بگو بودنتو کنم تلافی چه جوری
میخوام نباشه دنیا اگه نباشی یه روز
این روزا فقط بودن تو به این رگا میده خون
میگذره قد صد سال هر ثانیه دوریت
کنارمی دلم از هیچی نداره ترس
از همه وقتی فراریم تویی پناه امن
هر دردی که دارم تویی دوای درد
با تو گرم میشه دلم تو این شبای سرد
تو هر سقوطی تو بودی پر پروازم
پروانه میشم برات باشی اگه شمع واسم
بلدمت بهتر از کف دستامم
کمه بازم ببینمت روزی اگه صدبارم
بدشو میخوام هرکی بدتو بخواد
میشم سنگ صبورت رو شونهام سرت رو بذار
باشه مال خودم همه غم و غصههات
سیر نمیشم هیچموقع از تو و نگات
به تو میرسه سر تا پات رو بگیرم طلا
جای دوری نمیره حتی اگه بمیرم برات
میخوام یه روز اگه بریدی از تموم ادما
غمت نباشه چون اینجا یکی دلی هست برات
تو معرفت همه جوره پس دادی درساتو
اصلا میخوام همیشه کنارم باشی هرجا تو
حتی دل خدارو هم داری دستاتو
اصلا بعد تو به خودش باریک الله گفت
کنارم نشستن بیست تا مرتب
بسوزن دود بشن نیست تا کنم سر
یه امشبرم بازم به یادت
هر بازی یه بازنده داره
شاید نیفته گذرت به گذر من
آره دوریم ولی درست مثل دو سر خط
رسیدم با اینکه کسی نبود منتظرم
عاقبت هنر من باعث مردن من
باران میبارد امشب دلم غم دارد امشب
آرام جان خسته ره میسپارد امشب
در نگاهت مانده چشمم شاید از فکر سفر برگردی امشب
از تو دارم یادگاری سردی این بوسه را پیوسته بر لب
قطره قطره اشک چشمم میچکد با نم نم باران به دامن
بسته ای بار سفر را با تو ای عاشقترین بد کرده ام من
روز کوکائین شب زانکس
دعوا مرتب با تکست
رو ترای کول یه رایی رو به راهی خوب بخوابی بوس
با آون قیافه با این تیپ چه راحت ..
دو تا دستی که آرنجت از آفتاب میزنه دَم
زانوهات رفیق چونه ـَتن نگار
یه ترسی از جهان به قدرِ این جهان
همیشه یه اُتِللو گیره توو گلوگاهِ گلوش
شک بلیطِ دیدن منظرست
یه عینک خاکستری نیازه
طلای آفتابو مث خاک کجای جهان یار کدوماست؟
بیارش ، طبیعتو طبعیتت جنگ میکنن
وقتی سینه هات پیرهنتو تنگ میکنن
هزار تا شاعر منتظرن قلم بزنن
توو پیچ و خمِ زلفت قدم بزنن
نفست نفسمو تنگ ، میکنه
حالِ بدت حالِ منو بد میکنه
تو پیدا ترین راهِ گمراهیامی
تو اعتیادِ ترکِ معتادیامی
مثله دوتا مرد بزنیم همو، با اینكه میدونم باز میزارم بزنی منو
ولی این دفعه مث سری پیش یه وَری نبُر، نكش به رُخم این جوجه های قد و نیم قدو
چه گُلی مالیدن سرت چی خرجت كردن كه دو روزه اینجوری راضی كردنت
همش اَ گند زدنه خودمه راست میگن همه، هرچند اون منّ قبلیو دیگه به گاری بستمش رفت
بریدی پاتو اَ خونه بریدم اَ خونه، تا كمر توو گِل بودی بود تا كلِ هیكلم توو گِل
بابا میگفت بیا خونه مامانت جیگرش خونه، هنو برا كش رفتنات توو جیب پیرهنم پوله
هر گوهی خوردی باز كنارت راه اومدم، رسوندیمون جایی كه جایی رامون ندن
تهِ دلم خالی بود تهِ دلت صابون زدم، رو فرم كه اومدی كشیدی آروم آروم عقب