شایان فرهادیتا پدرم زنده بود نگران آینده نبودم و از گذشتمم لذت میبردم،هر لحظه ای که با او سپری میشد غرق در زمان حال زندگی کردن بود،زمانهایی که با او بدنسازی کار میکردم یا باهم پینگ پنگ و بدمینتون بازی میکریم یا بازی های رئال و کریس رو باهم تماشا میکردیم......بعداز فوتش دیگه هرگز نشد مثل قبل زندگی کنم الان بیش از 5 ساله ....