اختصاصی طرفداری | در دیداری که تمرکز دو تیم روی میانه زمین قرار داشت و از عناصر مختلف برای این امر استفاده میکردند، فرانسه با بریس کیلیان ام باپه، نتیجه را به سود خود به اتمام رساند تا با عملکردی قاطعانه، بلیت حضور در آلمان را به دست آورد. هلند نیز با یک بازی کمتر و 3 امتیاز اختلاف نسبت به یونان، خطر راه نیافتن به یورو را همانند سال 2016 احساس میکند و باید تمام 3 دیدار آینده خود را با برتری پشت سر بگذارد. نگاهی فنی داریم به این نبرد جذاب.
روش جالب دیدیه دشان برای بستن راه بیلدآپ هلند از عقب زمین
فرانسه با استفاده از ترکیب 3-3-4، در دقایقی از بازی آن را به 1-3-2-4 و 1-5-4 خطی تبدیل میکرد. این مسئله باعث میشد استفاده از سه مهره بازیساز در عقب زمین و خط دفاعی هلند به طور کامل خنثی شود. راندل کولو موانی یک مهاجم آزاد بود که در تمام نقاط زمین دیده میشد تا با دوندگی بالای خود، زمان را برای تفکر هلندیها به حداقل برساند. کیلیان ام باپه و کینگزلی کومان، بازیکنانی بودند که نقشی مهم داشتند و باید انتظار فرصتی مناسب را میکشیدند. دو هافبک کناری خروسها هنگامی که حرکات مارتین درون را میدیدند که محل اتصال عقب زمین با بخش جلویی بود و وابسته به منطقه انتقال توپ، حرکت خود را آغاز میکردند. ام باپه در صحنه زیر توپ را در محدوده سمت چپ زمین فرانسه میبیند و بنابراین به سمت او حرکت میکند. همین اتفاق در سمت راست با کینگزلی کومان شکل میگرفت.
در نیمه دوم اما فرانسه تیم خود را بالا آورد تا پرس از جلو را امتحان کند. اینجا بود که ام باپه به خط میانی ملحق میشد و با کینگزلی کومان در یک راستا قرار میگرفت. اورلین شوامنی به صورت تک بازیکن جلوی خط دفاعی قرار داشت تا در مرکز، آنتوان گریزمان به همراه آدرین رابیو به راندل کولو موانی ملحق شوند. در مناطق کناری نیز گریزمان و رابیو حضور داشتند و به جای کولو موانی از وینگر آن منطقه برای امر پرسینگ کمک میگرفتند.
دامی برای فضاسازی، بهترین راه برای عبور از شلوغی بازیکنان هلند
پیش از هر چیز باید اشاره کرد حرکت دامی (Dummy) به عبور از توپی گفته میشود که به سمت بازیکن در حال حرکت است و با رها کردن بدون لمس آن، یار پشت سر صاحب توپ میشود. حرکت روملو لوکاکو برابر ژاپن در جام جهانی 2018 و گلزنی ناصر شادلی، یکی از بهترین نمونههای این حرکت به حساب میآید؛ اتفاقی که در دیدار شب گذشته بارها و بارها از سوی سفیدپوشان میدان دیده شد. در صحنه زیر ملاحظه میکنید که وقتی توپ در اختیار خط دفاعی فرانسه است، آنتوان گریزمان همچون مارتین درون به عقب میآید ولی با این تفاوت که گریزمان قصدی برای دریافت توپ ندارد و با پرش از روی توپ، سه بازیکن که به سمت او حرکت میکنند را از جریان بازی حذف میکند تا جاناتان کلاوس و کینگزلی کومان به سمت توپ حرکت کنند اما به این توپ نمیرسند و توپ به بیرون میرود.
در صحنهای دیگر، لوکاس هرناندز که آزادی عملی را به دلیل چندپسته بودن خود در خط دفاع دارد، به جلو حرکت میکند و به نوعی به مرکز زمین ملحق میشود. کیلیان امباپه که در راستایی حرکت هرناندز قرار دارد، به جلو میرود تا لوتشارتل خیرترویدا را نیز با خود به جلو بیاورد. کولو موانی نیز استارت خود را از پشت سر ام باپه آغاز میکند تا با پاسی مستقیم از سوی مدافع وسط تیم خود صاحب توپ شود اما ویرجیل فن دایک هوشیار است و هرناندز نیز به حرکت پابهتوپ خود ادامه میدهد و در نهایت نیز هماهنگ نبودن او با برادرش، تئو هرناندز، منجر به بیرون رفتن توپ میشود.
