طرفداری | اگر بخواهیم سطحی نگاه کنیم، فوتبال همان ورزش همیشگی است اما این ورزش همواره در حال تکامل است. منظور این نیست که شکل توپ یا دروازه تغییر کرده است. این روزها نوآوریهای تاکتیکی در حال رفتوآمد هستند و سرمربیان مدام جزئیات را میکاوند تا بتوانند یک تیم ضعیف را به یک تیم خوب و یا یک تیم عالی را به بهترین تبدیل کنند.
یکی از چشمگیرترین تغییرات فوتبال در قرن 21 مربوط به دروازهبانها است. زمانی دروازهبانها صرفا کسانی بودند که باید از ورود توپ به تور دروازهشان جلوگیری میکردند و در شروع مجدد طوری ضربه میزدند تا توپ به دورترین جای ممکن نسبت به منطقه خطر برود. امروزه نقش و تاثیر دروازهبانها در جریان بازی هر سال پررنگتر از قبل میشود و در واقع دروازهبانها بیش از هر زمان دیگری در بازی اهمیت دارند. دیگر آنها صرفا آخرین نفر خط دفاعی تیمشان نیستند.
در چند مسابقه مونشن گلادباخ در فصل 23-2022 بوندسلیگا، دروازهبانهای این تیم کسانی بودند که بیشترین لمس توپ را در بازی داشتند (یان زومر با 101 لمس توپ مقابل فرایبورگ و یوناس اوملین با 96 لمس توپ برابر کلن). این نشان میدهد که نقش دروازهبانها در جریان بازی در فوتبال آلمان چه اندازه بالا رفته است. فابیان اوته، مربی دروازهبانهای مونشن گلادباخ در گفتوگو با Opta Analyst در این خصوص گفته:
تیم من ایدهای بسیار قوی درباره استفاده از دروازهبانها بهعنوان بازیکن یازدهم زمین دارد.
این شیوه عقلانی بهنظر میرسد. خب چرا نباید با استفاده از دروازهبانها حین مالکیت، استفاده از نفرات را از 10 به 11 افزایش داد؟ اگر هدف تیم حفظ توپ و تسلط روی مالکیت باشد، داشتن دروازهبانی که بازی با پای خوبی دارد، منطقی بهنظر میآید. اگرچه این روزها یک عنصر دیگر را هم باید در نظر گرفت؛ پرسینگ.
البته که این تاکتیک جدیدی نیست. در هاکی روی یخ، یک استراتژی قابل قیاس به نام «تله» در سال 1930 شکل گرفت که ویکتور ماسلوف و ارنست هاپل، پدران پرسینگ در فوتبال در دهه 1960 و 1970 به شیوه خود از آن بهره بردند. اگرچه امروزه پرسینگ در فوتبال اصطلاحا «ماه عسل» خود را میگذراند. "High Turnover" یک پارامتر آماری است که اگر مسابقات فوتبال را از شبکههای خارجی چون اسکای اسپورتس دنبال کنید، آن را زیاد میشنوید. برجسته شدن این اصطلاح و وارد شدن آن به زبان عامیانه فوتبال یعنی استراتژی بازپسگیری توپ از جلوی زمین چهقدر اهمیت پیدا کرده است. حدود 10 سال پیش، اصلا چنین چیزی نبود.
اکثریت قریب به اتفاق باشگاههای لیگهای برتر اروپا از انواع مختلف تاکتیکهای پرسینگ به یک یا چند شکل بهره میبرند اما کارشان بیعیبونقص نیست. داشتن دروازهبانان شجاع (نه دیوانه) مثل آندره اونانا و ادرسون که پاسورهایی عالی هستند، به تیم کمک میکنند به شکل مستقیم یا غیرمستقیم برپایه پرس از بالا بازی کنند. این باعث میشود احتمال خارج کردن تیم حریف از جریان بازی بالا برود و حملهای تازه شکل داده شود.
