یک عبارت فرانسوی منسوب به پادشاه فرانسه لوئی پانزدهم در ۱۷۰۰ هست، «Après moi le déluge» این عبارت تجسم دستوری احساسی است که قدر بودن یکی را که دارد، گرامی نمیدارد و فقط وقتی از دست میرود، میفهمد که چگونه دنیایش به هم میریزد، زیرا تمام چیزی بود که داشت [به نوعی پیشبینی انقلاب فرانسه که فروپاشی سنتها و ارزشهای تاریخی این کشور را پی داشت]. دشمنان او، کسانی که او را بهترین تاریخ نمیدانند، باید این جمله را با خود تکرار کنند.
ما هواداران آرژانتین، دلباختگان لئو مسی، احتمالا هرگز چنین احساسی نخواهیم داشت. ما هر لحظه برای داشتن او، شکرگزاریم - که در مقابل شادی، شور و امیدی که به ما میدهد کافی نخواهد بود. او در میان قبرهایی که امیدها مرده بودند، راه رفت. او و اسکالونی ما را زنده کردند. کاپیتان ما را به پنجمین فینال یک تورنمنت ملی رساند. لحظهای که میدانم اگر اتفاق خاصی رخ ندهد، در پایانش، اقیانوسهای اشک بر شهر ایمان جاری خواهد شد.
اسکالونی که هر بازی بر اساس حریف، ترکیبش را میچیند، ۲-۳-۵ را در برابر هلندیها به ۲-۴-۴ تغییر داد. او آکونیای محروم را با تالیافیکو در خط دفاعی جایگزین و با نیمکتنشینی لیساندرو، پاردس را به خط میانی اضافه کرد. ۲-۵-۳ یا ۲-۳-۵ به عرض حمله میافزاید، چون مدافعان کناری دویدنهای اورلپ انجام میدهند، در حالی که سهدفاعه توسط هافبک میانی که عقب میکشد، حمایت میشود. این در مقابل تیمهایی که عمدتاً از طریق کانالهای مرکزی بازی میکنند به خوبی عمل میکند. با این حال، با کراماریچ به عنوان تنها مهاجم کرواسی، نیاز چندانی به سهدفاعه برای پوشش او وجود نداشت.
در عوض، چیزی که آرژانتین به آن نیاز داشت یک بازیکن بیشتر در خط میانی بود. حضور پاردس به این معنا بود که مسی مجبور نیست به دفعات زیاد وارد نیمه خودی شود تا مغز متفکر حمله باشد. بازی با برتری عددی در خط هافبک نیز انتقال هجومی آرژانتین را برای مقابله با مثلث مودریچ- بروزوویچ-کواچیچ بسیار آسانتر و سریعتر کرد.
خولیان نیز پتانسیل فوقالعاده خود را برای باز کردن بازی با موقعیت و حرکت هوشمند نشان داد. در دقیقه ۳۲، او روی یک توپ بلند از انزو فرناندز دوید و سپس با لیواکوویچ برخورد کرد و کاپیتان مسی با پنالتی خود توپ را محکم به بالای تور زد. روی گل دوم فروپاشی کرواتها مشهود بود. یک کرنر کوتاه و ارسال بروزوویچ. سپس پرسینگ آلوارز جلوی ارسال را میگیرد و برای لحظهای توپ در هوا است. پنج بازیکن کروات در محوطه جریمه حضور دارند، اما اولین کسی که متوجه انحراف میشود، اوتامندی است که آن را دور میکند.
مسی موفق میشود توپ را به جلو بیاندازد و آلوارز از نیمه راه آن را تصاحب میکند. سپس یک لحظه زیبا برای ما و یک کابوس برای کرواتها رخ داد. وقتی آلوارز وارد محوطه حریف میشود، کنترل توپ را از دست میدهد. توپ از یورانوویچ جدا میشود و به سمت خولیان میجهد. حتی یک چالش از سوسا در حال عقبنشینی به نحوی با سینه آلوارز مهار میشود و منجر به یک رگبار فوقالعاده میشود که تور را پیدا میکند.
لا آرانیا برای حفظ خونسردی خود حتی زمانی که توپ میچرخد و منحرف میشود، شایسته تقدیر است، اما بازی با اوتامندی شروع شد. سه بازیکن کرواسی بیشتر از او به توپ نزدیکتر بودند، او اقدام قاطعی انجام داد. به قول پیتر دروری، گل سوم، با «شیطنت شگفتانگیز» استاد کوچک، گیلاس روی کیک بود. و آلوارز که در زمان مناسب در مکان مناسب قرار گرفته بود، کار زیبای لئو را به پایان رساند.
اما اجازه دهید با مسی به این مطلب پایان دهیم. از زمان نمایش ترسناک مقابل عربستان سعودی، او و آرژانتین بدونشک یک جام جهانی عالی داشتهاند. سه گل از پنج گل او ممکن است از ضربات پنالتی به دست آمده باشد اما عملکرد او در چند بازی گذشته، همه هیترهایش را به تخت کوباند. او در هشت سال گذشته آرژانتین را به دو فینال جام جهانی رسانده - اولین آنها پس از مارادونای تکرار نشدنی. حالا او یک قدم با بلند کردن جامی که از چنگ او دور مانده فاصله دارد. کسی که میتواند میراث او را کامل کند.
چه کسی فکر میکرد بعد از آن همه شکستها از فینال 2014، پسر کوچکمان را از روزاریو در فینال دیگری از جام جهانی ببینیم. از دست دادن فینال در سال 2014، باخت فینال کوپا در سال 2015 و 2016 که در آن سال به اندازه کافی غمانگیز بود، لئو احساس میکرد نمیتواند به آرژانتین کمک کند، بسیاری از مردم آرژانتین نامههای سرگشاده به او نوشتند، از جمله بسیاری از همتیمیهای فعلی او و حتی مربیاش. اسکالونی از او خواست که برگردد. او این کار را کرد، در سالهای 2018 و 2019 نتوانست یک بار دیگر به جام جهانی و کوپا دست پیدا کند، اما از آن زمان مسیر رویایی را در پیش داشت که همه ما نمیخواهیم از آن بیدار شویم. لئو اولین قهرمانی بزرگ خود را در برابر بزرگترین رقیب خود برزیل به دست آورد و سپس دومین جام امسال را در برابر ایتالیا، قهرمان یورو تصاحب کرد. و حالا در 13 دسامبر، لئو و تیمش به به فینال جام جهانی قطر رسیدهاند. هر اتفاقی که بیفتد، تا اینجای کار این تیم گرسنه، خوشحالی بود و شور. مسی از سردرد و غم، با اسکالونی و این تیم به لذت بردن از هر ثانیه در زمین با آرژانتین رسید.
بار دیگر و تا ابد؛ واموس آرژانتین، واموس لئو 💙🇦🇷🤍