قلم بنده حقیر در وصف شاهکاری به نام شاهنامه عاجزه پس اگه در پست اشتباهی دیدید امیدوارم به بزرگی خودتون ببخشید
۵_کافور مردم خوار:به احتمال زیاد بار اول تونه که اسمش رو می شنوین پس باید بگم که واقعا آدم می خورده (چه زنده چه مرده ) که حتی ضحاک با اون خونخاری ش هم همچین کاری نمی کرد
اون شاه مردم بیداد بوده و بهشون ضلم زیادی کرده
این شخص در قلعه ای فنا ناپذیر زندگی می کرد که ارتش ایران به اونجا حمله می کنه ولی سخت شکست می خوره و سپاه ایران مثل همیشه دست به دامان قهرمان قصه ما رستم می شه خلاصه رستم با کافور جنگ می کنند و سر انجام کافور مردم خوار رو شکست می ده
۴:دیو سفید :دیوی که رستم به خاطر شکست دادنش مجبور می شه هفت خان رستم رو شکست بده این دیو بر خلاف اسمش سیاه رنگه ولی مو های سفیدی داره
این دیو شاه مازندران بوده(به گفته فردوسی بزرگ مازندان سرزمین دیو ها بود)که دلایل تاریخی خودشو داره و هیچکس هم جرئت فتح کردن مازندران رو نداشته،تا اینکه موجودی (آخر پست بهش اشاره می کنم)میاد مخه کی کاووس رو می زنه و اونم ارتشش رو می فرسته اما سخت شکست می خورند و خود کی کاووس نیز نزدیکه جونش رو از دست بده پس رستم برای نجاتش باید مغز دیو سفید رو به کی کاووس بده
راستی کلاه خود رستم جمجمه دیو سفیده:)
۳:افراسیاب : شاه تورانه و جزو کامل ترین پخته ترین و عمیق ترین شخصیت های شاهنامه است . این شخصیت از دنیای خودش چند قرن جلوتره و نسبت به دو نفر قبل می شه گفت آدم بهتریه ولی هدفش فتح ایران بوده سر همین قضیه با قهرمان قصه ما به مشکل می خورند
روایات مختلفی وجود داره و یکی ش می گه که جد افراسیاب ایرانی هست
یکی از چیزایی که هوش سرشار این فرد رو نشون می ده این قضیه ست که مخ سهراب رو می زنه و بهش می گه با ایران بجنگه
(افراسیاب با خودش فکر می کنه با این کارش این جنگ دو تا نتیجه داره اولیش اینه که سهراب ببره در این صورت من پیروز جنگ می شم و اگه ببازه این رستمه که پسر خودشو کشته و بازم واسش سود داره،که مورد دوم انجام می شه و رستم بعد اون قضیه دیگه اون رستم قبلی نشد)
۲_ ضحاک: این فرد با بوسه های اهریمن مقدس شده ،و با اون بزرگ شده .ضحاک یه بیگانه بود که میاد شاه ایران جمشید رو به معنای واقعی کلمه رنده می کنه و واسه هزار سال بر دنیا (ایران)حکونت می کنه
نکته جالبش اینجاست این هیولا با کمک مردم ایران به شاهی می رسه و این مردم کشور ما بودن که میان شاه شون رو کنار می زنن و ضحاک هیولا صفت رو به قدرت می رونن (قصه ی آشنایی هست واسه ما💔) نکته ی پشم ریزون ماجرا اینه که مشهور ترین جد های رستم همین ضحاک و سام هست که نشون دهنده شاهکار فردوسی هست که شخصیت اصلی مجموعه ای از نیکی و پلیدی رو در درون خود داره
۱_اهریمن:خود شیطانه وجود آورنده ی بدی و پلیدی هست هر چقدر ضلم بیشتر می شه اهریمن نیز بیشتر قدرت می گرفت
می تونسته تغییر شکل بده وسر همین قضیه باعث ضلم زیادی شده مثلا خودشو به شکل یه زن در میاره و با شعر خوندن کی کاووس رو قانع می کنه به مازندران حمله کنه و باعث کشته شدن آدمای زیادی می شه
کسی که باعث تیره شدن قلب جمشید شاه ایران می شه و از اون طرف این اهریمنه که باعث رشد ضحاک می شه و واسه هزار سال سر آشپز ضحاک می مونه
می شه گفت سائرون نسخه ی جدید تر اهریمنه
درباره هر کدوم هر سوالی دارید در خدمتم
امیدوارم از مطلب لذت برده باشین