1. فیلمساز از وضعیت اعتراضات مردم استفاده کرده و داره روی اون موج سواری میکنه
نظرات مثبت برای فیلم به دلیل شرایط کشوره و دوستان سعی می کنن رو خط فیلم نماد پردازی کنن
مثلا 40 سکه نماد 40 سال گذشتن از انقلاب هست یا مثلا پدر خانواده نماد ...
و فیلم تو این بحث بی گناه نیست
2. فیلم برادران لیلا در واقع کش اومده فیلم کوتاه مراسم از همین کارگردانه که 10 سال پیش ساخته شده
اونجا مادر تم اصلی رو داره اینجا پدر
و همون رو نشسته آب بسته بهش و تبدیلش کردی به فیلمی که به به نظر من به معنی جدی کلمه فیلمنامه نداره
حتی در حد ابد و یک روز هم فیلمنامه نداره
3. فیلم در مجموع هم از ابد و یک روز که از نظر من فیلم بسیار بدیه عقب تره
نه فقط تماتیک و نگاه ، بلکه فیلمسازی بلکه دوربین
برادران لیلا فیلم به شدت ناتوانی هست و عقب نگه داشته شده ، انگار که این طفل فقط به دلیل اوضاع ساخته شده و 9 ماه زندگی رو در شکم مادر طی نکرده و سزارین شده به دنیا آمده
4. فیلم اساسا سریالی هست یعنی می تونست یه سریال باشه چون همین الان یه فیلم سینمایی نیست
نوع کش دادن هاش نوع نقطه گذاری هاش تماما سریالی هست
فیلم یک فیلم فیلمنامه داره فکر شده ی
جا افتاده ای باشه که حالا ممکنه نقص داشته باشه نیست
فیلم از ابد و یک روز هم عقب تره و به اون بدهکاره کاملا
و خانواده بین این فیلم و فیلم مراسم ، ابد و یک روز و متری شیش و نیم مشترکه
5. این فیلم شدیدا ضد خانواده است
ظاهرا داره از این 4 تا برادر و از لیلا و از پدر دفاع می کنه
باطنا داره همه رو می زنه
یعنی خانواده رو می زنه
تصویری که از خانواده به ما ارائه میده
تصویر به شدت پاره پاره ای هست که هیچکس به هیچکس رحم نمی کنه
حتی لیلا که یه زن به اصطلاح آگاهه که از همه چیز خبر داره اونم کلاهبرداره عین بقیه شون اونم به موقع یه چیزهایی رو پنهان می کنه و به موقع سودش رو میخواد می بره
هیچ کدوم از آدم های این خانواده عضوی از
خانواده نیستن ، کنار هم جمع شدن اما نه یک جمع خانوادگی
ما با یه یک خانواده ایرانیه این روزها یا گذشته طرف نیستیم
با یک جمع اگزوتیک طرف هستیم
یک جمع اگزوتیکی که ربطشون به هم دیگه فقط شعارها و کلام آدم هاست که مرتب حرف می زنن
و از این نظر فیلم کاملا رادیویی هست شما همه تصاویر رو می تونید بردارید
و رادیویی فیلم رو اعلام کنید
یعنی فیلم هم سریالی هست هم رادیویی
6. برسیم به آدم ها
از یه طرف پدر و از یه طرف دیگه لیلا محور فیلم هست
برادرها هم به نظر من نقش چندانی ندارن
هیچ کدوم که اصلا معلوم نیست از کجا اومدن
یکیشون ظاهرا از کارخونه ای اومده که توش شورش شده
و 2 ، 3 دقیقه ای اول فیلم ما رو یاد فیلمبرداریه متری شیش و نیم می اندازه و یه هیجانی توش هست
به سرعت این که تموم میشه فیلم واقعی شروع میشه
این تیکه رو کاملا میتونید از فیلم بردارید
چون از نظر فورمیک ، یعنی از نظر تکنیکال دقیق تر ربطی به فیلم نداره
این برادر از اونجا اومده انگار که از غار اصحاب کهف اومده
اومده توی خانوادش ، چقدر می مونه و دنبال چی می گرده نمی دونیم
