طرفداری | وقتی صحبت از بازیکنانی با طول عمر فوتبالی بالا در لیورپول به میان میآید، کمتر کسی مانند جیمی کرگر به ذهن میرسد. بازیکنی که نهتنها به عنوان یک مدافع برجسته شناخته میشد، بلکه نماد وفاداری و تعهد به این باشگاه بود.
او یکی از بازیکنان نادری بود که تمام دوران حرفهای خود را در یک باشگاه سپری کرد. حتی استیون جرارد نیز در پایان دوران بازی خود نتوانست به این اصل، پایبند بماند. در مورد کرگر، هیچ شکی در وفاداری و عشق او به نشان لیورپول وجود نداشت.
آغاز راه
کرگر در کودکی هوادار اورتون بود، اما خیلی زود متوجه شد که سیستم آکادمی لیورپول در ردههای پایه بسیار بهتر است.
ابتدا او به عنوان یک هافبک مورد استفاده قرار گرفت، اما بعدها در خط دفاع امتحان شد و این تصمیم بهترین اتفاق دوران حرفهای او بود. کرگر اولین بازی خود را برای تیم اصلی در سال ۱۹۹۷، در مرحله یکچهارم نهایی لیگ کاپ انجام داد.
او اندکی بعد اولین گل خود را برای باشگاه به ثمر رساند و در جریان پیروزی ۳-۰ برابر استون ویلا در لیگ برتر، نام خود را در فهرست گلزنان ثبت کرد. با این حال، تا فصل ۹۸-۱۹۹۷ طول کشید تا کرگر واقعاً خودش را به دنیای فوتبال معرفی کند.
در روزهای ابتدایی بازی برای لیورپول، او به صورت هفتگی در قلب خط دفاعی حضور نداشت. در عوض، تطبیقپذیری او اهمیت بیشتری داشت و او در پستهای مختلفی برای تیم بازی کرد.
آغاز دوران طلایی
از فصل ۹۹-۱۹۹۸ تا پایان سال ۲۰۱۰، کرگر تنها یک بار کمتر از ۳۳ بازی در لیگ انجام داد. این توانایی فوقالعاده برای حفظ آمادگی بدنی و حضور مداوم در زمین، آن هم در بالاترین سطح، در آن زمان و حتی همین حالا، بسیار کم نظیر است.
در این دوره بود که او بخش عمدهای از جامهای خود را به دست آورد. مهمترین آنها بدون شک قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در سال ۲۰۰۵ بود.
این اتفاقی نیست که آن فصل، اولین فصلی بود که کرگر به صورت تماموقت به پست مدافع میانی منتقل شد. این تغییر بزرگ را باید مدیون رافا بنیتس دانست.
این تغییر، مسیری را برای کرگر ترسیم کرد که باعث شد به یکی از بهترین مدافعان انگلیسی نسل خود تبدیل شود. او همچنین نقشی کلیدی در فینال لیگ قهرمانان برابر میلان ایفا کرد؛ جایی که با وجود گرفتگی عضلات به بازی ادامه داد.
سبک بازی
به عنوان مدافعی که با جدیت و بدون ریسکپذیری بازی میکرد، کرگر به ندرت با خطر اخراج مواجه میشد. آگاهی فوقالعاده او از موقعیت و زمانبندی عالیاش کمک میکرد تا کمبود سرعت خود را جبران کند.
میتوان گفت این ویژگیها شباهتهایی با سبک بازی ویرجیل فندایک دارد. البته، فندایک از نظر تواناییهای فیزیکی موهبتهایی دارد که کرگر تنها میتوانست آرزویشان را داشته باشد.
روزهای سخت
در طول سالها، لیورپول دچار افت شدیدی شد و از قهرمانی در اروپا به تیمی معمولی در لیگ برتر تبدیل شد.
با افزایش سن کرگر و کاهش کیفیت بازیکنان اطراف او، حفظ استانداردهای بالایی که خودش تعیین کرده بود دشوارتر شد. در این شرایط بود که قدرت رهبری و دانش تاکتیکی او به کمک باشگاه آمد و در موقعیتهای دشوار تأثیرگذار شد.
کرگر و لیورپول برای مدت کوتاهی توانستند به گذشته بازگردند و در سال ۲۰۱۲ لیگ کاپ را فتح کنند. این سومین قهرمانی کرگر در این رقابتها با لیورپول بود.
پایان راه
سال بعد، با توجه به درخشش بازیکنانی مانند دنیل اگر و مارتین اشکرتل و با رسیدن به ۳۵ سالگی، کرگر متوجه شد که زمان خداحافظی فرا رسیده است. به همین دلیل، او در پایان فصل ۱۳-۲۰۱۲ از فوتبال خداحافظی کرد.
آمار و افتخارات
کرگر طی دوران حرفهای خود، ۷۳۷ بازی برای لیورپول انجام داد. او همچنان در رتبه دوم فهرست بازیکنان با بیشترین تعداد بازی برای لیورپول قرار دارد و هیچ بازیکن فعالی، در نزدیکی این رکورد نیست.
او در این مدت ۱۱ جام مختلف کسب کرد، که خود دستاوردی چشمگیر است؛ چرا که در بخش زیادی از دوران بازی کردن او، لیورپول دیگر تیمی در سطح اول اروپا نبود.
میراث کرگر
فراتر از آمارها، جیمی کرگر به خاطر عزم، اراده و اشتیاقش به یاد آورده میشود.شاید او تمام تواناییهای فیزیکی را در خود نداشت، اما با ارادهای قوی توانست دوران حرفهای فوقالعادهای را رقم بزند.
بازی او همیشه زیبا نبود، حداقل اگر از طرفداران تکلهای خشن و سازماندهی دفاعی نباشید. اما او راه خود را پیدا کرد و تأثیری ماندگار بر جای گذاشت.
جیمی کرگر برای سالهای زیادی قلب و روح قرمزها بود. او همان لنگری بود که کشتی لیورپول را در طوفانها ثابت نگه داشت.