توی دروس رشته پزشکی ، شیمی ، بیوشیمی و فیزیولوژی هست ک دروس پایه هستن، بصورت اسمی و مبحثی همگی جدای از هم هستن ولی همه این ها همزمان در بدن انسان دارند فرایندهای زیستی رو انجام میدن و به هم پیوسته هستن و یک انسان رو زنده نگه میدارن، جدای از هم هستم برای ما ، چون بسیار سخت هست ک کسی در تمامی رشته ها متخصص بشه ، پس هر کدوم رو جداگانه تدریس میکنن
تیم فوتبال هم همینه ، مدیریت ، مباحث فنی ، علوم تغذیه و روانشناسی و بدنسازی ، پزشکی، بازرگانی و ... تخصص های جداگانه ای هستن ولی همگی یک تیم فوتبال رو به جلو میبرن ؛ هر کدوم نقص داشته باشن ، باعث افت عملکرد تیم یا حتی سقوط تیم میشن
در مورد بارسلونا ، فصل قبل ترکیبی از این مشکلات بوجود اومد ، مدریریت بسیار نادرست تیم توسط شخص بارتومئو ، از انتخاب مدیر فنی اشتباه و مدیریت مالی ضعیف گرفته ک منجر به فروپاشی بارسلونای فوق العاده 2015 شد و پایه گذار مشکلات شدید فصل قبل هم ایشون بود ک با دادن حقوق های نجومی و انتخاب سرمربی های ضعیف و خرید بازیکنانی که به سبک بارسلونا نمیومدن ، باعث شد حتی درامد بالای یک میلیارد نتونه کمکی بهش کنه .
میرسیم به فصل قبل که بعلت مشکلات شدید مالی کومان نتونست تیم رو تقویت کنه از نظر مهره و بدنسازی ضعیف باعث افت عملکرد تیم و نتایج ضعیف منجر به اخرجش شد ، هر چند اعتماد بنفس کومان ، توسط لاپورتا از بین رفت با مذاکره کردن با مربیایی مث فلیک و ژاوی ، ولی نقش ایشون هم بسیار زیاد بود در فصل قبل.
با اخراج کومان ،ژاوی اومد ک دی ان ای باشگاه رو داشت ، به حداقل اهداف از پیش تعیین شده رسید و اما شکست های زیادی داشت ؛ حالا علل اون شکست ها رو بررسی میکنیم:
سیستم ژاوی مبتنی بر پرس از بالا و تیکی تاکاست ، چیزی شبیه به گواردیولا ، که پیش نیازش آمادگی بدنی بسیار بالا ، هافبک هایی خلاق و توپ نگهدار ، وینگرهایی سریع و تکنیکی و البته با قدرت تمام کنندگی بالا و مدافعان میانی سریع و کم اشتباه ، چون مدافعان بسیار بالا بازی میکنند و چیزی در حد یک نیمه از زمین ، پشت سرشان خالی هست .
کومان نتوانست پیش فصل مناسبی رو برای آمادگی بدنی تیم مهیا کنه و این منجر به آسیب دیدن کل فصل شد و نتیجه کارش اخراج خودش و ناکامی مربی بعدی بود.
وقتی پیش فصل بدنسازی صحیحی انجام نشود ، میزان مصدومیت در طول فصل بسیار میرود و تاکتیک تیم که مبتنی بر پرس از بالاست هم بیش از پیش آسیب میبیند ، سال قبل بارسلونا یکی از بالاترین میزان مصدومیت های ممکن را داشت ، پیکه و آراوخو و اریک گارسیا و سرجینیو دست در خط دفاع به تناوب مصدوم شدند ، سرجیو روبرتو تمام فصل بعلت مصدومیت در زمین حاضر نشد ، پدری فقط در مقطع کوتاهی حضور داشت و دوباره مصدوم شد ، آنسو فاتی اکثر فصل نبود ، ممفیس دیپای در مقاطعی مصدوم شد و نتوانست آمادگی لازم را بدست بیاورد و مصدوم همیشگی تیم یعنی دمبله هم مدت زیادی در نیم فصل اول حضور نداشت .
