زمان فرمانروای عالم متناهی است. اشیا همواره با هم در پیکارند و در برابر زمان ایستاده اند. این زمان است که مشخص میکند فرصت بقای کدام شی به پایان رسیده و نوبت کدام شی دیگر است.
آناكسيمندروس، فیلسوف یونانی 610 تا 546 پیش از میلاد
3x3x3x3x3x3x3x3x3x3x3x3x3x3x3x3x3x3 . عدد 3 به توان 18. حالاتی از برد، باخت یا مساوی تیمها که امکان وقوع آ«، در بازیهای امشب لیگ قهرمانان اروپا وجود دارد. یعنی 387،420،489 حالت که در هر یک از آنها، 36 رتبهی جدول بارها و بارها تغییر میکند و این در حالیست که هنوز راجع به تعداد گلها و اثر هر گل حرفی نزدهایم.
امشب حداقل 396 بازیکن به میدان خواهند رفت که با وجود تعویضیها این عدد از 500 نفر تجاوز خواهد کرد.و اگر بخواهید هر 18 بازی را در مانیتورهای 32 اینچی هم ببینید، به دیواری به عرض 10 متر نیاز دارید که صفحات ال سی دی روی آن نصب شود.
نکته عجیب و بینظیر اما هیچ کدام از این اعداد نیست. اتفاق منحصر بفرد امشب وقتی رخ میدهد که زمان معنای دیگری پیدا خواهند کرد. بیش از 1600 دقیقه بازی فوتبال، معادل 27 ساعت مسابقه، همگی از ساعت 23:30 آغاز و ساعت 1:30 خاتمه مییابند.
بله، 500 نفر، 3 به توان 18 حالت مختلف نتیجه، 10 متر تلویزیون همه و همه در کمتر از دو ساعت.... "زمان" امشب تعریف تازه ای خواهد یافت.
فلاسفه قدیم و جدید از منظر نگاه به زمان به دو دسته کلی تقسیم میشوند. آنها که به وجود زمان باوردارند و کسانی که به آن معتقد نیستند. پارمنیدس اولین فردی در دوران پیش از ارسطوست که واقعی بودن زمان را انکار کرد. صیرورت و تغییر، مقدمه پارمنیدس برای نفی زمان است. از نظر او درباره چیزی میتوان سخن گفت و اندیشید که کل، یگانه و نامتحرک باشد. و زمان به علت صیرورت (شدن) و تغییر مداوم آن، فقط یک توهم است.
مخالفان حقیقت زمان، به این موضوع اشاره میکنند که وقتی راجع به آن صحبت میکنید، راجع به چیزی که وجود ندارد حرف زده اید؛ به محض گفتن یا اندیشیدن راجع به "آن"، به گذشته تبدیل شده است.
ارسطو، به عنوان یکی از فیلسوفان معتقد به زمان برای حل این ابهام، به دو مفهوم گذشته و آینده متوسل میشود.
"وقتی قبل و بعد را در حرکت لحاظ کردید، میتوانیم زمان را درک کنیم."
قبل
ساعت 00:15 دقیقه امشب را تصور کنید. بارسلونا و اتالانتا پس از یک نیمه دروازه هم را گلباران کردهاند، یک ستاره جوان لیورپول، شجاعانه دروازهی پی اس وی را گشوده، بایرن مونیخ اسلووان براتیسلاوا را زیر آتش توپخانه ای بی ثمر گرفته و پپ گواردیولا در حسرت چند موقعیت از دست رفته سرش را بین دو دستش گرفته. وارد بامداد پنجشنبه شدهایم و تقریبا در هر دقیقه جدول بارها و بارها به هم ریخته.
کافیست لحظهای از آن غافل شوید تا رئال مادرید بالاتر از بایرن بایستد، سپس بایرن بالای ویلا، ناگهان ویلا بالاتر از لورکوزن.... امشب، هیچ آنی وجود نخواهد داشت. زیرا گذشتهای در کار نیست. به محض اینکه در دقیقه 10 نتایج را چک کنید، یک دقیقه بعد همه چیز عوض میشود. و دقیقه 11، 12:33، 13:25....
نه فقط گذشته نزدیک و چند دقیقه قبل در بازیهای امشب، که گذشتهای دورتر و وقایع هفته ی اول و دوم و سوم بازیها نیز قابل تحلیل نخواهد بود؛ در تاریخ فوتبال، معمولا یک "اگر" وجود داشته و سرنوشت دو تیم. اگر جان استونز آن روز توپ را روی خط مهار نکرده بود، اگر جان تری لیز نمیخورد، اگر دیوید ژینولا برابر بلغارها در بازی پلی آف جام جهانی 94 توپ را گوشه زمین حفظ میکردند....
