طرفداری | در سالهای اخیر، بسیاری از مربیان و بازیکنان خارجی که در لیگ برتر ایران فعالیت داشتهاند، به دلیل عدم دریافت حقوق یا فسخ یکطرفه قرارداد، شکایاتی را علیه باشگاههای ایرانی در فیفا و دادگاه حکمیت ورزش (CAS) ثبت کردهاند. این شکایات باعث شده باشگاههای ایرانی با محکومیتهای مالی سنگین مواجه شوند که در برخی موارد میلیونها دلار خسارت به همراه داشته است.
در این خصوص و ابهامات دیگر، عباس موسوی، رئیس کمیته تدوین و تنظیم مقررات فدراسیون فوتبال با فرهیختگان گفتگویی داشته است.
صحبت را از طرحی که برای هیئت رئیسه فدراسیون ارائه کردهاید، آغاز کنیم.
این طرح را خودم ارائه کردم. با توجه به اینکه برخی از مربیان و بازیکنان خارجی پس از انعقاد قرارداد با تیمهای ایرانی و همین طور فدراسیون فوتبال در واقع با سوءاستفاده یا استفاده نادرست از مفادی از قرارداد مبادرت به طرح دعوا و دادخواهی در مراجع بینالمللی کرده و تیمهای ایرانی و فدراسیون فوتبال را به مبالغ سنگینی محکوم کردهاند (در اغلب این موارد این محکومیتها مربوط به دورهای بوده که آن دوره حلول پیدا نکرده است یا هنوز تعهدات مربوط به آن دوره ایفا نشده بود) به ذهنم رسید که در جهت صیانت از ذخایر ملی، غرور ملی و همین طور نظم و انضباط در مناسبات قراردادی با طرفهای خارجی، به موجب یک مصوبهای هم خود فدراسیون و هم باشگاهها در تمامی ردهها از انعقاد قرارداد با چنین مربیانی منع شوند. فرض کنید یک مربی مثل ویلموتس فردا مثلاً با باشگاهی مانند گلگهر بخواهد قراردادی را به ثبت برساند یا آقای موسیمانه با باشگاهی مانند نفتآبادان به توافق برسد. مربی که به این شکل با سوءاستفاده از مفاد قرارداد این همه خسارت به بیتالمالزده است چرا باید دوباره در کشورمان فضای کار داشته باشد؟ در هر صورت سرمایه باشگاهها هم سرمایه مردم است و وقتی به این شکل مربی فوق به ذخایر کشور این خسارت ناروا را وارد کرده آیا چنین اتفاقی باعث نمیشود که به غرور ملی ما لطمه وارد شود؟ به ویژه که چنین مربیانی هر آن در آستانه تکرار رفتار گذشته هستند. اگر چه به ندرت اتفاق افتاده که یک مربی که چنین سابقهای در برخورد باشگاه طرف قراردادش دارد دوباره به ایران برای کار بیاید، اما از آن جایی که حتی فرض محال هم محال نیست ما چنین مصوبه کوتاهی را که در حد یکی دو ماده بیشتر نیست پیشنهاد دادیم که البته باید هیئت رئیسه فدراسیون آن را مصوب کند؛ هرچند صاحبنظران امر میتوانند دیدگاه مشورتی خود را ارائه دهند.
در هر صورت هر قراردادی دو سر دارد. شاید یک مربی حق داشته باشد که حقوق خود را از مراجع بینالمللی علیه یک باشگاه استیفا کند؛ اما سر دیگر آن به مدیری میخورد که چه بسا حتی در یک فضای دلالی یک بازیکن یا سرمربی خارجی را که بعداً در فیفا، باشگاه فوق را محکوم کرده باشد به خدمت گرفته باشد. درخصوص برخورد با این دسته از مدیران هم فکری شده است؟
این یک بحث دیگر است که معمولاً در آن پنهانکاری صورت میگیرد. زمانی که مبلغ دستمزد یا آپشنها برخلاف واقع تنظیم میشود تا برای خودشان یا اعوان و انصار خودشان سهمی را قائل شوند، این یک ساز و کار دیگر را برای برخورد میطلبد. اگر در فضایی که شما میگویید باشد جعل تقلب و جعل مفادی رخ داده و حقوق باشگاه و سهامدارانش خدشهدار شده است. بازرسین باشگاه و مراجع حقوقی در باشگاه باید پیگیر این امر باشند.