البته همه تقصیرات بر گردن بدنسازی تیم نیست و کادر پزشکی نیز در بسیاری از آسیب دیدگی ها و مصدوم شدن دوباره بازیکنان موثر بود ک ژاوی در اولین اقدام ، کادر پزشکی تیم را تغییر داد و تا حدی موثر بود.
در بازیهای اولی ک ژاوی اومد ، پرسینگ رو خوب انجام میدادن اما ضعف آماده سازی اول فصل خودش رو نشون داد و منجر به کم آوردن بدن بازیکنان شد. وقتی بازیکنی مصدوم میشه ، یعنی جایگزین اون باید بیش از حد بازی کنه و این موضوع به نوبه خود منجر به عدم ریکاوری و ضعیف شدن بدن و ذهن بازیکنان سالم تیم میشود و همچنین کسایی ک مصدوم شدن باید زودتر از موعد برگردن ک اینم باعث شد بازیکنایی مثل دست ، پیکه ، فاتی و پدری با وجود مصدومیت یا عدم آمادگی و چون تیم بهشون خیلی نیاز داشت بازی کنن و دوباره مصدوم شدن و البته کاراییشون خیلی پایین اومد ؛ و کسایی ک مصدوم نشدن ؛ مثل فران تورس و آلبا و گاوی تو بازیای آخر فصل بعلت خستگی بیش از حد بدنی ؛ کارایی ضعیفی داشتن.
چیزی ک تا الان در پیش فصل دیده شده ، ژاوی پرسینگ رو خیلی خوب انجام میده و تیمش آماده سازی خوبی داشته برا دوندگی و فشار آوردن به بدن بازیکنان.
مشکل بعدی نداشتن پلن بی بود و البته همون پلن اصلی هم تو دوره کومان کارایی لازم رو نداشت ک بخشیش بعد فنی داره و بخشیش مربوط به نداشتن جایگزین بود و بخشیش هم مصدومیت و کارایی پایین بازیکن اصلی ( همون موضوعی ک گفتم همه چیز تیم به هم ربط داره )
ژاوی بعد اومدنش و چند قانون ساده برا نظم دهی به رختکن و زهر چشم گرفتن از بازیکنا ؛ چند تا خرید انجام داد ک هم به بازیکنا استراحت بده و هم پلن تاکتیکیش رو اجرا کنن ؛
بخاطر نداشتن بازیکن ، تو چند تا بازی آخر نیم فصل اول ، گاوی و عبده وینگرای تیمش بودن و خوتگلا مهاجم نوک تیم ( کسایی ک بصورت عادی فقط یک نفرشون باید ذخیره بازی کنه ، نه اینکه هر سه نفر فیکس تیم باشن و جایگزینی هم براشون نباشه )
با تموم شدن فصل و ناکامی بارسلونا در تمامی جام ها ، ژاوی و لاپورتا به کمک آله مانی و کرایف کوچک ماموریت غیر ممکن رو شروع کردن برای بازسازی تیم
ژاوی نکات ضعف تیم رو تشخیص داد و این وظیفه لاپوتا و آله مانی بود ک بتونن نیازهای ژاوی رو برطرف کنن
لاپورتا عمل خطرناک ولی مورد نیازی رو انجام داد ک هم بودجه خرید ها تامین بشه و هم بدهی های خطرناک مدیریت قبلی رو پرداخت کنه.
نقاط ضعفی ک ژاوی تشخیص داد اولیش عدم وجود تمام کننده قوی بود ، در بازیهای فصل قبل موقعیت های زیادی توسط تیم ایجاد میشد اما کسی نبود ک کار رو تموم کنه و توپ رو گل کنه ، لواندوسکی بهترین انتخاب اما بسیار سخت و نشدنی بود ک در کمال تعجب لواندوسکی به بارسلونا اومد .
بعدی عدم وجود وینگر به تعداد کافی در تیم بود ، بازی تیم ژاوی و گواردیولا بسیار وابسته هست به وجود وینگرهای آماده و سرحال و خطرناک ک توانایی پرس بالایی داشته باشن و بتونن باعث باز شدن دفاع های کناری تیم حریف موقع دفاع فشرده و ایجاد فضا بشه ، آله مانی مخالف تمدید دمبله بود بخاطر رفتارای غیر حرفه ای و مدیر برنامه بسیار ناسازگار ، اما ژاوی با فشار به مدیریت باعث موندن دمبله داخل تیم شد ک به شدت سرعت و تکنیک درجه یکی داره و شاهکار مدیریت خرید رافینیا بود ک تقریبا تیم لیدز با چلسی تموم کرده بود اما تونست بخره و نیازای تیم به وینگر برطرف بشه .