اگرچه این شکل استفاده از دروازهبانها مناسب مدل سنتی فوتبال نیست. فرانک هوک، مربی دروازهبانان افسانهای هلندی که مرد معتمد یوهان کرویف بود، در این خصوص گفته:
دهه 90 و دوران اوج پیتر اشمایکل و اولیور کان بود؛ کسانی که دروازهبانانی با جثه بزرگ و قدرتمند بودند و مهارتهای دروازهبانی آنها بسیار خوب بود. اگرچه آنها در حمله تقریبا هیچ نقشی نداشتند.
در فوتبال پایه پیش از 2013 چند بازیکن مستعد و تکنیکی در سن 12 یا 13 سال دوست داشتند درون دروازه بایستند؟ چه تعداد از آنها واقعا درون دروازه خوب بودند؟ برای خیلی از افراد دروازهبانی یکی از پستهایی بود که به عنوان گزینه دوم و سوم به آن فکر میکردند و یا به پسر یا دختری تحمیل میشد که تکنیک بالایی برای بازی کردن نداشت. البته که این روایتها از نظر عددی یا علمی قابل اثبات نیستند اما خیلی از مردم این روایتها را به رسمیت میشناسند و یا سناریوهای مشابهی در این خصوص را به خاطر میآورند. پس چرا اوضاع تغییر کرد؟ چگونه میتوان دروازهبانهای بیشتری شبیه به ادرسون ساخت؟
پیش از گرفتن پاسخ این سوالها، احتمالا به این فکر میکنید که نقش دروازهبانی واقعا دچار تکامل شده است. بله، احتمالا همه ما فکر میکنیم پست دروازهبانی در مسیر تکامل قدم برداشته است. اما آیا این سوگیری تایید است؟ چه مدارکی دال بر تحول در این نقش وجود دارد؟ نگاهی داریم به دادههای پاس دروازهبانان شاغل در 5 لیگ معتبر اروپایی از فصل 08-2007 که حداقل 1000 دقیقه در فصل، بازی کردهاند و نتایج این دادهها، تاییدی بر پرسش بالا بود.
میانگین دقت پاس دروازهبانها در هر لیگ حداقل 13% افزایش یافته است. بزرگترین رشد مربوط به سری آ بوده است، جایی که میانگین پاس سالم دروازهبانها از 51% به 69.7% در فصل 23-2022 رسیده است. آمار رشد پاسهای سالم گلرهای لالیگایی از 46.9% در فصل 08-2007 به 65.4% در فصل گذشته ارتقا یافته که در مقایسه با سری آ تفاوت رشد چندانی ندارد.
در خصوص درصد پاس سالم دروازهبانان در نیمه زمین خودی نیز داستان مشابهی برقرار است. در فصل 08-2007 لیگ برتر فقط مقصد 23.3% پاس سالم گلرها در نیمه زمین خودی بود که این کمترین میزان در میان لیگهای معتبر اروپایی بود. بوندسلیگا با 37.4% پاس صحیح منتهی به زمین خودی، بزرگترین سهم را در اروپا داشت. با نگاه کردن به فصل گذشته، میبینیم که 57.2% پاس سالم دروازهبانهای لالیگایی در نیمه زمین خودی در مقایسه با سایر لیگها چندان جالب نیست زیرا لالیگا تنها لیگی است که میزان پاس سالم دروازهبانانش در نیمه زمین خودی کمتر از 61.7% (مربوط به لیگ برتر انگلیس) بوده است. میزان دقت ضربات شروع مجدد در همه لیگهای معتبر اروپایی حداقل 11% رشد داشته و این در حالی است که رشد این رقم در لیگ برتر انگلیس، 23.2% بوده است. این یعنی دروازهبانها در پخش توپ اهمیت بیشتری پیدا کردهاند و تا جای ممکن از زیر توپ زدن در شروع مجدد بازی خودداری میکنند.
دروازهبانها حدود دو الی سه برابر 16 سال گذشته پاس کوتاه میدهند و این نشان میدهد نحوه پخش توپ در بالاترین سطح فوتبال با تغییری واقعی مواجه شده است. برمیگردیم و میبینیم چرا و چگونه این اتفاق افتاده است.
