یولیان ناگلزمان، جوان 34 ساله آلمانی بعد از 5 سال مربیگری در سطح اول فوتبال آلمان و تجربه حضور در نیمه نهایی لیگ قهرمان اروپا، از فردا شب (جمعه) با مربیگری بایرن مونیخ مقابل مونشنگلادباخ در هفته آغازین فصل جدید بوندسلیگا، ماجراجویی بزرگ خود در دنیای فوتبال را ادامه خواهد داد.
ناگلزمان که به خاطر مصدومیت مجبور به کنارهگیری از فوتبال شده، آن قدر طی سال های گذشته، عملکرد درخشانی به عنوان یک سرمربی جوان از خود به جای گذاشته که کادر مدیریتی بایرن مونیخ تصمیم گرفتند سکان هدایت پرچالش باوارایی ها را به او بدهند. حالا سوال بزرگ طرفداران بایرن و شاید خیلی دیگر از فوتبالی ها این باشد که آیا یولیان می تواند در باشگاهی در قدوقامت بایرن هم در مسیر توفیق قدم بردارد یا نه؟ در این یادداشت می خواهیم تا جایی که می توانیم، به این سوال پاسخ دهیم.
از گمنامی به سطح اول فوتبال
ناگلزمان باعث میشود بسیاری از افرادی که هیچگاه در سطح اول فوتبال، بازی نکردهاند، به خود بگویند چرا من نه، اما آن جماعت آنقدرها هم نباید مطمئن باشند، او مثل بقیه در دوران بازی کردنش درخشان نبوده است، اما یکی از آن بقیه که افکار رویایی دارند، نیست. به عنوان یک بازیکن جوان، ناگلزمان برای تیم مونیخ 1860 و آگزبورگ بازی کرده است. هرچند که دوران بازی او، خیلی سریع پس از مصدومیت زانو، به یک جهنم تبدیل شد. به همین راحتی، تمام آرزوهای ناگلزمان به پایان رسید. کار او در تیم زیر 19 سال به پایان رسید. مصدومیت اما برای او یک خوشاقبالی برای آغاز راه تازهای بود. او به مسیر آکادمی فوتبال کشیده شد. چهار ترم در دانشگاه درس خواندن تا بتواند تجارت بخواند و سپس به خواندن علوم ورزشی (Sport Science) روی آورد و همین کافی بود تا او دوباره به فوتبال آلمان و جهان بازگردد. ناگلزمان کسی است که هیچگاه در بوندسلیگا بازی نکرد، اما مثل سرمربیان بزرگ آلمانی فکر کرد و پیشرفت کرد.
تغییرات اساسی فوتبال آلمان با تیمهای اصلی شروع نشد آنها کار خود را با جوانان قابل انعطاف کشور آغاز کردند. کشور طرح یکپارچهای را آغاز کرد که به بهار بازیکنان آلمانی تبدیل شد. آلمان صاحب منابع بزرگ بازیکن، سرمربیان با دانش و سیستمهای باشگاهداری فوقالعاده در سرتاسر کشور شد. بحث فقط تیمهای باواریا یا بادن ورتمبرگ یا برلین نیست. بحث در این مورد در کتاب فوقالعاده راهاندازی مجدد (Das Reboot) رافائل هویگشتاین آمده است. در آنجا توضیح داده شده است که چگونه متدها و ایدههای پیشین فوتبال آلمان دیگر کارآمد نیست و این کشور چگونه با تغییر سبک، دوباره به شرایط ایدهآل رسیده است.
استاد و شاگرد ناشناخته سابق؛ رقبای بزرگ الان
تفکر فوتبالی ناگلزمان از توماس توخل وام گرفته شده است. کسی که دوران فوقالعادهای را در آگزبورگ داشت. توخل با نیت خیرخواهانه، او را در مسیر سرمربیگری قرار میدهد و مانند داستان جادویی صعود هوفنهایم به بوندس لیگا، ناگلزمان هم به سختی کار خود را آغاز کرد. او در آکادمی مشغول به کار شد، سپس دستیار سرمربی شد و در تمام این مدت، مشغول آموختن بود. او فوتبال اسپانیایی با محوریت بارسلونا را میستود و آنها یکی از الگوهای ناگلزمان بودند.
توخل در آگزبورگ، سرمربی ناگلزمان بود و بارقه های مربیگری یولیان از همان روزها کلید خورد. توخل در مورد ناگلزمان این گونه گفته است: «یولیان همیشه مصدوم بود. من ترجیح میدادم او بازی کند. بودجه ما به قدری کم بود که به او گفتیم: تو نمیتوانی در تمام طول دوران حضورت در این تیم مصدوم باشی. تو باید رقیبان را بررسی کنی. گزارشهایی که به دستمان رسید، برای یک مرد جوان قابل توجه بود. او تلاش زیادی در این زمینه میکرد. اما او این مسیر حرفهای درخشان را به تنهایی ادامه داد.”
