طرفداری | پس از جدایی پیتسو موسیمانه از استقلال، بهناگاه چهرههای آشنا از سایه بیرون آمدهاند؛ همانهایی که در طول دوران حضور او سکوت کرده بودند، اکنون همچون بازیگران یک نمایش از پیش تعیینشده، به تخریب و فضاسازی رسانهای میپردازند. گویی تمام این مدت که موسیمانه برابر موجی از شایعات و فشارها ایستادگی میکرد، این افراد در کمین نشسته بودند تا پس از جدایی او، بار دیگر وارد میدان شوند.
البته هدف از این مطلب، حمایت از موسیمانه نیست؛ چرا که این سرمربی با تصمیمات بحثبرانگیزش از جمله اولویت دادن به دلال ایرانی نزدیک به خود و اصرار بر جذب بازیکنانی عجیب، و مهمتر از همه، ناتوانی در ایجاد پیشرفت فنی در استقلال، عملکردی از خود بر جای گذاشت که کسی را دلتنگ او نخواهد کرد. با این حال، مساله اینجاست ناکامی او نباید بازیچه نفرات قبلی تبدیل شود.
شما استقلالی نیستید، ادای هوادار استقلال بودن را در میآورید!
آقایانی که خود را استقلالیتر از هر استقلالیای میدانند، گویا از همان ابتدا چشمانتظار ناکامی موسیمانه در استقلال بودند تا بهمحض رقم خوردن این شرایط، با استفاده از نوچههای رسانهای خودفروختهشان، عملکرد ضعیف و تصمیمات اشتباه گذشتهشان را تطهیر کنند. این در حالی است که نتیجه نگرفتن موسیمانه، نهتنها فرصتی برای پاک کردن گذشته کسی نیست، بلکه مستقیماً به ضرر استقلال تمام شد و تیم را در شرایطی بحرانیتر از قبل قرار داد.
با این حال، بعضیها فراموش کردهاند که همین نفرات سابق، با تصمیمات نادرست، از جمله جذب بازیکنانی که هیچ سنخیتی با استخوانبندی استقلال نداشتند و نتوانستند ساختار درستی برای تیم ایجاد کنند، نقش اصلی را در مشکلات کنونی استقلال ایفا کردهاند. از خریدهایی که بیشتر به شوخی شباهت داشتند تا ساختار تیمی که در هیچ پست و تاکتیکی نظم درستی نداشت، همگی استقلال را به تیمی نامتوازن و پر از ضعفهای آشکار در این فصل تبدیل کردهاند.
![استقلال - هواداران استقلال - فوتبال ایران - لیگ برتر](/sites/default/files/users/user128497/2025/01/31/esteghlal-fans-231-3101.jpg)
در شرایطی که اوضاع استقلال دچار آشفتگی شده است، حالا این افراد به جای پذیرش مسئولیت اشتباهات گذشته و عذرخواهی از هواداران، در تلاشاند با بازیهای رسانهای بار دیگر نام خود را به تیتر اخبار بکشانند. تأسفآور است که در روزهایی که تیم در بحرانیترین شرایط خود قرار داشت، نهتنها کمکی نکردند، بلکه با اقدامات خود آسیبهای بیشتری به باشگاه وارد ساختند.
به این موارد باید لابیهای بهاصطلاح پیشکسوتانی را هم اضافه کرد که سابقه مربیگری آنها حتی برای تیمهای لیگهای پایینتر هم قابل قبول نیست اما با نفوذ رسانهای و روابط پشت پرده، در تلاش هستند خود را به نیمکت استقلال برسانند. این افراد، به جای آنکه دغدغه پیشرفت تیم را داشته باشند، تنها به فکر سهمخواهی و تصاحب جایگاهی هستند که شایستگیاش را ندارند. وقتی چنین فضایی بر استقلال حاکم باشد، دیگر جای تعجب نیست که این تیم، جز هوادارانش، هیچ دلسوزی نداشته باشد و درگیر بازیهای پشت پردهای شود که نتیجهای جز آسیب به آینده باشگاه ندارد.
استقلال به عرصهای برای سودجویی و سهمخواهی افرادی تبدیل شده است که برای هوادارانی که شبانهروز حامی این تیم هستند، اهمیتی قائل نیستند. قلم فروشان رسانهای و بوقچیهایی که تنها به منافع شخصی آقایان میاندیشند، با این رفتارهای خود، آینده تیم را به خطر انداختهاند. در نهایت نیز، این اقدامات مخرب تنها به ضرر استقلال تمام خواهد شد و همان کسانی که در این جریانهای ناپسند نقش داشتهاند، در بزنگاههای حساس، دوباره به دنبال نشستن سر سفره پر و پیمان آبی هستند!
استقلال همانند فرزند سر راهی شده است. هم از خودیها میخورد و هم از غیر خودیها. به قول بسیاری از کارشناسان، حیف و هزاران حیف که بعد از فوت منصورخان پورحیدری، استقلال بزرگترین دلسوزش را از دست داد و حالا همه فقط میخواهند سهمشان را از سفره استقلال بردارند و بروند. آن هم در حالی که فراموش کردهاند خودشان سر سفره استقلال بزرگ شدهاند و اگر اسم و رسمی دارند، به خاطر نام بزرگ استقلال است...