هنگامی که روملو لوکاکو به چلسی پیوست، این خوشبینی وجود داشت که او نسبت به زمانی که منچستریونایتد را ترک کرد، یک بازیکن کاملا متفاوت است. با گذشت شش ماه از آن روز، باید گفت روملو لوکاکو در استمفوردبریج، تفاوتی نسبت به روزهای حضورش در منچستریونایتد ندارد.
توضیح مترجم: مطلبی که در حال خواندن آن هستید، ترجمهای از یادداشت جیمی کرگر، کارشناس فوتبال انگلیس برای وب سایت تلگراف است. به همین دلیل، در بخشهایی از این یادداشت از جملات اول شخص استفاده شده که نظر جیمی کرگر است.
طرفداری | آنتونیو کونته، سرمربی تاتنهام که قرار است فردا شب مقابل تیم اسبقش قرار گیرد و با روملو لوکاکو روبرو شود، همان کسی است که توانست بازی لوکاکو را به تکامل برساند و او را بالغ کند. اما توماس توخل الان همان مهاجمی را هدایت میکند که صبر منچستریونایتد در قبالش تمام شد و او را به اینتر فروخت.
به همین علت است که فکر میکنم روملو لوکاکو مثل یک بمب ساعتی در رختکن چلسی است چرا که باشگاه و بازیکن، صبرشان را در قبال یکدیگر از دست دادهاند. خشمهای اخیر پیرامون مصاحبه لوکاکو با رسانه ایتالیایی، یک سرنخ از اتفاقاتی است که ممکن است در آینده رخ دهد. پس از آن مصاحبه، یک دوره آرامش به وجود آمد اما این یعنی زنگهای هشدار متوقف شدهاند بلکه به طور کلی از کار نیفتادهاند. گاهی اوقات، بازیکنان خوب در سبک بازی تیم جدیدشان جا نمیافتند و نمیتوانند تغییرات لازم برای تطبیق را انجام دهند.
هر مهاجمی که بیش از 300 گل برای تیم ملی و باشگاههایش زده باشد، مسلما یک گلزن بزرگ و قهار است. تمام کنندگی لوکاکو در سطح کلاس جهانی است. خودِ من در آخرین روزهای فوتبالم مقابل لوکاکو بازی کردهام و همان موقع او در سن کم، یک حریف گردن کلفت برای مدافعان حریف بود. لوکاکو در اوج، به واسطه سرعت و قدرتش غیرقابل توقف بود اما او هرگز نتوانسته به سطح روبرت لواندوفسکی، کاملترین مهاجم اروپا برسد.
لوکاکو با وجود تمام گلهایی که زد، بنا به دلایلی هرگز محبوب هواداران تیمهای انگلیسی نشد. در اورتون پس از رسیدن اولین پیشنهاد معقول، او فورا این تیم را ترک کرد و از همان موقع ثابت کرد که بازیکن وفاداری نیست. هواداران منچستریونایتد همیشه انتظارات بیشتری از این مهاجم بلژیکی داشتند. در ظاهر، لوکاکو همه چیز داشت؛ از سرعت و قدرت گرفته تا مهارت در نبردهای هوایی که در فوتبال مدرن امروز، یک ویژگی عالی است. لوکاکو در اولین روزهای فوتبالش با دیدیه دروگبا مقایسه میشد اما این مقایسه هرگز دقیق نبود. لوکاکو نسبت به اسطوره چلسی، فراتر از یک گلزن صرف بود. خیلیها حس میکردند با پختگی بیشتر، لوکاکو میتوانست نسبت به دروگبا ویژگیهای بیشتری غیر از گلزنی مثل حفظ توپ و ترساندن مدافعان را ارائه دهد.
با وجود موفقیت در سری آ، چیزی برای لوکاکو تغییر نکرده است. برای تکمیل پکیج لوکاکو، هنوز فقدان چیزهایی حس میشود که برای تبدیل شدن به یک مهاجم کاملِ کلاس جهانی در این دوره از فوتبال، ضروری است. توخل مشخصا انتظارات بیشتری از لوکاکو دارد. او در یک کنفرانس خبری پس از بازی با گفت: «لوکاکو در حالی که فشار زیادی رویش نبود، توپهای زیادی لو داد. او در لحظات بسیار حساس بازی، توپهای زیادی لو داد. این در حالی است که او میتواند خیلی بهتر از اینها کار کند». این ریشه حقیقی اختلافات اخیر میان بازیکن و سرمربی بوده است و تعجب نمیکنم اگر لوکاکو در بازی مقابل تاتنهام در استمفوردبریج، نیمکتنشین شود. توخل پس از دو نمایش ضعیف متوالی لوکاکو، او را در بازی با برایتون تعویض کرد. توخل این تصمیم را در حالی گرفت که چلسی در آن مقطع، از گلزنی ناامید شده بود.