توخل همچنین نقش مهمی در کمک به کارآموزش ناگلزمان برای فراتر رفتن از وظایف استعدادیابی و زیر نظر گرفتن رقبا در دسته سوم در چند ماه بعد داشت. او به ناگلزمان خبر داد که تی اس وی مونیخ 1860 به دنبال مربی برای تیم زیر 17 سال است. ناگلزمان در تابستان 2008 این سمت را بر عهده گرفت. هیچکدام از این دو نفر فکر نمیکردند که 12 سال بعد در نیمهنهایی لیگ قهرمانان رو در روی یکدیگر قرار بگیرند.
طی سال های بعد، که توخل در دورتموند و ناگلزمان در هوفنهایم بود، استاد و کارآموز سابق دیگر نزدیک نبودند. مشاجرهای صورت نگرفته و روابط همچنان گرم بود اما آنها دیگر دوست نیستند. یک منبع نزدیک به ناگلزمان مدعی شد که جدای از بحث فوتبال، این دو نفر انسانهای متفاوتی بودند. در حالی که ناگلزمان فردی خوش گذران و آسانگیر است، توخل میتواند بدعنق و وسواسی به نظر برسد که درست شبیه پپ گواردیولا، الگوی مربیگریاش، به حساب می رود.
هانسی فلیک، به عنوان مدیر ورزشی سابق هوفنهایم در زمان حضور ناگلزمان در این تیم و فدراسیون فوتبال آلمان، بخشی از شبکه شایسته سالاری مربیان و مدیران است که ایدهها را به اشتراک گذاشته و به بهبود ایدههای یکدیگر کمک میکنند تا به جایی برسند که دنیای فوتبال را در دست بگیرند.
تفکرات مربیگری و تاکتیکی نابغه جوان
در سن ناگلزمان، داشتن قاطعیت بسیار سخت است، اما او خود را مجبور کرد تا به اندازهای که بتواند تیم را هدایت کند، قاطعیت به خرج بدهد. در یک مصاحبه در سال 2013، ناگلزمان به دوران انتقال خود از یک بازیکن به یک سرمربی اشاره کرد: «سرمربیگری از بازی کردن لذتبخشتر است. به عنوان یک بازیکن، شما فقط باید به تمرینات بروید و برای بهتر شدن تلاش کنید، اما به عنوان یک سرمربی یا تمرین دهنده، شما به اینکه برای بهتر شدن تیم چه کار میتوانید انجام دهید فکر میکنید. شما این کار را در زمین و تمرینات انجام میدهید و بعد متوجه میشوید رویکردتان درست بوده است یا غلط.»
فاکتور کلیدی در فلسفه موفق ناگلزمان، توانایی استفاده از جوانان است. او میفهمد که چگونه باید از بازیکنان جوان در سطوح بالا استفاده کرد و چگونه باید بازیکنان باتجربه را در کنار آنها بازی داد. او از بازیکنان باتجربه تیم به خوبی برای هدایت جوانان بهره میگیرد و همین موضوع باعث میشود تیم از نظر فیزیکی و روانی به سطح بالا و خوبی برسد. در توضیح سرمربیگری جوانان و بازیکنان تیم اصلی، ناگلزمان بر روی اهمیت بالا رفتن سطح سواد بازیکنان تاکید میکند.
برای یک سرمربی که به گفته خودَ، آرسن ونگر، پپ گواردیولا، ژوزه مورینیو و یوهان کریوف بزرگ او را تحت تاثیر قرار دادهاند، ناگلزمان یک مغز متفکر تاکتیکی است که این بازی را زیبا میکند. در یک نگاه، در بالاترین سطح بازی، او به لزوم سادگی بازی اعتقاد دارد. تیم او به صورت متراکم بازی میکند. گاهی اوقات به 2-5-3 روی میآورد، بعضی وقتها 2-4-1-3 را امتحان میکند. هرچند که او آنچنان به داشتن یک چینش ثابت در فوتبال اعتقاد ندارد. در اینباره میگوید: «میان 2-4-4 و 1-2-3-4، فقط ده متر فاصله وجود دارد. این چینشها را تنها در زمان شروع بازی میبینید، در بازی تیمها به شکل دیگری بازی میکنند.»
بازیکنان او اهمیت اجرای کار به جای صحبت را درک میکنند. مدافع پیشین هوفنهایم که حالا در بایرن مونیخ است، نیکولاس زوله درباره ناگلزمان میگوید: «ما برای هر شرایطی در بازی برنامه داشتیم. سیستم او به شکل عجیب و غریبی منعطف است. ما به راحتی میتوانستیم از سیستم سه دفاعه، به چهار یا پنج دفاع برویم. برای اکثر حریفان غیرقابل پیشبینی بودیم، چیزی که بزرگترین نقطه قوت ما به حساب میآمد.»
