تجلی سومین نور از رده آمتیس، ردههای پرتو بنفش است که شامل پستانداران آبزی، مردمان پگاسوس آویانی و باهارامای آبزی میشود که در جهان هارمونیک چهارم در محدوده لیرا-آویون از طریق استارگیت ۱۱ جهانی بذرافشانی شدند.
تناسخهای سه گانه رده زمردی، رده طلایی و رده آمتیس که در جهان هارمونیک چهارم در ماتریکس لیرایی بذرافشانی شدند، به عنوان خانه های رویال شناخته می شوند.
جهان هارمونیک سوم
از نظر انسان، این کالبدهای آگاهی در همه تراکمها وجود دارند و جنبه هایی از خویشتن برتر و بدن نوری هستند. این جنبه ها ایستگاه های هویت نامیده می شوند.
در جهان هارمونیک سوم در 7D-8D-9D سه لایه ماتریس منادیک وجود دارد.در جهان هارمونیک سوم در 7D-8D-9D سه لایه ماتریس گایا وجود دارد.
طیف فرکانس پرتو بنفش
پرتو بنفش، جریان 7D است که باعث ایجاد میدان مغناطیسی ماوراءبنفش زمین می شود و مجموعه دستورالعمل مغناطیسی را برای مغز سیاره ای در اختیار دارد، و به عبارت دیگر لوگوس سیاره ای نامیده می شود. این طیف فرکانس موجی بنفش رنگ از طریق چاکرای تاج و مراکز انرژی بعدی هفتمی در سیستم بدن نوری شبکه درخت ۱۲ شاخه ای ما انتقال می یابد.
این راهاندازی با پرتو بنفش، تا زمانی که انسانها کاملاً یکپارچه شوند و بصورت معنوی ماتریکس روح خود را مجسم کنند غیرفعال میماند.
از زمان تجاوز دستورکار بیگانگان منفی NAA و به کار گیری ماتریکس کاذب صعود و ایمپلنتهای تصلیب توسط آنها، دسترسی به طیف موجی چاکرای بُعد هفتمی و یکپارچهسازی پرتوی بدن نوری به منظور صعود سیاره ای، برای اکثریت انسانهای بعدسومی زمین امکان پذیر نبوده است.
با این حال، پس از همترازی کهکشانی ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲ در این مرحله تغییراتی در حال وقوع است.
بدن نوری بعد هفتمی، اولین لایه ماتریکس مناد است که دومین گروه سه گانه روحی از لایه های 8D ،7D و 9D است. طیف رزونانس فرکانس این لایه از سیستم چاکرای هفتم و تاج، پرتو بنفش است.
یک سه گانه کیهانی از انرژی، با خورشید ما، خوشه پروین و سیاره اورانوس شکل گرفته است تا بلوپرینت (طرح اساسی) آگاهیِ یگانگی و وحدت جدید را برای لوگوس سیاره ای برانگیزد.
اورانوس، مطابق همترازی اخیر خود با تأثیرات آسترولوژیکش، یک کالبد اصلی سیاره ای است که ویژگی های پرتو بنفش 7D را به زمین منتقل می کند.
این امر نسبت به تغییرات مستقیمی که مربوط به مراکز روحی شخصی، چاکرای تاج، چشم سوم (غدد هیپوفیز و صنوبری)، چاکرای قلب، مغز فیزیکی و فرمهای افکار ارتعاشی ما است، قابل توجه است.
این فعالیت خورشیدی جدید، در حال تغییر آرکیتایپهای (کهن الگوهای) اصول مردانه از طریق اعمال تغییرات در ساختار ذرات پرتو هفتم، در درجه اول از طریق بازسازی هفتمین پرتو بنفش است. این اصلاح، همچنین به طور مستقیم بر ذرات بنیادی ماده تأثیر می گذارد.
این تغییر در حال از بین بردن آرکیتایپ مردانه ساختار شاه کاذب استبداد در لوگوس سیاره ای است تا مستقیما توسط شاه خورشیدی با ذهن کریستوس جایگزین شود.
لوگوس سیاره ای در بعد هفتم است.
تأثیرات این “تجاوز” (NAA) عملکرد سیستم ایمنی بدن، سیستم غده ای و اعضای بدن ما را به هم زد و مانع اتصال جنبه خداگونه کمان مادر به هسته زمین شد.
این اساس و مقدماتی بود که توسط کنترل کننده ها (آرکان ها) در سیاره زمین قرار گرفت که از آنها به عنوان “ایمپلنت تصلیب” مسیحیت درونی یاد می شود.
سیاره ما و نسل بشر که بر اساس آن تناسخ کردند، اکنون کاملاً به شبکه زمین (از طریق کاشت ایمپلنت های تصلیب در خطوط بعد هفتمی محوری ما) وصل شدند و قادر به دستیابی به صعود ارگانیک و رهایی از تناسخ نیستند.
ما دیگر نتوانستیم اتصال به منبع خدایی خود را احساس کنیم و همچنین نتوانستیم ارتباطمان با مادر و با اصول زنانه را با تعادل برقرار کنیم.
اکنون با آگاهی از اینکه این واقعه اتفاق افتاده، می توانیم این واقعه “تصلیب” را تغییر دهیم تا بتوانیم آن را ترمیم و التیام بخشیم.
این امر مستلزم آن است که شهر واتیکان آنچه را که پنهان شده برای ما آشکار کند و پاسخگوی اقدامات خود باشد. این کار در حال رونمایی از روند بهبودی است و یک پروژه بزرگ بازسازی شبکه گاردین (محافظ) از سال ۲۰۱۱ به بعد است.
(توجه: کار شبکه ای در هفته پنجم و هفتم در برنامه آزادسازی سیاره ای، مربوط به این بازسازی شبکه ای بود)
بال های 6D و 7D
این جریان فرکانس ۶ تا ۷ از طریق مریدیانهای ما و از طریق خطوط همترازی محوری که به دهانه های انرژتیک به نام بالها متصل هستند و در بالای شانه های ما متصل هستند و به طور عمودی در هر طرف بدن ما عمل میکنند، جریان دارد.
بال پرتال ششم در لبه شانه فوقانی شما قرار دارد، اصل مردانه سمت راست است و جریان را به سمت چاکرای ششم هدایت میکند، در حالی که بال پرتال هفتم در لبه شانه چپ، در قسمت زنانه قرار دارد و جریان را وارد چاکرای تاج میکند.
پرتال 6D (در میان بسیاری چیزهای دیگر) سطح اول از ازدواج مقدسِ ادغام توئینفلیم را در بدن ما نشان می دهد که اولین مرحله وحدت الهی (سطح اول Rod و Staff) را در هولوگرام بدن نوری ما ترکیب میکند.
هنگامی که شروع به ساختن بدن نوری 6D خود می کنیم، انرژیهای مردانه و زنانه ما سعی می کنند مسیری را که تا بالای چاکراهای ما و ستون عمودی خط هارا ایجاد می شود تلفیق و یکپارچه کنند، به پایه مغز متصل شده و با چاکرای ششم (چشم سوم) ترکیب شوند.
پس از اتمام این کار، ما الگوی درونی روح را از اولین مراحل وحدت الهی به دست میآوریم و قادر هستیم اولین مرحله از صعود معنوی خود را با نام “ساختن بالها” متجلی کنیم.
انرژیهای پرتوی بنفش 7D سمت چپ و کالبد زنانه ما، نشانگر تکمیل و رهایی ما از چرخه های مکرر تناسخ مجدد به درون خطوط زمانی پایین دنیاهای فیزیکی 3D است.
(این اتفاق، آزادی از متحمل شدن میازما بصورت کارمیک است، و گسترش قرارگیری مجدد شعله بنفش باعث رها شدن از اثرات علت و معلولی کالبد جمعی میشود)
هر دو این مراکز انرژیِ چاکرای شش و هفت که مرتبط با جنسیت هستند با هم کار می کنند و کالبدهای ما را تحت تأثیر قرار می دهند.
بال پرتال 7D همچنین نشان دهنده اصل مصلوب زنانه است که توسط ایمپلنت های تصلیب انرژی کرایست، در کالبدهای انرژی شخصی ما کاملاً تحریف شده است.
(ما می توانیم این امر را که از درون هولوگرام خودمان آشکار می شود به وضوح مشاهده کنیم و نتایج بیرونی یک اصل زنانه “مصلوب” از انرژی را امروزه در دنیا به عنوان زن گریزی ببینیم.)