نیاز بعدی ، عدم وجود هافبک فیزیکی و درگیر شونده بود ک نبودش به شدت حس میشد ، مخصوصا تو بازی با فرانکفورت ک این ضعف و نبود قدرت فیزیک تو خط هافبک مشهود بود ؛ فرانک کسیه بصورت رایگان به تیم اومد .
ضعف خط دفاعی بارسلونا چندین و چند سال هست ک برای نابینایان هم مشهود هست و این موضوع چند بخشه ، اولینش نداشتن جایگزین برای آلبا هست ک مارکوس آلونسو ( احتمال زیاد ) به تیم ملحق میشه ، آزپلیکویتا انتخاب مناسبی برای دفاع راست بود ک انجام نشد و میرسیم به ضعف اصلی یعنی دفاع وسط ، کلمنت لنگله بسیار افت کرده ، اومتیتی عملا بلا استفاده ؛ پیکه کند و مسن، مصدومیت و عدم آمادگی و حواشی بیشمار زندگی شخصی باعث شده بود نشود به او اعتماد کرد ، گارسیا کم تجربه بود و تنها نقطه مثبت تیم در دفاع میانی آرائوخو بود .
با توجه به تاکتیک ژاوی یعنی پرس از بالا و خفه کردن حریف در زمین خود ، دفاع تیم مدت زمان زیادی روی خط وسط قرار دارد و این منجر به ضد حمله های زیادی بر روی تیم خواهد شد ، ژاوی کریستینسن را انتخاب کرد ک تجربه مناسبی داشت و خرید ژول کوند از سویا ک بسیار سخت بود و منجر به استحکام زیادی در خط دفاع متزلزل تیم خواهد شد.
میانگین سنی بازیکنان و نوع انتخاب آنها نشان میدهد ک تیم فنی متشکل از ژاوی و کرایف بهترین انتخاب های ممکن را انجام داده اند ، مثلا بین کونده و کولیبالی ک هر دو بسیار با کیفیت هستند انتخاب کونده بود با اتوجه به سرعتی بودن و چابکی بالاتر و آشنایی با لیگ و زبان اسپانیایی
نه اینکه مانند مدیریت قبلی ، خرید گریزمان و کوتینیویی ک پروفایلی شبیه و نزدیک به مسی داشتند ، حتی بدون اطلاع مربی و صرفا بر اساس اهداف تجاری باشد
مشکل بعدی تنوع تاکتیکی کم تیم بود و همچنین عدم تغییر تاکتیک تیم در مقابل تیم هایی با سبک متفاوت که با انتخاب بازیکنانی با پروفایل مناسب و تا حدی متفاوت به نسب بازیکنان قبل ، این موضوع احتمالا برطرف شده است ، و تاکتیک هایی مانند سانتر از جناحین ، شوت از راه دور به تیم اضافه شده است .
مشکل بعدی جو منفی تیم و عدم کارایی بازیکنانی بود ک زمانی در پست خود فوق العاده بودند مانند بوسکتس
کومان سرمربی بود از نوع سنتی هلندی و شبیه به مربی های نسل قبل لیگ جزیره که جنبه مدیریتی آنها بر بعد فنی سنگینی میکرد و البته ارتباط کم با بازیکنان
اما ژاوی با انجام تمرینات مفرح و سخت گیری در مقابل بازیکنان بی انظباتی مانند دمبله و نظم دهی به رختکن ، روحیه تیمی و شادابی تیم را افزایش داد و با گذاشتن جلسات آنالیز تکی و صحبت با بازیکنان ، کاراریی آنها را افزایش داد.
این مطلب نظر شخصی بنده است و ممکنه دوستانی باهاش مخالف باشن ، ممنون میشم شما هم نظرتون رو بگین
امیدوارم از خوندنش لذت برده باشین.