طرفداری | ژابی آلونسویِ بازیکن میتوانست یک فوتبالیست ایدئال برای لیورپولِ یورگن کلوپ باشد. چشمهایتان را ببندید، آن پاسهایی مورّب بلندی که امضای مخصوص خودش بودند را به یاد بیاورید و محمد صلاح یا داروین نونیز را در آن جلو تصوّر کنید. شب بهخیر!
اما ژابی آلونسو بهعنوان مربی چهطور؟ شاید او همان نیمه گمشده لیورپول نباشد. خیلیها ژابی را براساس نگاهی گذری به جدول بوندسلیگا و آن خاطرات دوستداشتنیاش در پیراهن سرخ لیورپول، او را جانشین برحق کلوپ میدانند اما بد نیست نگاهی دقیقتر به شیوه بازی کنونی بایرلورکوزن تحت هدایت ژابی آلونسو داشته باشیم.
از قضا، جدیترین مسئله برای لیورپول، بیاعتقادی آلونسو به پاسهای بلند است. او از تیمش میخواهد که با پاسهای کوتاه و روی زمین بهقدری سریع بازی کند که برای دیدن توپ، مدام سرتان را بچرخانید.
لورکوزنِ آلونسو بیش از هر تیمی در اروپا پاس کوتاه میدهد
تنها تعداد اندکی از سرمربیان چیرهدست همچون آلونسو از نظر ایدئولوژیکی روی پاسکاریهای کوتاه تاکید دارند. آلونسو بیش از اینکه با کلوپ وجه اشتراک داشته باشد، بیشتر شبیه مائوریتزیو ساریِ ناپولی (18-2015) و روبرتو دزربی در برایتون است. قطعا آنها سرمربیانی خوب با تیمهایی خوب هستند اما اصلا شباهتی به این لیورپول ندارند.
بیلدآپ بایرلورکوزن از یک خط دفاعی سه نفره منعطف شروع میشود که یکی از آنها میتواند بسته به شرایط مورد نیاز، به عرض رفته و با تبدیل شدن به فولبک باعث تشکیل خط دفاعی چهار نفره شود. در جلوی این خط دفاعی، دو هافبک دفاعی با فاصله کم و کاملا در مرکز زمین قرار گرفتهاند؛ چیزی شبیه به سیستم دزربی در برایتون برای حرکات ترکیبی سریع و بازی در میان خطوط.
الگوهای "Third-man" یا همان «نفر سوم»، سنگِ بنای بازی لورکوزن از طریق پاسهای کوتاه را میگذارند. با عقبتر ماندن یک هافبک نسبت به کسی که توپ را دریافت میکند، لورکوزن برای بازیکن روبهجلویی که با یک یا دو لمس توپ میتواند یک پاس کوتاه دیگر بین خطوط بفرستد، زمینهای میسازد که بتواند یک حملهی برقآسا را در مرکز زمین ترتیب دهد.
خلاف برایتون که از حرکات ترکیبی کوتاه در هافبک برای قرار دادن کائورو میتوما در موقعیتهای یک در برابر یک در عرض زمین استفاده میکند، بازیساز اصلی لورکوزن، هافبک تهاجمی تیم یعنی فلوریان ویرتس است. پاسکاری کوتاه نفر سوم در نیمفضاها باعث شکسته شدن خطوط حریف شده و ویرتس میتواند در خط دفاعی حریف، بچرخد و دریبل بزند؛ در حالی که ویکتور بونیفیسِ نیجریهای جلوتر از او فضا دارد و میتواند ضربه آخر را بزند.
لورکوزن بیش از لیورپول با پاس کوتاه در نیمفضاها بازی میکند
سبک بازی برقآسای لورکوزن بهاندازه جذابیّتش، موثّر نیز هست. میانگین xG غیرپنالتی لورکوزن در هر بازی بوندسلیگایی، 1.97 است؛ 30% بیش از فصل گذشته. این یعنی حضور آنها در صدر جدول بوندسلیگا برای بیش از یک نیمفصل اتّفاقی نیست.
بههرحال نحوه حمله تیم آلونسو بسیار متفاوت از لیورپولِ کلوپ است و دلیل این تفاوت نه ایدئولوژی بلکه تفاوت بازیکنان است. مثل تمام تیمهای مدرن و نخبه، لیورپول در بازیسازی از عقب زمین راحت کار میکند؛ خط دفاعی تیم بالا بازی میکند و صبورانه برای شکستن فشردگی دفاع حریف تلاش میکنند. گرچه سلاح مخفی کلوپ ارسال پاسهای مورّب از خط دفاعی چهار نفره، بهخصوص از سوی ترنت الکساندر آرنولد در سمت راست زمین بهشمار میرود.
این در حالی است که لورکوزن از هافبکهایش برای به پیش راندن توپ در مرکز زمین استفاده میکند و در آن سو، سه ارسالکننده برتر پاسهای پراگرسیو (پیشران) لیورپول، همگی در دفاع بازی میکنند؛ الکساندر آرنولد، فن دایک و کوناته که همگی در پخش توپهای بلند برای بازیکنان دوندهی عرض زمین راحت هستند. نفر چهارم، صلاح است؛ کسی که در سالهای اخیر عادت داشت برای شکستن خط دفاعی حریف در نزدیکی محوطه جریمه دریبل بزند اما حالا بیشتر در عرض توپ میگیرد.
نقشه پاسهای پراگرسیو بازیکنان برتر لیورپول در این زمینه
سبک آلونسو در لورکوزن، مشوّق ارسال پاسهای بلند به سوی عرض زمین یا بازیسازهای عرضی مثل صلاح نیست. نقشه زیر، ارسال پاسهای بلند دو بازی لیورپول و لورکوزن در گروهی لیگ اروپا را نشان میدهد که تفاوت میان تعداد پاسهای بلند بهسوی یک سوم تهاجمی مشهود است.
لیورپول در مقایسه با لورکوزن، خیلی بیشتر از پاسهای بلند برای رسیدن به یکسوم تهاجمی بهره میگیرد
نبوغ کلوپ همیشه پلنبی را هم طراحی میکند. لیورپول غیر از پاسهای بلند کُشنده، از برنامه پرس سنگین برای بازپسگیری توپ نیز بهره میگیرد. در آن سو لورکوزن بهلطف همه پاسهای کوتاهش که بازیکنان را در نزدیکی یکدیگر نگه میدارد، در زمینه کانترپرس برای بازپسگیری توپ عالی عمل میکند. طبق دادههای TheAnalyst، لورکوزن از طریق بازپسگیری توپ در بالای زمین، 36 موقعیت منجر به شوت بهدست آورده که این بیشترین میزان در بوندسلیگا است. با اینحال آنها مقابل تیمی با بیلدآپ سازمانیافته، شدّت و تهاجم کمتری دارند.
پرس تیم آلونسو با سیستم 3-4-3، تقریبا شبیه به تیم توماس توخل در چلسی است. رقم PPDA بایرلورکوزن یا تعداد پاسهای حریف به ازای هر اقدام دفاعی آنها، 13.8 است که آنها را از این حیث در جایگاه هفتم بوندسلیگا قرار میدهد. این در حالی است که PPDA لیورپول 9.2 است و آنها شدیدترین پرس در لیگ برتر را انجام میدهد.
لیورپول این فصل نسبت به فصول گذشته تغییراتی داشته است. عقبتر آوردن تله آفساید باعث ایجاد مشکلاتی طی فصول گذشته برای لیورپول شد چرا که فضای بیشتری بین خطوط برای حریف ایجاد میکرد، به این صورت که با شکسته شدن اولین خط پرس، فضای کافی برای دویدن آزادانه در مرکز زمین ایجاد میشد و بازی را پایاپای میساخت. اگرچه در حال حاضر کلوپ روی هویت «هوی متال فوتبال» که همیشه برایش یک استراتژی برنده بوده، تاکید بیشتری دارد.
بازی کردن مثل بایرلورکوزن میتواند همه چیز را تغییر دهد. اگر آلونسو بخواهد سیر تا پیاز سبک بازی حال حاضر تیمش در بایرلورکوزن را در لیورپول «کپی-پیست» کند، پرس از بالای تیم کاهش مییابد و چیزی شبیه به سبک مید بلاک منچسترسیتی خواهد شد. در مالکیت، بازیکنان خلاق عقب زمین، آزادی کمتری خواهند یافت و بازیکنان دونده در جناحین مثل صلاح باید نقش حال حاضرشان را رها کنند تا بتوانند بین خطوط، خلاقیّت داشته باشند. حتی آلیسون در سیستم سه دفاعه نقش کمتری در خروج از محوطه برای پیوستن به بیلدآپ عقب زمین بهعنوان «دروازهبان-مدافع» خواهد داشت.
همه اندیشههای ژابی آلونسو در بایرلورکوزن جواب داده اما اولین وظیفه یک سرمربی، تطابق دادن تاکتیکهایش با نقاط قوت تیم است. به همین دلیل خیلی سخت است پیشبینی کنیم سرمربیای که در یک تیم موفق بوده، موفقیتش را به تیم دیگر هم میبرد یا خیر. سابقه سرمربیگری آلونسو بهقدری طولانی نبوده که بتواند نشان دهد این انتقال را چگونه مدیریت میکند.
اگرچه ریش قرمز اسپانیایی همان مردی است که خودش پاسهای بلند 50 متری را روی بند کفش بازیکن مقصد میفرستاد و شاید اولین مربیای شود که بتواند هژمونی 12 ساله بایرن مونیخ در بوندسلیگا را بشکند.
یادداشت جان مولر از وبسایت اتلتیک