پس از اتمام رشد فرکانسی و ساخت بدن نوری 7D، ما از چرخه تناسخ مجدد در دنیای 3D خلاص می شویم و کاملاً توسط یک ستون از چاکراهای ترکیب شده و یکپارچه فعال می شویم.
این یک روش برای اشاره به مفهوم فرایند روح انسان در “صعود سیاره ای” است.
این لِیلاینهای افقی 6D و 7D در سیستم شبکه سیاره ای به شدت مسدود شده اند و برای مدتهای طولانی در این سیاره یا درون آگاهی انسانی ما فعال نشده اند. این موضوع را بیان میکنیم که در این سطوح، حصارهای فرکانسی زیادی قرار گرفته اند تا بصورت آگاهانه و هدفمند از رشد سیاره و رشد بدن نوری مردم سیاره و تکامل روحی در این سطوح بُعدی ممانعت کنند.
بخاطر وجود ماتریکس صعود کاذب، روحهای انسانها در محدوده تجربیات تناسخ بعدسومی قرار می گیرند و هرگز از چرخه تولد دوباره خارج نمیشوند و مرتباً به دنیاهای تراکم پایینتر برمیگردند.
به دلیل گیر افتادن در چرخه های تناسخ در دنیای متراکم، و داشتن سطح هوشیاری از هویت پاک و ماده فیزیکی، برای نژاد انسان بسیار سختتر شد که در چرخه تکاملش، طبیعت حقیقی خود را به عنوان یک موجود چندبعدی و خداگونه درک کند.
ماتریس صعود کاذب
نقاط مختصات مهمی که انرژی را به درون شاخه های انرژی در داخل خطوط محوری از ابعاد ۴ و ۷ وارد می کنند و از آن عبور می کنند، در حال بازسازی شدن هستند.
از آنجا که خط محوری بعد هفتمی سیاره ای، عمده ترین هدف اختلالات ناشی از تاثیرات ایمپلنت های تصلیب کرایست کاذب بوده است، این یک پروژه بازسازیِ اصلی و مهم بوده است. پرتو هفتم (شعله پرتوی بنفش) از طریق خطوط محوری سیارهای منتقل میشود و در حال تدوین شدن مجدد است.
پیش از این، این انرژی تصلیب کاذب که در خط محوری هفتم ایمپلنت شده بود، برنامه کاذب دیگری را که در سطح اختری مورد استفاده قرار می گرفت، تغذیه می کرد که این برنامه مانند یک سراب و توهم بود.
این سراب که در مقاله های قبلی به آن اشاره کردم برنامه “ماتریکس صعود کاذب” است.
به همین دلیل است که ابعاد چهارم (سطح اختری) و هفتم (شعله بنفش و لوگوس سیارهای/ذهن جمعی) از اهمیت زیادی در چگونگی تقسیم کردن و تغذیه سطوح برنامه ریزی کاذب (بردگی) برخوردار هستند.
ادغام 7D با اصل پدرانه 15D
در طی این چرخه انفصال زمانی، نژادهای موسس ساختار هولوگرافیک درخت جهانی زندگی را تغییر داده اند و آن تغییر پرتو مستقیماً روی درخت زندگی شخصی ما تأثیر می گذارد.
هر آنچه که به عنوان مجموعه دستورالعملها موجود است در درخت زندگی شخصی ما ثبت شده است، این همان بلوپرینت روحانی ما، هویت تجلی یافته ما، DNA ما و برنامه سرنوشتمان است.
در طی این مرحله اخیر، یک پیکربندی مجدد صورت می گیرد، زیرا پرتو بنفش 7D در حال ایجاد یک اتحاد و یکپارچگی با پرتو 15D کمان پدر مقدس است.
شاخه های درخت زندگی = درخت اول و چاکرای ریشه
پرتو پایه ازدواج مقدس (HG) = ادغام با پدر 15D و مادر 7D
متعادل کردن آرکیتایپ برای ازدواج مقدس = مادر زمین، پدر دلسوز متحد می شود و مادرانی را که جنبه ها را پرورش میدهند به وجود میآورد.