بازیگرش هم خیلی اسم داره و سر و صدا کرده و توی فیلم متری شیش و نیم هم خوب بود
یکی شون با موهای از پشت بسته نیمه مردانه - نیمه زنانه ، پادوی یک آدم دلال مدرنه با یه ساختمونی که به ما نشون میده
که به شدت سرش هم کلاه میره
یکی دیگشون که هی مرتب اندامش رو به رخ بقیه معلوم نیست چیه
و می مونه یه برادر دیگه که مرتب دختر بچه تولید می کنه
و تو یه نمای مسخره کاریکاتوریزه دختر بچه ها دارن با هم راه می رن و یکی شون هم تو بغل اینه
یعنی واقعا همه روابط و همه تیپ ها حتی که حتی به تیپ هم نمی رسن کاریکاتور هستن
نه ریشه ای دارن ، نه ارتباط جدی ارگانیک بیشون که یه خانواده بسازه وجود داره
فقط شعارهای دهن پر کن نیمچه اقتصادی نیمچه سیاسیه
7. عرض کردم نگاه فیلمساز ، نگاه ضد خانواده است به خصوص ضد پدر خانواده است
از اول که ما پدر رو می بینیم دوربین باهاش نیست و معلوم نیست چرا همه انقدر علیه اش هستن ، مفلوک تر ، تنهاتر و بی اثرتر میشه
و گاهی عصبانیتی از خودش بروز میده که بی معنیه باز و کاری در فیلم نمی کنه
باقی می مونه ، ما باید دلمون برای این آدم نیمچه ضد مریض که مرتب باید قرص هاش رو بخوره بسوزه و حتی ادرار کردنش در سینک آشپزخونه رو هم تحمل کنیم
این نگاه فیلمسازه به پدر این خانواده
و نگاهش به مادر خانواده اینه که موقع ازدواج 6 ماه حامله بوده
این پدر و مادر هستن
این نگاه ، نگاه بیرونی هست ، نگاهی توی فیلم ساخته نمیشه
و فیلم ضد خانواده است و دیدیم اثراتی ازش رو تو ابد و یک روز در اون فیلم مراسم و متری شیش و نیم اون خانواده قاچاقچیه
این نگاه خیلی دیگه این جا لو میره
تو اون جاها پنهانه با کاراکتر هایی که اونجا بعضی هاشون کاراکتر میشن و در میان
این جا چون هیچی در نیومده این آشکار میشه
این نگاه فیلمساز به خانواده است
8. همه بازی ها بد هستن و هیچ کدوم از بازی ها آدم نمی سازن
انگار عروسک خیمه شب بازی ای هستن که نخشون دست فیلم سازه
هیچ شخصیت مستقلی تو فیلم ساخته نمیشه
9. فکر و ذکر و خوشبختی خانواده تو اینه که یکی از توالت ها رو بخرن
وقتی می گم اگزوتیک یعنی آرزوشون هم اگزوتیکه
فکر این نیستن که یه مغاره 2 متر در 4 متری بخرن و توش یه کاری راه بندازن
و از این طریق نجات پیدا کنن از نظر مالی
فکر این توالت ها هستن و خرید اون ها
این خیلی توهین آمیزه این همون نگاهی هست که عرض کردم
چرا اصلا توی توالت می مونن چرا فکرشون جلوتر نمیره ؟
حتی جایی ارزون تر که که تو این پاساژهای لوکس نباشه ولی آبرومند باشه
اصلا چرا چیزی به اسم آبرومندی توی این خانواده نیست
میشه خانواده ای فقیر پیدا کرد از این ها هم فقیرتر اما شریف اما آبرومند و فیلمساز دوستشون داشته باشه
فیلمساز بر خلاف بازی و نمایشی که میده هیچ کدوم از این ها رو دوست نداره
و اصلا اون پدر قابل دوست داشتن نیست
و اون مادری که تو لانگ شاته معمولا
و حامله بودن مادر تو شب عروسی توهینه
این چه نگاهی هست واقعا به یه خانواده فقیر
این نگاه در دفاع از یک خانواده فقیر یا علیه اون ؟
10. یه صحنه ای کوتاهی هست که بدجوری فیلم رو لو میده