اما اتفاقات هفتههای قبل لیگ قهرمانان، 126 معادله (تعداد بازیهای تورنمنت تا قبل از امشب) با بینهایت مجهول دارد: اگر من سیتی برابر فاینورد گل سوم را نخورده بود، امروز فاینورد بیست و سوم بود و سیتی بیستم. حالا فاینورد یازدهم است و سیتی بیست و پنجم. اما آیا فقط همین "اگر" را داریم؟ اگر اشتوتگارت پس از هدر دادن پنالتی، در دقیقه 92 دروازه یووه را نگشوده بود؟ اگر مارکوس تورام در وقتهای اضافه اینتر را برابر یانگ بویز پیروز نکرده بود؟ اگر آتالانتا علیرغم برد 3-0 برابر اشتورم گراتس حریصانه دو گل دیگر بعد از دقیقه 90 نزده بود؟ تک تک این اتفاقات، نه بر سرنوشت دو تیم، که بر سرنوشت هر 36 تیم تاثیر داشتهاند.
وقایعی بسیار مهیج که عملا ما را در درک مفهوم زمان گمراه و گمراه تر میکنند. مجهولاتی که معنای گذشته را پاک میکنند.
بعد
درک این یکی سختتر از مورد قبلی است. فقط معلومات قابل محاسبه ما برای بازیهای امشب، 3 به توان 18 حالت مختلف است. اما اینکه چه رخ خواهد داد؟ حتی در شبیه سازهای یوفا هم کار سختی در پیش دارید. باید 18 بازی را درست پیش بینی کنید تا جدول قابل درک شود. تا متوجه شویم آیا تیمهای پانزدهم تا بیست و یکم که همگی سابقهی قهرمانی در بازیها را دارند، آیا میتوانند به دور حذفی برسند یا خیر؟
حتی فیثاغورسیان، که هماهنگی و نظم جهان را معلول عدد دانستهاند نیز، اگر بتوانند مجهولات هزاران هزار عدد در گذشته را درک کنند، در فهم آینده عاجز خواهند بود زیرا قدم به وسعتی میگذاریم که بی پایان است.
آن
درک زمان حال یا همان آن، در بازیهای امشب ناممکن است. نمیتوان به هجده بازی همزمان چشم دوخت. نمیتوان به گذشته یا آینده متوسل شد تا آن را از نگاه ارسطو دریافت. حتی، اگر بازیهای امشب را نبینید هم، فردا برای تماشای هایلایت بازیها سردرگم خواهیم شد: وقتی این گل لواندوفسکی به اتالانتا، زده شد، جدول چگونه بود؟
تمرکز بر تیم خود هم ناممکن است. نمیتوان بیخیال بقیه بازیها شد. چطور میتوانید بگویید:
من فقط بازی رئال مادرید محبوبم را نگاه میکنم
وقتی حداقل 19 تیم بر سر نوشت قهرمان فصل قبل اروپا اثرگذار خواهند بود.
امشب حسی را تجربه خواهیم کرد که یکتاست. حرکتی سیال. شبیه نقطه در خط. میدانیم که همه جای خط نقطه است اما در هیچ کجای آن نقطه را نمیبینیم.
امشب، آن نقطه، همان توپ پر ستاره لیگ قهرمانان خواهد بود که بارها و بارها میچرخد، جابجا میشود، و از ژیرونا و لیسبون در منتهاالیه جنوب غرب قاره سبز تا سالزبورگ در دامنههای آلپ و زاگرب در اروپای شرقی هزار و یک اتفاق را رغم خواهد زد. بی آنکه هیچ کدام از ما، قادر به درک همه آن وقایع باشد.
امشب، داستان هزار و یک شب در آن رغم خواهد خورد، شبی که در آن فوتبال دیدن، بدون داشتن موبایل، تبلت و لپتاپ حتی در استادیوم هم ناممکن خواهد بود. اگر تا همین چند سال پیش، نتیجه بازی دومی که قرار بود از تلویزیون پخش شود، اعلام نمیشد تا ساعت 1:30 نیمه شب آن را با هیجان بازی زنده تماشا کنیم، امشب با خبر بودن از هر 17 ورزشگاه برای ما ضروری است.
امشب، شبیه یک فیلم سینمایی، وقایع به شکل مالیخولیایی به فلاش بکها و فلاش فوروادرهای بی پایان متصل خواهد بود. امشب ساعت 23:30، به استقبال لیگ قهرمانان اروپا خواهیم رفت. در بی زمانی