Propaganda death ensemble, burial to be
همخوانی تبلیغات مرگ، دفن و خاکسپاری است
Corpses rotting through the night, in blood laced misery
جنازهها در طول شب درون خون آراسته با فلاکت میپوسند
Scorched earth the policy, the reason for the siege
دلیل سلطهجویی، سیاست زمین سوخته است
[سیاست زمین سوخته یک استراتژی نظامی است که به معنی از بین بردن تمامی منابع در دسترس نیروی دشمن است.(هر چه بر سر راه باشد از بین میرود)]
The pendulum it shaves the blade, the strafing air blood raid
پاندول تیغه را میتراشد(تیز میکند)، آتش گشودن از هوا باعث شبیخونی خونین میشود
Infiltration push reserves, encircle the front lines
حمله نفوذی عقب کشیده میشود، خطوط مقدم را محاصره میکنند
Supreme art of strategy, playing on the minds
هنر عالی استراتژی با اذهان بازی میکند
Bombard till submission, take all to their graves
تا زمان تسلیم شدنشان بمباران میکنند، همه چیز را به گور میبرند
Indication of triumph: the numbers that are dead
الزام پیروزی، اعدادی است که در واقع مردگاناند
[یعنی هر ارتشی که بیشتر بکشد، پیروز جنگ میشود]
Sport the war!
جنگ را به تن کن!
War support!
حمایت جنگی!
The sport is war, total war
جنگ، جنگ تمام عیار، تفریح است
When victory's really massacre
The final swing is not a drill
It's how many people I can kill
آنگاه که پیروز به معنای واقعی قتل عام است، آخرین آهنگ یک تیراندازی نیست؛ بلکه "چه تعداد آدم را میتوانم بکشم" است
Sport the war!
جنگ را به تن کن!
War support!
حمایت جنگی!
The sport is war, total war
جنگ، جنگ تمام عیار، تفریح است
When victory's really massacre
The final swing is not a drill
It's how many people I can kill
آنگاه که پیروز به معنای واقعی قتل عام است، آخرین آهنگ یک تیراندازی نیست؛ بلکه "چه تعداد آدم را میتوانم بکشم" است
Be dead, be from above
When darkness falls
آنگاه که تاریکی فرا میرسد، مرده باش، از آنِ آسمان باش
Descend onto my sights
Your fallen walls
دیوارهای افتادهتان به چشمانم میخورند
Spearhead break through the lines
Flanked all around
تکاوران خطوط را میشکنند، به تمامی جناحین حمله شده است
Soldiers of attrition
Forward their ground
سربازان فرسایشی، به جلو میروند
Regime prophetic age
Old in its time
رژیمی که در زمانه پیامبران باشد، در زمان خود پیر است
Flowing veins run on through
Deep in the Rhine
Center of the web
در اعماق راین که مرکز مهلکه است، جریانات خونین به سرعت در جریان است
[اشاره به "پیشرفت نیروهای متفقین از پاریس به راین"، یا عملیات راینلند، یکی از سلسله نبردهای جنگ جهانی دوم در اروپای غربی بود. این عملیات دنبالهٔ عملیات اورلرد در جبهه نرماندی و به عنوان آخرین نبردهای جنگ جهانی دوم بود؛ که با پیروزی متفقین همراه شد.
"راین" رودخانهای در اروپا است که از سوئیس آغاز میشود و پس از عبور از آلمان در هلند به دریا میریزد.]
All battles scored
تمام نبردها نایل شدند
What is our war crimes
جنایات جنگی ما چیست؟
Era forever more
روزگار تا ابد ادامه دارد
WAR!!
جنگ!!
Propaganda war ensemble, burial to be
همخوانی تبلیغات مرگ، دفن و خاکسپاری است
Bones shining by the night, in blood laced misery
استخوانها به واسطه شب در خون آراسته به فلاکت میدرخشند
Campaign of elimination, twisted psychology
پیکار نابود سازی، روان شناسی منحرف
When victory is to survive, and death is defeat
آنگاه که پیروزی به معنای زنده ماندن است و مرگ به معنای شکست
Sport the war!
جنگ را به تن کن!
War support!
حمایت جنگی!
The sport is war, total war
جنگ، جنگ تمام عیار، تفریح است
When victory's really massacre
The final swing is not a drill
It's how many people I can kill
آنگاه که پیروز به معنای واقعی قتل عام است، آخرین آهنگ یک تیراندازی نیست؛ بلکه "چه تعداد آدم را میتوانم بکشم" است