محمد برزگر، بازیکن سابق بانک ملی و پرسپولیس میهمان رسانه طرفداری بود.
به گزارش طرفداری، برزگر در گفتگو با سامان خدائی از سال های دوران بازیگری خود گفت. او از روابطی پرده برداشت که می توانست یک بازیکن را فیکس کند یا روی نیمکت بنشاند. همچنین از روزهایی گفت که جلال طالبی او را برای تیم ملی می خواست اما نیمکت نشینی در پرسپولیس پس از صحبت های جلال طالبی در 90، مانع از حضور او در تیم ملی شد.
گفتگوی سامان خدائی با محمد برزگر امروز و فردا در دو قسمت تقدیم شما می شود. تماشاگر بخش اول این گفتگو هستید.
سلام و درود می گویم به مخاطبان رسانه طرفداری. محمد برزگر برای فوتبال دوستان قدیمی و علی الخصوص پرسپولیسی ها نام و چهره ای آشناست اما نسل جدید شاید چندان چیزی از بازی محمد برزگر ندیده باشد. امروز محمد برزگر اینجاست با برنامه خاطره بازی.
به نام خدا، عرض ادب و احترام خدمت همه شما دوستان عزیز و همه مخاطبان خوب رسانه طرفداری. انشالله که یک مصاحبه خوب و جذاب باشد، خوشحالم اینجا هستم، ممنون از مهدی هژبری عزیز و دوست داشتنی.
ممنون از حضورتان در اینجا. قبل از هر چیزی می خواهم بپرسم محمد برزگر این روزها چه می کند؟
من امسال ششمین سالی است که به عنوان، الان دوسال است که به عنوان مدیر تیم جوانان و سالیان قبلش به عنوان مربی تیم امید، مربی تیم جوانان در باشگاه خودم یعنی پرسپولیس مشغول به کارم و یک آکادمی بزرگ فوتبال در اسلامشهر دارم که با همکاران عزیزم آنجا داریم در رشد و فوتبال بچه ها قدم برمی داریم. انشالله بتوانیم خادم و خدمتگزار خوبی برای آن بچه ها باشیم.
به روزهای جوانی برگردیم آن روزهایی که با زنده یاد علی انصاریان شما به پرسپولیس آمدید.
بله بسیار متاثر شدم از فوت دوست بسیار عزیز و قدیمی و هم باشگاهی سابقم در سه تیم مختلف، آقای علی انصاریان و شوکه کننده بود این موضوع. از همینجا باز هم به خانواده محترمش و هوادارانش تسلیت عرض می کنم و اینکه یاد و خاطره ایشان همیشه در قلب ما هست. ما فوتبال را از بانک ملی شروع کردیم، بنده، محمد نوازی، علی انصاریان، داود فنایی و خیلی بازیکنان دیگر در سالیان بعد هادی مهدوی کیا و جواد کاظمیان و دوستان دیگر، زیر نظر آقای علی دوستی مهر. یادم است همان موقع ها آن شیطنت های خاص علی بود و تیم ما بسیار تیمی قوی بود. شما می دانید بانک ملی و راه آهن جزو باشگاه هایی بودند که بازیکن ساز بودند و خیلی به فوتبال ایران خدمت کردند، از حق نگذریم مربیان دیگر و باشگاه های دیگر هم آن موقع خیلی فعال بودند و اینکه من خاطرات بسیار خوبی از آن زمان دارم. بالاخره یک تیم خیلی خوب و قوی داشتیم، ما می گرفتیم، حرکت می کردیم و پاس می دادیم و هافبکمان آقای اکبر محمدی و سهیل کرمی بود، می دادیم آقای مهدوی کیا، آقا مهدی هم که یک بازیکن خوب و عالی بود و گل می زد و ما هم لذت می بردیم. در کل یک تیم خوب و صمیمی و یک تیم بسیار قدرتمند داشتیم که فکر می کنم آن نسل خیلی ها آمدند تیم ملی، استقلال و پرسپولیس و آن روزها تداعی خاطرات بسیار خوب و شعف انگیزی برای بنده است.
برای پرسپولیس بازی های درخشانی داشتید و جناح چپ را بیمه کرده بودید اما علی پروین شما را روی نیمکت می گذاشت.
ببخشید یک پرانتز باز کنم در مورد گذشته، با علی انصاریان در فجر سپاسی هم همباشگاهی بودیم و بعد با هم آمدیم پرسپولیس و حالا اجازه هست یک خاطره از زمان فجرسپاسی تعریف کنم؟
بله بفرمایید.
