روی گوشی من
On my phone
زمان صرف نشستن به تنهایی
Time spent sitting all alone
زمان صرف نگاه کردن به تلفن من
Time spent looking at my phone
زمان صرف نشستن به تنهایی
Time spent sitting all alone
زمان صرف نگاه کردن به تلفن من
Time spent looking at my phone
سعی می کنم پرده ها را عقب بکشم
I try to pull the curtains back
شما را خاموش کنید، اما نمی توانید جدا شوید
Turn you off, but can't detach
زمانی که تمام چیزی که می خواهم و می دانم
When all I want and all I know
آیا زمان صرف نگاه کردن به تلفن من است
Is time spent looking at my phone
وقتی چراغ ها خاموش شد مرا پیدا کن
Find me when the lights go down
ورود به سیستم و خروج از سیستم
Signing in and signing out
خدایان فرود می آیند تا مرا به خانه ببرند
Gods descend to take me home
و منو پیدا کن که به گوشیم خیره شده ام
And find me staring at my phone
من تعجب می کنم که ساعت ها کجا رفتند
I'm wondering where the hours went
چون دارم هوشیاریمو از دست میدم
As I'm losing consciousness
صورت عبوس من تماماً درخشان است
My sullen face is all aglow
زمان صرف نگاه کردن به تلفن من
Time spent looking at my phone
آخرین چیزی که شما نیاز دارید
Last thing that you need
ویژگی جدید براق است
Is the new shiny feature
تمام خاطراتی که به اشتراک گذاشته اید
All the memories you've shared
بلعیده شده توسط موجودات منحرف
Devoured by perverted creatures
هیچ چیز نمی تواند رقابت کند
Nothing can compete
با اولین باری که دیدیش
With the first time you saw her
عبور از غریبه ها در خیابان
Passing strangers on the street
هر لحظه را صرف نگاه کردن به تلفن هایشان می کنند
Spending every moment looking at their phones
زمان صرف نشستن به تنهایی
Time spent sitting all alone
زمان صرف نگاه کردن به تلفن من
Time spent looking at my phone
زمان صرف نشستن به تنهایی
Time spent sitting all alone
زمان صرف نگاه کردن به تلفن من
Time spent looking at my phone
من به شما زنگ می زنم، شما با من تماس نمی گیرید
I call you, you don't call me back
تقریباً یک حمله قلبی داشت
Almost had a heart attack
دارم به ناله پنجره گوش میدم
I'm listening to the window moan
زمان صرف نگاه کردن به تلفن من
Time spent looking at my phone
ابرها پر می شوند
Clouds are getting full
بنابراین شما تمام پنجره ها را می بندید
So you close all the windows
من هرگز اجازه نمیدم بمیری
I would never let you die
حتی اگر عشق ما زینتی باشد
Even if our love is ornamental
شما می دانید چه نیاز دارید
You know what you need
راهی برای یادآوری است
Is a way to remember
شما هرگز نمی توانید زمان را پیدا کنید
You can never find the time
اگر هر روز به تلفن خود نگاه می کنید
If you spend everyday looking at your phone
تو باید با من بیایی
You should come with me
ما نمی توانیم خود را در هیچ چیز گم کنیم
We can lose ourselves in nothing
چهره ها را از فید کپی کنید
Copy faces from the feed
و سپس سعی کنید آنها را به چیزی تبدیل کنید
And then try to turn them into something
حتی اگر تصمیم بگیرید که باور داشته باشید که تمام می شود
Even if you choose to believe that it's ending
دوباره پیش من برمیگردی
You'll come back to me again
می توانید جلو بروید و از تظاهر دست بردارید
You can go ahead and stop pretending
دوو دوو دوو دوو دوو...
Doo, doo, doo, doo, doo...