سوال بزرگ طرفداران بایرن مونیخ
حالا یولیان در بزرگترین چالش دوران کاری اش، به نیمکت بزرگترین باشگاه آلمان و یکی از بهترین باشگاه های دنیا رسیده است. او پیش فصل چندان خوبی پشت سر نگذاشته است. ناگلزمان در قامت سرمربی بایرن، 4 بازی در پیش فصل انجام داده که در 3 بازی مقابل کلن، گلادباخ و ناپولی بازنده بوده و برابر آژاکس هم مساوی کرده است. به هر حال، فعلا کسی براساس این نتایج در مورد یولیان قضاوت نمی کند، چون تازه از راه رسیده، ترکیب کامل تیم را در اختیار نداشته و صد البته مشغول آزمون و خطا در مورد برنامه هایش بوده است.
با شروع بوندس لیگا و مخصوصا لیگ قهرمانان اروپا، توجهات بیشتری به سمت بایرن مونیخ ورژن یولیان ناگلزمان جلب خواهد شد. مدیران بایرن مونیخ معمولا فرصت لازم برای نتیجه گیری را در اختیار سرمربی جدید خود قرار می دهند و طرفداران هم باید به اندازه کافی صبور باشند تا مراحل انتقال قدرت در تیم محبوبشان، به خوبی صورت گیرد. رخدادی که در مورد یورگن کلوپ و پپ گواردیولا در لیورپول و سیتی انجام شد و حالا این دو تیم انگلیسی از بهترین های دنیا به حساب می روند.
ناگلزمان جوان 34 ساله ای است که باید با چالش های مدیریتی چنین باشگاهی، کنار بیاید. بازیکنان حاضر در اف سی هالیوود نسبت به سایر بازیکنانی که ناگلزمان تحت هدایت داشته، باکیفیت تر و بزرگ تر و صد البته پرادعاتر هستند که باعث می شود انتظار بالایی از سرمربی خود داشته باشند. مدیریت روانی چنین دسته از بازیکنانی که با چهره های بزرگی چون یوپ هاینکس و کارلو آنچلوتی کار کرده اند، مهارت بالایی می طلبد؛ کاری که حتی کارلو آنچلوتی هم در انجام آن به مشکل خورد و با وجود اجرای مناسب برنامه های تاکتیکی، به خاطر شکست در مدیریت رختکن پرسروصدای بایرن، از این تیم کنار رفت. تفاوت بزرگ آنچلوتی و فلیک هم دقیقا در همین مساله بود. فلیک توانست ارتباط بسیار مناسبی با بازیکنان بگیرد و تیم قدرتمندی از لحاظ روانی داشته باشد و همچنین بازیکنان از دست رفته ای چون ژروم بواتنگ و توماس مولر را هم به طور شگفت انگیزی احیا کرد و با کسب سه گانه ای تحسین برانگیز، راه خود را به سمت نشستن روی نیمکت تیم ملی آلمان، هموار کرد.
حالا بازیکنان انتظار دارند ناگلزمان هم هانسی فلیکی دیگر برای آنها باشد. ناگلزمان همان طور که بالا به طور مفصل به آن پرداختیم، از لحاظ تاکتیکی یک نابغه به حساب می رود و جا پای مربیان بزرگ و صاحب سبک آلمانی همانند یورگن کلوپ و توماس توخل گذاشته است. نکته ای که طرفداران بایرن را ممکن است نگران کند، مدیریت رختکن و کنترل ستاره های بایرن از سوی یولیان 34 ساله است. انتظار می رود با توجه به آلمانی بودن ناگلزمان، به نسبت آنچلوتی و شاید کواچ، مشکلات کمتری در این باره گریبانگیر یولیان شود و باید دید طی فصل آتی چه میزان از این پیش بینی ها، تبدیل به واقعیت می شود. خود ناگلزمان هم در مصاحبه ای، به اهمیت سلامت روانی تیم اشاره کرده است:
سی درصد کار بحث تاکتیکی است و هفتاد درصد موضوعات روانی است. اینکه هر بازیکن به شکل متفاوتی برای بازی کردن انگیزه میگیرد. آنها را باید با دقت از شرایط آگاه کرد. در این سطح، با کیفیتی که بازیکنان دارند، شما باید مطمئن شوید که تاکتیک مناسبی دارید و مهمتر از آن، روانشناسی فوقالعاده بالایی از تیمتان داشته باشید.
منابع مورد استفاده برای بخش هایی از یادداشت: