در پایان قرن شانزدهم عباس یکم نهتنها به سلسلهاش نظم داده بود، بلکه نیروهای نظامی خود را نیز دوباره متمرکز کرده بود. تمام عناصر مخالف را کشته یا از کار انداخته بود و تا جایی که امکان داشت، سلاح و تدارکات گرد آورده بود. اولین آزمون سیاست طولانیمدتش زمانی نتیجه داد که در سال ۱۵۹۸ قاطعانه بر ازبکها غلبه کرد، به گونهای که تا سال بعد هیچ تهدیدی به حساب نیایند. شاه عباس سپس به سراغ مرزهای غربی رفت و به عثمانیها حمله کرد و توانست بیشتر سرزمینهای اجدادیاش را باز پس گیرد. وی همچنین برای عبور دادن لشکریانش از دریا در سال ۱۶۰۲ اللهوردیخان را واداشت تا با استفاده از کشتیهای حکام کرانههای ساحلی جزیرۀ بحرین را بگیرد. عباس یکم به همسایهای خطرناک برای پرتغالیها تبدیل شد. پرتغالیها مدعی مالکیت بحرین بودند و میدانستند که شاه چشم طمع از بحرین برنخواهد داشت.
این پیشرویهای جدید ایران صفوی توجه قدرتهای اروپایی را به خود جلب کرد. آنها درگیر مشکلات خودشان بودند و در آن زمان قدرت درگیری با عثمانیها را نداشتند. انگیزۀ دیگر برای آغاز ارتباط با شاه عباس یکم دلایل اقتصادی بود. در سال ۱۵۹۷ به این علت که صفویها برای برقراری صلح موقّت در حال مذاکره با عثمانیها بودند، هیچ کاروانی از بصره و ایران صفوی به هرموز نیامده بود. عثمانیها از تحریم تجاری به عنوان سلاحی اقتصادی علیه شاه عباس یکم استفاده کردند.
در سال ۱۵۹۹ مذاکرات بین عثمانی و صفوی به مشکل برخورد، زیرا سفیر عثمانی سر سید مبارک را که پرتغالیها به عنوان حاکم جزایر میشناختند، درخواست کرده بود. سید مبارک والی هویزه بود و از صفویها به حساب میآمد، اما در نقشۀ پرتغالیها در ارتباط با بحرین و بصره متحد بالقوۀ آنان بود. هم شاه عباس یکم و هم پرتغالیها از او برای فشار آوردن به عثمانیها استفاده میکردند. او حتی طی عملیاتی ناموفق کوشیده بود تا بصره را بگیرد. بنابراین نگرانی پرتغالیها عجیب نبود، هرچند ضرورتی نداشت؛ زیرا میدانستند که عباس یکم یکی از حکام خودش را به دشمن تحویل نمیدهد.
اقدامات نظامی شاه عباس یکم در مرز شمال شرقی نیز باعث بروز مشکلات اقتصادی برای پرتغالیها شد. مسیر زمینی قندهار رقیبی جدی برای مسیر دریایی هرموز بود و عایدیاش را بهشدت کاهش میداد. بهواسطۀ جنگ با ازبکها در دهۀ ۱۵۹۰ که به مهار خطر ازبکها منجر شد، مسیر زمینی طرفداران بیشتری پیدا کرد. در نتیجه بخش زیادی از تجارت از مسیر قندهار و شهرهای سند و لاهور انجام میشد. آنجا نقطۀ معاملۀ اسب و قماش و وسمه بود و بازار سند را بازرگانان آسیایی و اروپایی پر میکردند. ایالت هند پرتغالی از سال ۱۵۹۶ درگیر این مسئله بود و در تلاشی بیهوده دستوراتی برای تحریم آن بازار صادر میکرد. حادثهای در آن سال رخ داد که بازرگانان پرتغالی درگیرش شدند و روابط با سند را کمرنگ کرد و تنها مداخلۀ فرمانده هرموز توانست روابط را بهبود بخشد. پیروزی قاطعانۀ شاه عباس یکم بر ازبکها در سال ۱۵۹۹ و مرگ متعاقب رهبر ازبکها، عبداللهخان، مسیر قندهار را رونق بیشتری بخشید.
[خلیج فارس، ویلم فلور، ترجمۀ آرزو حیدری، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، در دست انتشار، ص ۳۵۱ - ۳۵۴]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی