یک هفته قبل از الکلاسیکو: آنجلوتی: با پیروزی در الکلاسیکو و شکست بارسلونا قهرمانی را جشن میگیریم.
روی کاغذ همه چیز در اردوگاه مادرید خوب است، آنها ابرستارههایی دارند که در مقابل ابرستارههای پاریس خوش درخشیدند و پاریس را در هم کوبیدند. این الکلاسیکو برای آنها بازی سختی نمینمایاند. این بارسلونا، بارسلونا تازه رها شده از بحران است که بازیکنان آن توان مقابله با ابرستارههای رئال ندارند. مادرید از پیش خود را برای جشن قهرمانی آماده کرده است، این الکلاسیکو تاریخی که در سالروز تاسیس برنابئو است با لباس سوم رئال که آن برای تاریخهای مهم میپوشد، جشن تاریخی آنها برای مادریدیها بسیار لذت بخش مینمایاند.

در اردوگاه کاتالانها، آنها تازه از شر بارتمئو و مافیای آرژانتینی خلاصی یافتهاند. تمامی بازیکنان از این بارسلونا ناامید گشتند و نگران آینده فوتبالی خود شدند. کومان نمیتوانست این بازیکنان را سر عقل بیاورد که خود را نبازید، اما بازیکنان هیچ اعتنایی به حرفهای کومان نداشتند. مسی رفته بود و آنها دیگر دلیلی برای ماندن در بارسلونا نمیدیدند. دییانگ از آمدن بارسلونا پشیمان بود، دمبله آینده خود را در خطر میدید و دیگر بازیکنان بارسلونا از این تأثیر بیاثر نبودند.
لاپورتا سراغ ژاوی رفت و از خواست این تیم در هم شکسته را رهبری کند. ژاوی پذیرفت، چون اعتقاد سخت به این گفته کرایوف داشت که چرا از یک تیم پر ستاره میترسید مگر شما دیدید یک کیسه پول بتواند گل بزند. این گفته برای ژاوی سخت درستتر بود، چون ستارگانی مثل مسی و پدرو زیر دستهای او ستاره شدند و مطمئناً ستاره کردن بازیکنان کنونی که در بارسا هستند برای او نباید کار سختی باشد. او مربیگری بارسلونا را پذیرفت و به تیم در هم شکسته آب داد و آن تیم کم کمک از آن حال افتضاح در آمده بود.
اما هنوز بارسلونا به چشم رقیبان کوچک بود. حتی زمانی که اتلتیکو را شکست داد نگفتند بارسلونا قوی شده است بلکه گفتند اتلتیکو ترکید.
هنوز عرق نبردهای الکلاسیکو بر تن ژاوی است، هنوز شکستهای و پیروزیهای الکلاسیکو زیر چشمان او است. اما در آن نبردها همیشه دست پر بودند. تمامی هواداران مادرید خاطره تلخ باخت ۶ به ۲ در ورزشگاه برنابئو به یاد دارند، نبردی که در آن هر شلیک هدفمند رئال با سه شلیک دقیق بارسلونا پاسخ داده شد، اما در آن روزها بارسلونا بارسلونا پر ستاره بود.
این نبرد میان رئال مادرید با تمام ابرستارههایش با ژاوی است. ژاوی در دوره بازیگری بیشتر از آنکه به پاهایش متوسل باشد از مغزش استفاده میکرد، او همیشه عنصر اصلی بارسلونا بود و بدون او بارسلونا ساختار خود را از دست میداد، با این حال او هیچ گاه به عنوان بهترین بازیکن جهان انتخاب نشد، چون همه تمام کنندهها را میبینند و از کسی که آنها را ساخته غافلند.
اینک ژاوی تنها باید از مغزش استفاده کند، او تمام تجارب بازیگری خود در بارسلونا و مربیگری خود در قطر برای این نبرد به کار گرفت. به تمامی بازیکنان گفت که در چه وضعیتی هستند، از تاریخ کاتالونیا صحبت کرد و از ظلمهایی که مادریدیها بر آنها روا داشتهاند و روا میدارند داستانها گفت. به آنها گفت که در مادرید چه خبر است و آنها چرا با لباس سوم میان میآیند. پس ژاوی به هر یک لباس سربازان کاتلونیا را داد این لباس که پرچم کاتالونیا است جز برای نبردهای مهم استفاده نمیشود.
بدانها گفت که اگر در بازیهای قبل از ۵۰ درصد توانتان استفاده میکردید در این بازی باید از ۱۵۰ درصد استفاده کنید. چون این بازی یک بازی معمولی نیست و شکست شما موجب شادی فراوان تیم مقابلتان و تحقیر فراوان خودتان میشود.
بازی شروع شد، بارسلونا بازی مالکانه در دستور کار خود قرار داد، و پاسگاریهای فراوان پرداختند. وینیسیوس سعی داشت تا از آرائوخو بی تجربه بگذرد، اما شدنی نبود. ترشتگن مثل یک سنگربان قوی در دروازه بود و تمامی توپهای رئال را جمع میکرد. کورتوا تا توانست جلوی شلیکهای کاتالانها مقاومت کرد، اما عاقبت فرارهای بی امان دمبله و سانتهای او موجب شد تا در دقیقه ۲۹ اوبامیانگ با ضربه سر توپ را وارد دروازه کورتوا کند.
ژاوی به خوب میدانست که تکنیک رئال ضد حمله است، بنابراین ترتیبی داد که هیچ وقت ضد حمله نخورند به این صورت که همیشه با تمام توان به جلو حمله کنند، اما در عین حمله بدانند که الان است که ضد حمله میخورند، این کار باعث شد تا بازیکنانی که حتی در حمله هستند به سرعت به دفاع بیایند و جلو ضد حملات حریف را بگیرند.
در دقیقه ۳۵ وینیسیوس با ترشتگن تک به تک شد، اما ترشتگن به خوبی قضیه را مدیریت کرد و فرصت را از رئال گرفت.
بارسلونا باز به حمله پرداخت، فرصت آنها تبدیل به یک کرنر شد، کرنر ارسالی را دمبله سانت کرد و آرائوخو با سر گل زد.