صحنه ای که 4 تا برادر جلوی پاساژ لوکس شمال شهری نشستن روی پله و یه ماشین شاستی بلند مشکی ترمز میکنه جلوشون
چند تا از این زن های مانکن / مدل پیاده میشن
با حالتی که انگار شوی لباسه از کنار اینا رد میشن ، با اون حرکت آهسته شون و دوربین مبهوت اینا و هر 4 تا برادر هم مبهوت اینا
که دخترها از جلوشون رد میشن
و این ها همینجور ماتن
اون ها هم یه لبخند می زنن
این به نظرم کعبه آمال فیلمسازه و این جای تاسف داره واقعا
11. فیلم هیچ در و پیکری نداره ، هیچ شخصیتی توش ساخته نشده و جای دوربینش و غلط های تکنیکیش بماند که حوصله سربره این بحث برای این فیلم
چه نسبتی این فیلم با واقعیت داره که دوستانی که تو ایران هستن یعنی بخش از فیلم بین ها طرفدارش شدن
آیا چیزی از واقعیت موجود کنار ما در فیلم هست ؟
این که گرونی هست ، این که دلار و سکه این طوری لجام گسیخته بالا میره قیمت هاش
این یعنی این که خیلی به این وضعیت ما نظر داره ؟
اصلا چطوری میشه با واقعیت ارتباط داشت ؟
یعنی به محض این که یک تم رو گرفتید شما از واقعیت و ارجاع به بیرون دادید ، آیا فیلم ساختید ؟
این هیچ ربطی به واقعیت نداره
واقعیت درون اثر یعنی آدم ها و محیط و احیانا فضاشون باید تام و تمام ساخته شه
بعد از این ساختن آدم ها ، مکان زیستیشون و فضایی که در ارتباط با این مکان ، آدم ها تولید می کنن هست که می شود باور کرد
و احیانا گفت آها به این جا و به این نکته هم نظر داره
نه فیلمی که هیچ چیز اون سرجاش نیست
همه چیزش مفروضه
مکانش ، محیطش ، آدم هاش همه چیزش
پس نسبتی هم با واقعیت نداره
با واقعیت نسبت برقرار کردن فقط با یک خبر و یا یک اِلِمان مشترک بین فیلم و اثر در نمیاد
واقعیت باید ساخته بشه در اثر
واقعیت و خیال یعنی 2 بال اثر هنری باید ساخته بشن
این جا خیالی که در کار نیست
تماما واقعیت مزمهل بی در و پیکری هست که فقط ارجاع با بیرونش می تونه یه ذره زنده نگهش داره ولی وجود نداره
پس نسبت برقرار کردن با هر واقعیتی ،
چه واقعیت اجتماعی ، چه واقعیت فردی ، چه واقعیت سیاسی و چه هر واقعیتی در اثر تام و تمام باید برپا بشه
تا ما بتونیم ارتباط و مواجه درستی داشته باشیم
و بعد احیانا بگیم که این شبیه به فلان چیزه
این هوش خیلی بالایی نمی خواد که شما با چند تا نکته ای که امروز در کنار گوشمون اتفاق میوفته سود بجویی
12 . و هیچ آدمی در هیچ اثر هنری نماد کس دیگه ای نیست ، حتی اگه آدمه ساخته بشه که عرض کردم هیچ کدوم از آدم های فیلم ساخته نمی شن
اگزوتیسم موجودشون ، چه کاراکتر ها و چه محیط زیستیشون ساخته میشه و این از دست فیلمساز در رفته دیگه ، لو میده این آدم رو
13. بالاخره که مخاطب هم آرزو می کنه پدره هرچه زودتر بمیره چون که دیگه واقعا خسته شده ازش
پدر می میره و یه جشن تولد هم میذاریم ته فیلم مال یکی از بچه های اون برادره (پرویز) و همه خوشحال و خوندن
حالا این رو سیاسیش و نمادینش کنین
و فیلمساز لبخند بزنه ...
پ.ن : فراستی قبلا متری شیش و نیم از روستایی رو پسندید و خیلی ازش تعریف کرد مخصوصا از بازی نوید محمد زاده و فیلمبرداری هومن بهمنش که تو این اثر هم فیلمبردار بود