فارسها و کردها با هم تناقضهای بسیاری دارند. اما هر دوی این اقوام در یک مورد مشترک هستند... وقتی در برابر یک کرد یا یک فارس نام صدام حسین را میبرید خیلی مبرم میتوانید خشم را در چشمان آنها ببینید.

در سالهایی که صدام حسین حکومت را در عراق به عهده داشت عمده اپوزسیون عراق را اکراد تشکیل میدادند. قومی که در مخالفت با طرح تعریب حزب بعث (مبانی نظری این حزب بر پانعربیسم، نوسازی اقتصادی و سوسیالیسم استوار بود. صدام بهعنوان نایبرئیس تحت فرمان دایی خود، ارتشبد احمد حسن البکر، توانست بهسختی کشمکشهای بین دولت و نیروهای مسلح را در زمانی که گروههای بسیاری توانایی براندازی دولت را داشتند کنترل کند. او این کار را با تشکیل نیروهای امنیتی سرکوبگر و تحمیل نیروی خود به دولت انجام داد و با ایجاد رعب و وحشت در ملت حکومت را تماماً به دست گرفت.) از عمده مخالفین صدام حسین در داخل عراق محسوب میشدند.
اما عده بسیار کثیری از اعراب نیز بودند که مخالفتهای بسیار شدیدی با صدام حسین و حزب بعث عراق داشتند...
در دورانی که صدام حسین حکومتی بسته و دیکتاتوری در عراق ایجاد کرده بود این پسر بزرگش عدی بود که برای نخستینبار به این فکر افتاد که حزب دیکتاتوری بعث عراق میتواند از فوتبال بهعنوان وسیلهای برای مشروعیتبخشیدن این حزب استفاده کند. عدی حسین دقیقاً مانند پدرش صدام بود. خونریز و جنایتکار... اما او یک تفاوت خیلی بزرگ با پدرش داشت: او هوش و عقل زیادی داشت و همین هم شد که این ایده به ذهن او خطور کرد.
صدام خیلی زود ایده پسرش را پذیرفت: او عدی را به ریاست فدراسیون فوتبال عراق منصوب کرد. انتصاب عدی که در آن زمان ۲۰ سال بیشتر نداشت در ابتدا نتایجی تاریخی به همراه داشت. عراق در اولین سال ریاستش جام خلیجفارس را بالای سر برد و تنها یک سال بعد از نیز جام همبستگی کشورهای عربی را نیز به دست آورد، اما این اتفاقات در برابر صعود دراماتیک به جام جهانی مکزیک تنها حکم یک دستگرمی برای عدی داشت... هیچچیز نمیتوانست آنها را آماده و مهیای آنچه در حال اتفاقافتادن بود کند. عراق با یک پیروزی دراماتیک مقابل سوریه در آخرین دیدار خود در مسابقات مقدماتی جام جهانی، مجوز حضور در جام جهانی ۱۹۸۶ مکزیک را به دست آورد که تا به امروز اولین و آخرین حضور آنها در این مسابقات بوده است.
عراق - پاراگوئه در جام جهانی 86. گفته می شود دلیل انتخاب رنگ زرد برای پیراهن عراق به جای سبز و سفید علاقه عدی صدام حسین به این رنگ بوده است
اما باوجود همه این موفقیتها بخش زیادی از لایه تاریک فوتبال عراق در دوره صدام هنوز مانند کوه یخی در زیر آب مانده است...
زمانی که نیروهای آمریکایی به بغداد حمله کردند مقر فدراسیون فوتبال عراق نیز تحت کنترل نیروهای ناتو و امریکاییها افتاد. در داخل ساختمان پرشکوهی که حال شبیه یک آهنپارهٔ بزرگ بود چندین اتاق قرمز خود را نشان میدادند. اتاقهایی که گفته میشود در آنجا پایان بازیکنان و مربیانی رقم میخورد که به هر دلیلی با حزب بعث مخالفت میکردند..
عماد رضا، ستاره معروف عراقی که در ایران بیشتر به سبب بازی در تیم سپاهان شناخته میشود راجع به آن دوران میگوید:
صدام فوتبال عراق را نابود كرد و نگذاشت پيشرفت كنيم؛ صدام چون فوتبال را دوست نداشت نميگذاشت فوتبال عراق پيشرفت كند؛ اگر صدام نبود الان قدرت اول آسيا بوديم. من خيلي سال پيش با آثميلان به توافق هم رسيدم اما صدام نگذاشت به اروپا بروم و مسير فوتبالم را عوض كرد. صدام كاري براي فوتبال عراق نكرد و فوتبال ما را ۱۰سال عقب انداخت.
سعد قیس که در آن مقطع در تیم ملی عراق بازی کرده و به جام جهانی 1986 مکزیک نیز رفته راجع به این دوران میگوید:
«فوتبال در دوران عدی، دوران ترسناک و وحشتناکی بود که مملو از فشار روانی منفی بر همه بازیکنان و ورزشکاران بود. در واقع وضعیتی افسردهکننده بر همه بازیکنان حکومت داشت. چنانچه در رقابتی شکست میخوردیم با انواع مجازاتهای تحقیر کننده مواجه میشدیم. من یک بار پس از شکست به مدت یک ماه زندانی و در آنجا شکنجه شدم.
حسن جلاب، از دیگر فوتبالیستهای عراقی دوران حکومت رژیم بعث در عراق است. این ورزشکار میگوید:
«عدی نسبت به همه بازیکنان مردی پرخاشگر بود و در زندگیاش به جز مجازات و حبس چیزی نمیدانست، حتی مدیران هم در امان نبودند».
با توجه به افزایش سهمیه آسیا در جام جهانی 2026 عراق احتمالا یکی از نمایندههای قاره آسیا در مسابقات باشد. تیمی که ریشههایی تلخ اما ثمره شیرین دارد...