به نام خدا
.
قالب:غزل
.
یار ما از نیک رویی در جهان بس شهره است
شعر من از وصف او در هر بیان بس شهره است
.
یاد او در دل نمودن خیر چون یاد خدا
قلب من از یاد او در هر مکان بس شهره است
.
عشق ما گر او بیاید در جهان غوغا کند
تیر آرش چون بیفتد در کمان بس شهره است
.
دیگران را پیر گشتن از نظر ها افکند
روی او بر دیدگان در هر زمان بس شهره است
.
گفت بر من فصل رویش را نماد عشق کن
پس بهاران را ز بهر این نشان بس شهره است
.
او به هرجا پر کشد آنجا شود به از بهشت
زین سبب هرجا که او باشد همان بس شهره است
.
هرکسی گوید سخن در وصف او آخر چرا ؟
گر سخن در وصف او باشد زبان بس شهره است
.
قلب شب را می درد فریاد ها از بهر او
گوش جان بسپار زان که این فغان بس شهره است