خب تیم ملی از جام جهانی 98 فرانسه آمده بود و با آن شرایط خوب و همه راضی بودند از تیم ملی، مهدی مهدوی کیا که پیستون راست بود و بنده هم که پیستون چپ سپاسی بودم، تقابل خیلی خوبی با هم داشتیم که آن بازی خدا لطف کرد و روح منصورخان پورحیدری هم شاد باشد، آن بازی را ما 1-0 بردیم و انقدر من در آن بازی نفوذ می کردم که مهدوی کیا به من گفت یک ذره آرام تر، خسته شدیم، البته این را به مزاح گفتم و خب بعدش خدا لطف کرد و همان لیگ من و مرحوم انصاریان به پرسپولیس پیوستیم. اولین بازی ای که آمدم پرسپولیس، فینال جام حذفی 77-78 بود و یک بازی مانده بود. دقیقه شصت وارد میدان شدم و بازی 1-1 بود و ما در آن فینال جام حذفی استقلال را 2-1 بردیم و به گواه کارشناسان، حالا آن موقع مطبوعات و رسانه و همه متفق القول گفتند با آمدن برزگر در جناح چپ پرسپولیس دیگر خیال مان آسوده و راحت است و امروز هم یکی از تاثیرگذار ترین بازیکنان بود که امروز توانستیم استقلال را ببریم و جام حذفی را بگیریم و این یکی از افتخارات بنده است که در بدو ورودم با پرسپولیس یک جام قهرمانی کسب کردم. خب آن سال ها پرسپولیس خیلی بازیکنان خوب و با کیفیت داشت. یادم است وقتی من به نیمکت نگاه می کردم، اگر در زمین بودم می دیدم یک تیم ملی هم روی نیمکت است یا این حرف را من از بازیکنان دیگر هم شنیدم. خودمان که روی نیمکت بودیم شنیده بودم که مثلا بازیکن می گفت من آمدم اوت دستی بیندازم نیمکت را نگاه کردم دیدم یک تیم ملی هم روی نیمکت نشسته، آن موقع رقابت خیلی سنگین بود و فوتبال خیلی سخت تر بود. شما براساس خیلی قابلیت ها و فیلترها باید ورود می کردید به این دو تیم و خدا این لطف و عنایت را کرد، با تلاش خودم و البته لطف خدا و دعای خیر خدابیامرز پدر و مادرم و تلاش خودم و یک سری شانس که من زیاد اعتقادی ندارم، من می گویم شانس را با تلاش وپشتکار شما می توانی بدست بیاوری و از موقعیت هایت می توانی شانس های جدیدی برای خودت بسازی. به خاطر همین موضوع ما دیگر آمدیم پرسپولیس و پرسپولیس هم خیلی به من کمک کرد ولی خب من در دوران فوتبالی فکر می کنم به حق واقعی ام نرسیدم و خیلی بیشتر از اینها می توانستم برای تیم ملی بازی کنم، مثلا 2 بازی ملی دارم هم می توانستم برای پرسپولیس بیشتر بازی کنم ولی خب علی رغم اینکه بازی با سایپا گل زدم، بازی سه امتیازی تختی را 2-1 بردیم من گل دوم را زدم ولی در بازی بعدی به راحتی روی نیمکت نشستم. اصلا از مربیان وقتم خرده نمی گیرم من یک بخش فوتبال را چون خودم الان مربی شدم چون خودم در کار هستم می گویم سلیقه ای است اما این سلیقه ها خیلی راحت می شد انعطاف پذیر باشد برای محمد برزگر ولی با این حال ممنون دار تمام مربیانم، تمام کسانی هستم که با آنها حتی یک لحظه کار کرده ام و خیلی از آنها یاد گرفته ام و همیشه قدردان محبت عزیزان هستم و هیچ گله و شکایتی ندارم. آن موقع سهم خودم را هم بخواهم در بیاورم می گویم من هم اشتباهاتی داشته ام در این مسیر ولی خب به عنوان یک فوتبالیست جوان اگر بیشتر حمایت می شدم مطمئنا شرایط بهتری در دوران بازیگری برایم اتفاق می افتاد.
از دعوت شدن به تیم ملی گفتید در آن سالهای اوجی که در پرسپولیس داشتید، خب آقا جلال طالبی خیلی به بازی شما علاقه داشتند و همه این انتظار را داشتند که شما در جام ملت های آسیای 2000 لبنان فیکس باشید در جناح چپ.