تیجانی ریندرس؛ مهرهای مهم در خط حمله هلند
هافبک 24 ساله میلان که پیشتر برای آلکمار بازی میکرد، نقشی مهم و اساسی برای خلق موقعیت هلندیها داشت. هنگامی که لالههای نارنجی بازی خود را به کنارهها میبردند، بسیار موفق ظاهر میشدند. در این سبک موقعیتها ریندرس خود را به محدوده موردنظر نزدیک میکرد تا تیم را از فشار فرانسه خارج کند و با پاسهایی تکضرب، موقعیت به وجود بیاورد. به دلیل تمرکز بالای هلند در میانه زمین، وینگبکهای تیم یعنی دنزل دومفریز و کیلیندشی هارتمن بسیار تنها و دست بسته بودند و به همین دلیل ریندرس حضور به موقع و مهمی را در این لحظات داشت. حرکت او و پاس تکضرب این بازیکن برای بازیکن نیمه آبی شهر میلان منجر به ورود تیم نارنجیپوش به محوطه جریمه میشود. دومفریز پاس کاتبکی را به فیرمان میدهد اما توپ با اختلاف از بالای دروازه به بیرون میرود.
پس از عبور از پرس تیم فرانسه، بازیکنان هلند به پاسهای بلند روی میآوردند و باز هم حرکت ریندرس به چشم میآمد. وخهورست در سمت چپ حمله قرار داشت و دومفریز که این روزها در امور تهاجمی اینترمیلان نقشی مهم دارد، به عنوان وینگر راست انجام وظیفه میکند. در نهایت نیز ریندرس در مرکز خط حمله قرار میگرفت تا نقش یک شماره 9 کاذب را بازی کند. فرار او در میان مدافعان فرانسه باعث میشد تا فضایی ایدهآل در اختیار هافبک 24 ساله قرار بگیرد اما پاسهای آخر در حملات شاگردان رونالد کومان، تمام زحمات تیم را از بین میبرد.
تمرکز بیحد و اندازه رونالد کومان بر مرکز زمین!
در سیستم خطی تیم ملی هلند، ووت وخهورست حکم تکمهاجم را برای این تیم داشت اما او به دلیل دوندگی بالای خود وظایفی را به عهده میگیرد، که دقیقاً همانند آن را در منچستریونایتد و زیرنظر اریک تنهاخ به دوش میکشید. این بازیکن نباید در هنگام صاحب توپ شدن تیم ملی فرانسه، فاصلهای با خط هافبک داشته باشد و هر سه پست دفاع، هافبک و حمله بسیار نزدیک به هم بازی میکردند. در هنگام تغییر مالکیت نیز وخهورست باید فوراً سر جای خود حاضر میشد. این مهاجم بلندقامت هنگام درگیری با خط هافبک حریف، سخت و جنگنده بازی میکرد و در صحنه زیر نیز ملاحظه میکنید که وخهورست بر سر توپ با اورلین شوامنی یک تنه میجنگد اما حرکت تماشایی شماره 18 رئال مادرید، توپ را تحت مالکیت خروسها نگه میدارد.
وظایف در مرکز زمین تنها به وخهورست برنمیگشت. ژاوی سیمونز دیگر بازیکنی بود که خلاف نقشش در لایپزیش به عنوان وینگر، در مرکز زمین و پست شماره 10 ایفای نقش میکرد. این بازیکن که به صورت قرضی از پاری سن ژرمن در لیگ آلمان حاضر شده است، پس از پرس سنگین فرانسه در دایره مرکزی زمین حاضر میشد تا در صورت نیاز به عقب برود و به مارتین درون کمک کند.
او پس از اینکه فضا را برای پاس بلند مهیا میدید، سریع حرکت عمقی خود را شکل میداد اما باز هم در راستای دروازه بازی میکرد و هارتمن به تنهایی در سمت چپ قرار میگرفت. تیجانی ریندرس نیز با فاصلهای زیاد نسبت به جرمی فریمپونگ حرکت میکرد تا این وینگبک نیز پس از حضور در زمین به جای دنزل دومفریز، به صورت تکنفره در کنارهها کار خود را پیش ببرد.
لالههای نارنجی در نهایت چگونه به گل رسیدند؟
با حضور استیون برخواین به جای ژاوی سیمونز، در سمت چپ حضور یک حامی در کنار کیلیندشی هارتمن احساس شد. پس از حضور برخواین، به نوعی سیستم هلند به 0-6-1-3 تغییر کرد و آنها بدون مهاجم مرکزی بازی کردند. دونیل مالن نزدیک به فریمپونگ بازی میکرد و در تصویر زیر فضای خالی ایجاد شده برای تیجانی ریندرس را ملاحظه میکنید. حتی در صورت نفوذ نکردن هارتمن، هلند یک فضای عالی را برای دیگر بازیکن خود در اختیار داشت. بیشک اگر این سیستم زودتر ایجاد میشد، هلند میتوانست به حملات بیشتری نیز دست پیدا کند.
نتیجه گیری
این دیدار یک جنگ خط هافبک تمام عیار بود و بخش عمدهای از برنامههای دو تیم نیز به همین موضوع برمیگشت. به نوعی علت پیروزی فرانسه به تمرکز همزمان به خط هافبک و البته بخش کناری تیم مربوط میشد. هلند اما تمام بازی خود را در مرکز زمین میدید و به همین دلیل دستوپای شاگردان رونالد کومان بسته بود و آنها نمیتوانستند که آنطور که باید حملات خود را شکل دهند. هلند واقعی پس از حضور برخواین و تمایل حملات هلند از کنارهها دیده شد.