به هر صورت اگر به این موضوع فکر نشده باشد شاید این طور به نظر برسد که صورت مسئله را پاک کردهاید؟
چه مسئلهای پاک شود؟ شما هنوز متن پیشنهاد را ندیدهاید. در داخل متن برای مدیر هم تأکید کردهایم که این امر مسئولیت مدنی و مسئولیت حرفهای به همراه دارد. در واقع این امر برای مدیران هم تبعاتی را به همراه دارد. یعنی مدیری که این دستورالعمل را نادیده بگیرد مسئول است و هم از باب حرفهای و هم از باب مدنی مسئولیت خواهد داشت. یک نکته بدیهی و روشن است که اگر یک مدیرعامل یا مقام مسئولی در فدراسیون یا باشگاهی یا هر جای دیگری واقعیت را تحریف کند اعم از مبلغ قرارداد که آن را خلاف واقع تنظیم کند، این عمل حتی میتواند بحث مجرمانه داشته باشد و با هیچ دستورالعملی نمیتوان این اقدام را تطهیر کرد. ابتدا به ساکن این مصوبه میگوید اصلاً نباید چنین قراردادی تنظیم شود. اگر تنظیم شود ما آن را در سازمان لیگ شناسایی کرده و ثبت نمیکنیم.
فکر میکنید این پیشنهاد مصوب شود؟
انتظار دارم چون برای این پیشنهاد فکر کردهام و پیامدهای مطلوب آن را هم دیدهام. فدراسیون اگر این پیشنهاد را تصویب کند یک گام جدی در زمینه تنظیم مناسبات قراردادی با مربیان و بازیکنان جدی برداشته است. اگر ایراد و اشکالی میبیند میتواند آن را در چرخه بررسی قرار بدهد.
فیفا چنین مصوبهای را قبول میکند؟
این یک سند داخلی است و فیفا دخالتی در آن نمیکند، چون مخالفت و مغایرتی با قوانین فیفا ندارد. درواقع در زمینه تنظیم قرارداد طرف ایرانی خودش اختیار دارد، چون اصل حاکمیت اراده بر آن حاکم است.
نکته جالب اینکه در این پیشنهاد دوباره نام استراماچونی آمده در حالی که چند سال پیش هم نام این سرمربی ایتالیایی به واسطه منع حضور مربی و بازیکن خارجی در فوتبال ایران مطرح شده بود و این طور به نظر میرسد حالا که دوباره نام این چهره مطرح شده، مخالفتهایی با بازگشت وی به این ترتیب صورت گرفته است.
این پیشنهاد با آن چیزی که چند سال پیش مصوب شد متفاوت است. ما با یک نگاه کلان روی این پیشنهاد بحث کردهایم و اصلاً رنگ باشگاهی مطرح نیست. اینجا شخص خاص موضوعیت ندارد، بلکه مصوبه قبلی میگفت به طور مطلق حضور مربی و بازیکن خارجی در فوتبال ایران ممنوع است. آیا وجدان بیدار جامعه اجازه میدهد استراماچونی که برای نیمفصل نزدیک به 2 میلیون یورو دریافت کرده و استقلال را بابت کار انجام نیافته و خدمات ارائه نشده محکوم کرده است، دوباره برگردد؟ آیا در دنیا قحطی مربی آمده که حتماً این آدم که این بلا را سر ما آورده دوباره بیاوریم؟ از کجا معلوم دوباره این بلا را سر ما نیاورند؟ یا امثال ویلموتس اگر او با یک تیم ایرانی قرارداد ببندد. آیا این اهانت به فوتبال ملی و باشگاهی ما نیست؟
شکایت الشرطه از باشگاه استقلال که راه به جایی نخواهد برد؟
در فرایند جذب آرمین سهرابیان، باشگاه استقلال خودش وارد عمل شده و ابتکار عمل با خود این باشگاه بود و به هر حال مسئولیت و تبعات انعقاد قرارداد با این بازیکن با خود باشگاه استقلال است و این در حالی است که این باشگاه در این خصوص از فدراسیون فوتبال استعلامی را به عمل آورد که در ادامه دبیرکل فدراسیون موضوع را به کمیته بینالملل ارجاع داد که بعد از استعلام این کمیته از فیفا مشخص شد که این انتقال منطبق بر مقررات بوده و منعی نداشته است.