اما کاتالاناییها به حملات خود باز نیز ادامه دادند و اکثریت مالیکت توپ به دست آنها بود تا آنکه نیمه اول تمام شد.
تا نیمه دوم آغاز شد بارسلونا با یک حمله دیگر با پاس اوبامیانگ و تمام کنندگی تورس توانست به گل سوم برسد.
مادرید به هم ریخته شد، تماشاگران از بازیکنان میخواستند حمله کنند، اما این بازیکنان بارسلونا بودند که مالکیت میدان از آنها بود و با پاسگاریها به حمله میپرداختند. تا اینکه در دقیقه ۵۲ اوبامیانگ با پاس تورس توپ را وارد دروازه کورتوا کرد. گل آفساید اعلام شد و پس از بررسی مشخص شد گل سالم بوده است. بارسلونا ۴ به ۰ جلو بود.

هواداران مادرید از رئال ناامید بودند، بسیاری به ترک ورزشگاه پرداختند، کریم بنزما از روی نمیکت ناامیدانه به بازی خیره شده بود. مودریچ و کروس سیاه شده بودند، آنجلوتی بهت زده بود و مادرید غرق در سکوت بود.
در دقیقه ۵۸ اوبامیانگ فرصت زدن گل سوم را داشت اما فرصت از دست رفت.
بارسلونا به بازی مالکانه روی آورد، بازیکنان مادرید میدانستند که بهترین راهکار نخوردن گلهای بیشتر است چون با این بارسلونا در افتادن کار عاقلانه نیست، پس به این ۴ گل رضایت دادند و برای فرار از شکست سنگینتر به دفاع پرداختند، تماشاگران تحمل نداشتند و ورزشگاه تقریباً خالی شد. بارسلونا به بازی مالکانه ادامه داد، ژاوی بازیکنها را تعویض کرد و در آخرهای بازی دنی آلوز ستاره روزهای پیشین بارسلونا وارد بازی شد تا او نیز در این برد قهرمانانه سهیم باشد.