قبلش ما رفتیم ژاپن با 18 بازیکن. یک دیدار افتتاحیه ورزشگاه یوکوهاما در ژاپن که 1-1 شد و علی دایی گل زد، من جزو بازیکنان تیم بودم و بلافاصله که برگشتیم یادم است رفتیم با ذوب آهن بازی کردیم و من 45 دقیقه روی نیمکت نشستم که یکی از بازیکنان از پشت به حالتی گفت مگر می شود بازیکن که از تیم ملی آمده از بین 18 نفر، فیکس جام ملت های لبنان است بنشیند بیرون. حالا وسط نیمه من رفتم، بازی هم 2-0 بود من که رفتم 2-2 شد یعنی می خواهم بگویم بازیکن خوب و تاثیرگذاری بودم برای پرسپولیس همیشه و بازیکنی بی حاشیه. من هیچوقت هیچ حاشیه ای نداشتم، یادم است مستقیم از تمرین می رفتم ورزشگاه کارگران و از آنجا می آمدم خانه. بعدها فهمیدم چقدر حاشیه های زیادی هست که می توانست مرا با دو جا رفتن درگیر خود کند. مثلا یک جا رفتم ناهار بخورم، فیکس شوم. متاسفانه دوستان عزیز آن موقع دهن بین بودند و توجه می کردند به حرف های یک سری آدم های ناکاربلد که اصلا در فوتبال نبودند که این هم داستانی طولانی دارد ولی با این حال آقای جلال طالبی را فردوسی پور روی خط آورد و این برنامه در صدا و سیما بوده و آرشیوش هم هست، من این حرف را از خودم نمی زنم، گفت آقایان پرسپولیسی محمد برزگر جزو نفرات اصلی من در جام ملت های لبنان 2000 است، ایشان خط می خورد هان. بازیکنی که در باشگاهش بازی نکند خط می خورد شما خودتان دارید کاری می کنید ما این را خط بزنیم در صورتی که ما روی این بچه نظر داریم که علی پروین را گرفتند که موبایلش خاموش بود و آقای ناصر ابراهیمی را گرفتند و ایشان گفت محمد برزگر بازیکن فوق العاده خوبی است در فاز هجومی عالی است در فاز تدافعی ضعیف است. آقای فردوسی پور هم گفت آقا ایشان در سیستم 3-5-2 بازی می کند به عنوان پیستون چپ اگر هفتاد متر می رود و ارسال می کند و پاس گل می دهد یا هر اتفاقی می افتد، دفاع دفع می کند و توپ می افتد سر جایش، پوشش نفرات دیگر کجاست؟ من خوشحالم الان فوتبال ما، یعنی فوتبال ما نه، فوتبال دنیا یک علم شده و تاکتیک ها روزبه روز عوض می شود و شعاع حرکتی بازیکنان روز به روز دارد عوض می شود. نوع تغذیه، نوع بدنسازی همه اینها روز به روز دارد بروز می شود یعنی اینجور نیست که یک پیستون چپ هفتاد متر برود بعد شما باید توان ریکاوری و توانی که می گذاری را ریکاوری کنی و برگردی شما با یک ماشین هم با سرعت یک مسافتی بروی و بخواهی آنرا دوباره دنده عقب بیایی موتور ماشین می ترکد، فوتبال هم همین است، بدن بازیکن هم همین است و ما امروز داریم که مثلا انقدر علم بدنسازی فوتبال بالا رفته می گویند 10 برابر زمانی که شما کار سرعتی داری انجام می دهی باید استراحت داشته باشی، اگر سه ثانیه می روی باید سی ثانیه استراحت داشته باشی. ولی خب این موضوعات نبود و توقع داشتند بازیکن که فشار بالاست ضربانش بالاست، بلافاصله با همان قدرت برگردد. خب معلوم است یا رباط می می دهد، ما خداراشکر آن موقع با چنین چیزهایی بیگانه بودیم. کشاله کش می آمد و فلان می شد همان موقع جلال طالبی هم گفت که نمی دانم این نظر شخصی شماست ولی ما می خواهیم که این بازیکن را بازی دهید و فکر می کنم همان مصاحبه بدتر شد و من هفت بازی بعدش هم نشستم روی نیمکت ولی با این حال می گویم من علی پروین را خیلی دوست دارم، خیلی برایش احترام قائلم، برای مربیان آن وقتم چون آمدم در کار مربیگری می گویم کار سلیقه بوده و شاید هم من جایی در مربیگری ام اشتباه کنم ولی سعی می کنم از تجربیات گذشته و بازیکن در چه مرحله ای است و کجاست، کمکش کنم و سعی می کنم چنین مسائلی را کمک کنم ولی آن موقع همه بچه ها در حد تیم ملی بودند شاید انتخاب به این شکل سخت بود.