در فوتبال امروز، یک مهاجم 9 کلاسیک، یک منبع تضمین شده برای گلزنی نیست. سرمربیان نخبهای چون توخل، یورگن کلوپ و پپ گواردیولا، چیزهای بیشتری نسبت به تمام کنندگی از مهاجمانشان میخواهند، به خصوص در حرکات بدون توپ. برای جا افتادن در چنین سیستمی، مهاجم نوک باید به اندازه هافبک مرکزی دوندگی داشته باشد و لمس توپ و کنترل توپ قابل قبولی داشته باشد تا بتواند همتیمیهایش را تغذیه کند. این تواناییها برای یک مهاجم نوک، به اندازه گلزنی منظم، دارای اهمیت است. چلسی با روملو لوکاکو روی کاغذ تیم متعادلتری به نظر میرسد اما در واقعیت، آنها بدون او خطرناکتر و روانتر بازی میکنند. از یاد نبریم چلسی قبل از خرید لوکاکو، توانسته بود با گل پیروزی بخش کای هاورتس به عنوان مهاجم نوک کاذب، لیگ قهرمانان اروپا را فتح کند. به بهترین نمایش این فصل چلسی که پیروزی 4-0 مقابل یوونتوس در مرحله گروهی لیگ قهرمانان بود دقت کنید؛ لوکاکو به دلیل مصدومیت در ترکیب اصلی حضور نداشت.
آمار درخشان لوکاکو در سری آ، توانست استعدایابهای چلسی را برای خرید او متقاعد کند. به نظر میرسید آنتونیو کونته، این مهاجم بلژیکی را به یک مهاجم نوک کامل تبدیل کرده که علاوه بر گلزنی، مشارکت خوبی در گلسازی هم دارد. فصل گذشته، لوکاکو توانست 24 گل و 11 پاس گل ثبت کند. فقط 9 بازیکن در لیگهای معتبر اروپا توانستند آمار گلها و پاس گلهای خود را دو رقمی کنند؛ هری کین تنها مهاجم نوکی بود که توانست به این دستاورد برسد. قبل از انتقال به اینتر، روملو لوکاکو در آخرین فصل حضورش در منچستریونایتد توانست 12 گل لیگ برتری بزند و هیچ پاس گلی ثبت نکرد. احتمالا آمار آخرین فصل لوکاکو در منچستریونایتد، در فصل جاری هم تکرار میشوند. او تا به امروز پنج گل زده و پاس گلی نداده است؛ برخلاف فوتبال کندِ ایتالیا، لوکاکو در انگلیس به مشکل خورده است.
بخواهیم جانب انصاف را هم رعایت کنیم، مصدومیت لوکاکو را نباید نادیده بگیریم که در فرم کنونی او موثر بوده است. مصدومیتها یکی از عواملی بوده که استدلالهایی مبنی بر این که لوکاکو، تکه تکمیلکننده پازل قهرمانی چلسی در لیگ برتر است را تضعیف کرده است. جدال چلسی و لیورپول در ماه آگوست، نبرد سنگین وزنها میان ویرجیل فن دایک و روملو لوکاکو بود. از آن روز، مدت زیادی میگذرد و لوکاکو از زمان برگشتش به میادین، در آن شرایط آرمانی نبوده است. اگر فرم لوکاکو بهبود نیابد، چلسی حداکثر تا پایان فصل با دردسری جدی روبرو میشود. آنها از حالا تا پایان فصل باید بررسی کنند که جهت رقابت برای قهرمانی در لیگ فصل آینده به راه حل دیگری در خط حمله نیاز خواهند داشت یا خیر.
جنجالهای اخیر پیرامون «آن مصاحبه لوکاکو» که در آن گفته بود دلتنگ اینتر است، مرا تحت تاثیر قرار داد. به نظرم چیزی که لوکاکو گفت، نامعقول نبود و حتی آن قدر مهم نبود تا او مجبور به عذرخواهی شود. او به خاطر نحوه خروجش از اینتر، مورد انتقاد هواداران این تیم قرار گرفت و میخواست با این صحبتها، رابطه خراب شده را به نوعی ترمیم کند. دلیلی وجود نداشت که چلسی حس کند به آنها بیاحترامی شده است. بازیکنان ناراضی طی سالهای اخیر، حرفهایی بدتر از این زدهاند و جالبتر اینکه از آنها این چنین انتقاد نشده است. اگر لوکاکو در اوج بود و با فرم خوبش میتوانست چلسی را در کورس قهرمانی با منچسترسیتی نگه دارد، آیا بازهم این مصاحبه لوکاکو چنین واکنشهایی دریافت میکرد؟ اینطور فکر نمیکنم.
این جنجالهای ایجاد شده، از نظر من نشانهای از تردید عمیقتر باشگاه چلسی درباره سرمایهگذاریای بود که روی لوکاکو انجام داد. به نظرم آنها از همان ابتدا تردید داشتند که لوکاکو میتواند سرمایهگذاری انجام شده را برگرداند یا خیر. هنوز خیلی زود است بگوییم انتقال 97.5 میلیون پوندی لوکاکو به چلسی، یک اشتباه بوده است. با این حال اگر هیچ تغییر اساسی در فرم بازیکن حاصل نشود و توخل در آستانه یکی از مهمترین مسابقات فصل لیگ برتر و لیگ قهرمانان اروپا تصمیم به کنار گذاشتن لوکاکو بگیرد، آنگاه میتوانیم بگوییم که این انتقال اشتباه بوده است.
به قلم جیمی کرگر برای تلگراف