذابیت فیلم و قدرت اون شده.کارگردانی این اثر رو مارک وب بر عهده داره که تو سال های اخیر فیلم های مثل Gifte و دو گانهی مرد عنکبوتی شگفت انگیز کارگردانی کرده که فیلم های خیلی موفق نبودن و مشکلات خیلی بزرگی داشتن و هممون میدونیم اما تو یه مورد یه وجه اشتراک خاصی فیلم های آقای وب باهم دارن و اون هم این نکته هست خلق روابط پُر حرارت و احساسی و جذاب. روابطی که شاید بخاطر مشکلات فیلم نشده که تصویر درستی از اونها به مخاطب نشون داده بشه ولی این نکته اینجاست که این ویژگی مثب تو فیلم های آقای وب هست که تو بعضی فیلماش زیر سایه مشکلات دیگه فیلم قرار گرفته.
اثر عاشقانه مارک وب به مانند هیچکدوم از فیلم های عاشقانه ای که میشناسیم مثل تایتانیک یا نوت بوک یا حتی لالالند نیست. وب با ساختار شکنی های زیادی که تو فیلم داشته و نوع کاگردانی و فیلمنامه مثل یه بمب لحظات حیاتی روابط عاشقانه تام و سامر رو دچار لغزش و چالش میکنه و هم اونها را به ستوه میاره و هم بیننده رو چالشهایی ویژگیشون اینه که سرتاسر روابط اونها را مواقعی غیر قابل تحمل و مواقعی مفید و مثمر ثمر واقع جلوه میکنه مشکلاتی که بخشی از اون احساسات و دیدگاهها و عقاید سامر هست و بخشه دیگه از اون مربوط به تام هستش که نمیدونه از رابطه موجود چه انتظاری باید داشته باشه و خودش را سردرگم و بیهدف میبینه.سامر مانند گزارشی که فیلم از اون میده دیواری در بین خودش و اطرافیانش درست کرده و خودش هم نمیدونه دقیقا از این زندگی و هدف چی میخاد و این نکته ای هست که باعث میشه به فکر فرو بریم و دنبال یه پاسخ برا خودمون باشیم.
در کل این فیلم میخاد قوانین از پیش فرض شده داستان های عاشقانه رو بکشنه و تغییر بده مثل صحنه هایی که تام شکست عشقی خورده اما شبیه آدمایی نیست که شکست عشقی خوردن و دچار مشکل هستن و از فردی درون گرا به فردی برون گرا و اصطلاحا دیوونه تبدیل شده.البته اینکه بگیم این قواعد از پیش فرض تو فیلم شکسته شدن زیاد درست نیست باید اینطوری بگم که این قواعد هستن و شکسته نشدن اما هدف متفاوتی دارن و شاید اون هدف این باشه که باید تو مسیر عاشقیمون پشتکار داشته باشیم تا به رویاها و آرزوهامون برسیم.
قاب هایی که دوگانه تام و سامر هم مبتنی بر گفته خط بالاییم گاهی خنده دار هستن و گاهی هم اعصاب خورد کن در حین دیدن این فیلم شاید نتونیم بفهمیم که باید غرق در توهم اون بشیم یا به اون بخندیم و مسخرش کنیم اما این نکته رو بهش میرسیم که بعد هر پاییزی یه بهار از راه میرسه و به قولی نمیتوان تقدیرهای بزرگ کیهانی را با اتفاقات ساده زمینی نسبت داد و من خیلی از پایان این فیلم خوشم اومد که بنظرم یه پایان مناسب بود و دور از کلیشه ها و تکرار به تصویر کشیده شده و تحول و رشد دیدگاه های تام و سامر در سکانس های پایانی به خوبی قابل مشاهده هست.
|
نکاتی که باید قبل از تماشا فیلم با خانواده بدانید
متاسفانه فیلم رو خیلی وقت پیش تماشا کردم و صحنات مورد دار ان را مو به مو به خاطر ندارم . اما در 500 روز با سامر نیز مانند اکثر فیلم های عاشقانه صحناتی مانند همخوابی زن و مرد به چشم می خورد . فلذا اگر خانواده محترم به این موضوع حساس می باشد تماشایش در جمع خانواده را توصیه نمی کنم . همچنین استعمال دخانیات در جای جای فیلم وجود دارد و اگر اگر خانواده با حساسیت کاذب خود تماشا همچین صحناتی در حضورشان را برایتان دشوار می سازد با فیلم دیگری به سراغ خانواده خود بروید . در نهایت فیلم از هرگونه صحنه خشونت امیزی تهی می باشد
با تشکر از همراهی شما