بدیهی است که داستان فوتبال هر بازیکنی متفاوت است اما نحوه رشد در دوران نوجوانی نقش ویژهای در سرنوشت فوتبالی هر بازیکنی دارد. اگر ادرسون را یک مثال در نظر بگیریم؛ او در کودکی و نوجوانی یک فولبک چپ تهاجمی بود اما به گفته خودش، برای رشد در این پست خیلی تنبل بود. به همین علت او تصمیم گرفت روی دروازهبان شدن تمرکز کند و البته تواناییهای فنی برای بازی کردن در خارج از دروازه را هم به واسطه دورانش بهعنوان فولبک، ذخیره کرده بود.
فابیان اوته، مربی دروازهبانان مونشن گلادباخ در این خصوص میگوید:
این نظر شخصی من است اما مورد ادرسون، دلیلی است که فوتبالیستها را نباید از سنین بسیار پایین به یک پست خاص محدود کنیم. از نظر من بازیکنان زیر 11 سال به پایین نباید بهعنوان دروازهبان ثابت بازی کنند. هرکسی باید چند مرتبهای دروازهبان بایستد و هر دروازهبانی باید بهعنوان بازیکن هم به کار گرفته شود تا کودکان بتوانند مهارتهای خود را بدون گذاشتن تمرکز ویژه، بالا ببرند. کودک باید فقط فوتبال بازی کند و لمس توپهای زیادی داشته باشد.
فرانک هوک هم نظر و دید مشابهی دارد. او در مصاحبهاش با اتلتیک در سال 2020 گفته بود:
نیازی نیست کسی از 6 سالگی دروازهبان شود. تمرکز زودهنگام صرفا باعث محدودیت شدید میشود. اگر ادرسون همان مسیر قبلی فوتبالش را پیش میگرفت شاید اصلا فوتبالیست حرفهای نمیشد اما به خاطر فراتر رفتن از مرزهایش امروزه بهعنوان یکی از بهترین دروازهبانان دنیا شناخته میشود.
فابیان اوته در همین رابطه توضیحات بیشتری هم داده است:
فکر میکنم دروازهبانهای جوان قطعا باید بیشتر با توپ بازی کنند چون مربیان آکادمیها امروزه دوست دارند از دروازهبان در بیلدآپ استفاده کنند. دروازهبان در همان سنین اولیه باید بازی با پا را یاد بگیرد و سپس در جلسههای تمرینی با عناصری ویژه ترکیب شود. مثلا قرارگیری در موقعیتهای 4 در برابر سه و تمرین فرار از پرس.طی سالهای اخیر در تمرینات، پیشرفتهای ویژهای در این خصوص دیدهام، به خصوص در محیط آکادمی.
میزان دقت پاس دروازهبانان 5 لیگ معتبر اروپا طی سالیان گذشته
آیدن ریف، تحلیلگر فنی و استعدادیاب فوتبال که روی پیشرفت دروازهبانها از سطح پایه تا حرفهای مشغول به کار است نیز حس میکند تکامل در پست دروازهبانی اتفاق افتاده است:
در همین 10 سال پیش، سوئیپرکیپرها محبوبتر شدند. از این رو شروع به دیدن دروازهبانهای جوانی کردیم که تمرینهای با توپ بیشتری دارند و حالا دروازهبانهایی را میبینیم که توانایی پاس دادن خوبی دارند. از این رو بله، دروازهبانی در حال تغییر است.
آیدن که ساکن آمریکا است، اعتقاد دارد اکثر دروازهبانهای بین 18 تا 21 سال، پروفایل شبیهتری به یک دروازهبان پابهتوپ دارند و میتوان آنها را بهخوبی شکل داد. شاید آنها از همان ابتدا شبیه اونانا یا ادرسون نباشند اما شانس بالاتری برای رسیدن به این سطح در فوتبال حرفهای دارند:
همانطور که میدانید، تک باشگاهی شدن یک بازیکن این روزها خیلی نادر است. طبیعی است که یک بازیکن از یک آکادمی به آکادمی دیگری برود. از آنجایی که تیمهای بیشتری بهدنبال بازیکنان تکنیکی در کار با توپ هستند، ظهور آن دسته از بازیکنانی که ممکن است شوتگیر فوقالعادهای باشند را محدود میکنند. شاید یک دروازهبان در بازیخوانی عالی باشد اما وقتی تیمهای کمتری به دنبال چنین بازیکنانی باشند، خودبهخود این تواناییها محدودتر میشوند.
