دیهگو آرماندو مارادونا در طول دوران بازیاش گلهای زیبایی به ثمر رسانده اما گلی که برابر انگلیس در جام جهانی ۱۹۸۶ زد، به دلیل اهمیت آن بازی بیشتر در رسانهها مطرح میشود. دیهگو گل زیبای دیگری هم به ثمر رسانده که شهرت کمتری دارد اما از نظر ظاهری مشابه همان گل برابر سهشیرها است. این گل در سال ۱۹۸۰ در جریان بازی دوستانه برای آرخنتینوس جونیور مقابل دپورتیوو پریرا به ثمر رسید و به مدت ۳۳ سال هیچکس فیلمی از این بازی ندیده بود.
یکی از رنجهایی که مارادونا هیچوقت از آن خلاص نشد، غیبت در جام جهانی ۱۹۷۸ بود که سزار منوتی، این بازیکن جوان آرخنتینوس جونیورز را به تیمش دعوت نکرد. الفلاکو، بازیکنان با تجربه بیشتری انتخاب و به دیهگو توصیه کرد تسلیم نشود زیرا در طول دوران حرفهایاش در جامهای جهانی آینده بازی خواهد کرد.
حق با منوتی بود و یک سال بعد، دیهگو برای جام جهانی زیر ۲۰ سالههای ژاپن دعوت شد. دیهگو، سرعت، قدرت و تمام ویژگیهایی که بعداً چشم هر هواداری را گرفت، در این جام نمایش داد. توپ طلای مسابقات را برد، شش گل به ثمر رساند و به آرژانتین کمک کرد تا در بازیها پیروز شود. جرقههای شهرت اولیهی مارادونا در فوتبال جهان نیز از همین جام زده شد.
با وجود اینکه در آن زمان پخش زنده وجود نداشت اما تصاویر این تورنمنت دست به دست میشد. از سپتامبر ۱۹۸۰ تا پایان سال، آرژانتینیها دریافتند که خورشیدی در سرزمین نقره در حال طلوع است. باشگاه آرخنتینوس که میدید شهرت بازیکن جوانش در حال افزایش است، تصمیم گرفت از او درآمدزایی کند. بنابراین باشگاه توری پیش فصل در سراسر قاره آمریکای جنوبی از بولیوی تا مکزیک ترتیب داد. ۲۰ بازی انجام شد و آرخنتینوس از هر کدام ۴۰ هزار دلار درآمد داشت که در آن زمان رقم زیادی به حساب میآمد.
در ۱۹ فوریه ۱۹۸۰، خاک کلمبیا میزبان این ستارهی نوظهور بود. مهم نبود که دیهگو تنها ۲۰ سال دارد و هنوز جام جهانی نبرده یا در جام جهانی بازی نکرده است. ورود او به شهر کوچک و سادهی پریرا سروصدایی عظیم به پا کرد. باشگاه از مردم خواست به ورزشگاه بروند و روزنامه محلی «لا تارده» پوششی غیرمعمول از آن بازی داشت. سه جلد متوالی در روزهای قبل به تصویر دیهگو اختصاص یافت، مقالات چهار ستونی، عکس و گزارش دقیقه به دقیقهی بازی نیز به چاپ رسید. سایر رسانههای بزرگ در کلمبیا مانند «الاسپکتادور» و «التیمپو» نیز پوشش اختصاصی از این بازی داشتند.
مانند هر داستان بزرگ دیگری، رسانهها باز هم آنتاگونیست خود را خلق کردند. بنجامین کاردونا که برای دپورتیوو پریرا بازی میکرد و با درخشش خود، صعود کلمبیا به المپیک ۱۹۸۰ را هم رقم زده بود، همان ضدقهرمانی بود که در این بازی به دلیل زدن گل تساوی از روی نقطه پنالتی، تبدیل به شخصیتی درست در مقابل مارادونا شد که محبوب سکوها بود.
بازی دو تیم با نتیجهی ۴-۴ به پایان رسید و پریرا در ضربات پنالتی پیروز شد. استادیوم هرنان رامیرو ویلگاس با ۲۵ هزار تماشاگر کاملاً پر شده بود. همه قبول دارند که بهترین اتفاق این بازی در نیمه دوم رخ داد، زمانی که مارادونا در میانه میدان توپ را گرفت. دیهگو شش سال قبل از جام جهانی ۸۶ گلی مشابه با گلش مقابل انگلیس به ثمر رساند و گویی عبارت «شروعِ نابغه فوتبال جهان» همین زمان به وجود آمد. شاید باورش سخت باشد اما در سال ۲۰۲۰ مارادونا گفته بود که این گل برایش بهتر از کاری بود که بعداً با انگلیسیها کرد. حتی سریعتر هم به ثمر رسید و به جای ۱۰.۶ ثانیه، ۸.۱۷ طول کشید.
دیهگو هنگام به ثمر رساندن آن گل، پرچی، بازیکن حریف را با دریبلش نقش بر زمین کرد، پرچی دوباره بلند شد و سعی داشت باز هم دیهگو را متوقف کند اما تلاش او بیهوده بود. جوان ۲۰ سالهی آرژانتینی، آلبرتو کنترراس و هنری ویافارا را هم از پیش رو برداشت. دروازهبان پریرا، روبرتو واسکو هم از دروازهاش بیرون آمد که به سبک پیتر شیلتون، او هم مقابل الپلوسا مغلوب شد. آخرین مدافع روی خط دروازه ایستاده بود، اما نگرش قهرمانانه مونو مونیوز در آن لحظه بیفایده بود. مارادونا مثل همیشه با پای چپ خود گلزنی کرد و بازی را به تساوی ۳-۳ کشاند. هفت روز بعد، مجلهی الگرافیکو آرژانتین، سکانسی با ۹ عکس را منتشر کرد که توسط خبرنگاران کلمبیایی گرفته شده بود. برای مدت طولانی همه کف میزنند. مارادونا فرار میکند.
او در این بازی سه گل به ثمر میرساند و حتی بسیاری اعتقاد داشتند که به دلیل دوستانه بودن این مسابقه، گل الپلوسا فراموش خواهد شد. برای سالها نیز تنها شاهدان عینی این گل، افراد حاضر در آن مسابقه بودند. مارادونا بعدها در مصاحبهای از آن به عنوان بهترین گل دوران حرفهایاش یاد کرد. علاوه بر این، تأیید کرد که آن روز انگشت شست پایش آسیب دیده اما بازی کرده چرا که در غیر این صورت همتیمیهایش دستمزدشان را نمیگرفتند.
کارلوس مارین، فیلمبرداری که تیمهای کلمبیایی را دنبال میکرد و آرشیو بزرگی از بازیهای کمیاب داشت، فیلمی از آن گل را نیز ذخیره کرده بود. او نمیدانست که گوهر کوچکی دارد که روزی قلب خود دون دیهگو را هم تسخیر میکند.
سال ۲۰۱۳، گوستاوو سانین، روزنامهنگار کلمبیایی که نوار آن فیلم ضبطشده توسط مارین به دستش رسیده بود، متوجه شد که کانال Win Sport به دنبال فیلم آن گل است و به این ترتیب فیلم آن را منتشر کرد. اینگونه بود که افسانه گل فراموششده به حقیقت پیوست و داستان بهترین گل دیهگو آرماندو مارادونا نیز دوباره بر سر زبانها افتاد.