کرمچاله فانتوم پایگاه بیگانه 7D
این نحوه استفاده تکنولوژی نظامی نژاد خاکستری (گری) و دولت سایه نظامی انسانی از بخش هایی از این تکنولوژی در این پایگاه واقع در پرو است:
یک میدان چهارگوش عظیم از هزاران هزاران تکنولوژی در دسته های “میادین هایپراسپیس” که به مانند “پنلهای خورشیدی” در ردیف های کامل، در کنار هم، در شکل های مربع و مستطیل بودند، که از آنها به عنوان یک تکنولوژی ثبت تصویر روح و جذب انرژی استفاده میشد. – در دروازه و ورتکس 5D در ۸ ساعتیِ غربِ منطقه باستانی ماچو پیچو در پرو.
این میدان جذب انرژی، مقادیر عظیمی از انرژی را به سمت تکنولوژیهای سیاه چاله (BHT) که در سراسر جهان برای برانگیختن تخریب و ویرانی استفاده می شوند، هدایت می کند.
اخیراً تلاشهایی برای استفاده از فناوری سیاه چاله به منظور تضعیف سواحل آمریکای شمالی صورت گرفت و توسط گاردین ها تثبیت شد.
این اشیاء چهارگوشه ” کره های الکترونیکی کاشی مانند” مصنوعی شبیه به صفحه های تلویزیون تعبیه شده ای هستند که نور را به تصاویر تغییر می دهند، بنابراین این یک تکنولوژی جذب و تغییر نور و تصویر است، در حالی که تصویرِ روح، حیوانات و طبیعت را ثبت می کند، سطح تصویربرداری هرچه که باشد، این سیستم یک نمونه کپی از آن مورد/شخص/حیوان را در قالب یک تصویر و نمایش هولوگرافیک در یک بعد فانتوم دیگر منعکس میکند.
این خط تغذیه بُعد فانتوم بر تقسیمبندیهای آرکتوریان در فانتوم 7D، و همچنین لوگوس 7D / کنترل مغز سیاره ای تأثیر می گذارد.
این ثبت تصویر روح، یک خط زمانی احتمالی را در آینده برای آن شخص / حیوان در اینجا در زمین بعدسومی ایجاد می کند – همانطور که کلون موازی و کپی آن، آنرا به سمت مسیر تخریب خود به بُعد فانتوم بردگی و مصرف نهایی توسط این منفی ها، در خطوط زمانی آینده و کنترل شده مصنوعی سوق می دهد. این دقیقاً مانند درک تکنولوژی کامپیوتری سرور سایت انعکاسی است.
هنگامی که کسی بخواهد چندین نسخه (کلون) از محتوای یکسانی از یک وب سایت را در بسیاری از کشورها در دسترس داشته باشد، آنها یک کپی از سایت اصلی ایجاد می کنند و طرح و تصویر آن را در بسیاری از آدرس های IP اینترنتی، مکان های برداری در زمان و مکان تکرار می کنند.
این فناوری ثبت تصویر روح دقیقاً همین کار را انجام می داد.هر کس به روح خود متصل نباشد، یا از روح خود استفاده نکند، یا یک رهگذر و تماشاگر بیگناه مانند یک حیوان یا پستاندار، مانند تعداد بیش از ۹۰۰ دلفینی که اخیراً در آبهای پرو کشته شدند، و ۶۰۰ پلیکان دیگری که خود را قربانی کردند، یک طرح و تصویر منفی از امضای ژنتیکی آنها گرفته میشود و با نیرویی همزمان به داخل دستگاه مکنده در میدان فانتوم تابانده میشود تا عملیات BHT را تغذیه کند.
این تکنولوژی در حال به روز شدن بود و آنها حدود ۶۰ تا ۹۰ روز آن را در این میدان آزمایش می کردند و آن را در دنیای 5D ،3D و دنیای موازی آزمایش می کردند. این برنامه قرار بود یک دستور کار بزرگ BHT را گسترش دهد – دستور کار و نمایش پر زرق و برق تصویربرداری از روح در اول ماه می، آیین Beast-Beltaine که در حال انجام است.
پایان.
منبع:
https://ascensionglossary.com/index.php/Violet_Ray
سایت اتحاد نور
https://www.etehadenoor.com/?p=3617