طول پاس دروازهبانها هر سال کوتاهتر میشود
اوته در خصوص تواناییهای ادرسون هم صحبت کرد:
اگر ادرسون صرفا یک دروازهبان پابهتوپ خوب بود، فکر نمیکنم منچسترسیتی او را خریداری میکرد. نباید از یاد ببریم که یک دروازهبان، اولین و مهمترین وظیفهاش حراست از دروازه است. یک دروازهبان خوب باید در دروازهاش خوب باشد و این وظیفه اصلی است.
با همه این تفاصیل و گردآوری دادهها، میزان درصد مهارهای دروازهبانان در لیگ برتر انگلیس کاهش چشمگیری نیافته است. دروازهبانهاغ در فصل 08-2007 لیگ برتر انگلیس میانگین 3.5 سیو در هر 90 دقیقه را داشتهاند و میانگین سیو در فصل 23-2022 در هر بازی، 2.9 بوده است. شاهد یک کاهش جزئی هستیم اما نیاز به مهارتهای نجات دروازه همچنان پابرجا است. و البته کار با توپ خوب یک دروازهبان، مهارتی فراتر از پاس سالم دادن است. تقریبا تمام دروازهبانان سطح اول فوتبال، تواناییهای تکنیکی مشابهی با سایر بازیکنان زمین دارند. وقتی از دروازهبانان برتر دنیا خواسته شود تا یک پاس 40 متری دقیق بدهند، قطعا بهتر از من و شما پاس میدهند. این عاملی است که فابیان اوته هم آن را برجسته میکند:
باید زمینه کلیتر را ببینید. دروازهبان در پستش است. آیا به مدافعان مرکزی نزدیک است؟ آیا فضا میسازد؟ چه زاویهای برایش جهت دریافت توپ مناسب است؟ دروازهبان باید اطلاعات زیادی را باید پردازش کند و قدرت تصمیمگیری داشته باشد. یک دروازهبان باید درک کند چند مهاجم او را پرس میکنند، هافبکها چگونه مهاجمان را یارگیری میکنند. او باید از خودش بپرسد آیا یارگیری نفربهنفر است یا منطقهای؟ آیا باید با فرض حرکت مهاجمان، توپ را به فضای پشت مدافعان بفرستد؟ با پردازش همه اینها، نوبت به اقدام برای پخش توپ و ارسال پاس میرسد.
تمرینات تیمی و مشارکت در این سناریوها مثل یک مسابقه واقعی، کلیدی است و فابیان احساس میکند آکادمیها در زمینه تمرینهای گستردهتر برای دروازهبانها خوب کار میکنند. البته که نباید انتظار داشته باشیم تکامل دروازهبانها در همین مرحله متوقف شود. آیدن ریف اعتقاد دارد کسانی چون ادرسون، آلیسون، تراشتگن و اونانا الهامبخش نسل جدید بودهاند و طبیعی است که در آینده دروازهبانهای بیشتری از نظر کامل بودن مهارتهای فنی و مشابه با دروازهبانهای منحصربهفرد کنونی ظهور کنند. دادههای کنونی نشان میدهند که همین حالا هم وارد این مرحله شدهایم. این تنها آغاز عصری جدید برای دروازهبانهاست. الان دروازهبانها دو انتخاب دارند؛ قدم برداشتن در مسیر تکامل و یا حذف شدن. داوید دخیا این دو راهی را خوب درک میکند!
ترجمه و عکس گرافیکی مطلب از وبسایت TheAnalyst